به قلم سردبیر

شاید عجیب به نظر برسد اما واقعیت دارد.خارج از مرزهای ما سرمقاله یک روزنامه توانسته یک مقام بلند پایه امنیتی را وادار به استعفا کند.آری؛قدرت رسانه آنچنان زیاد است و به قدری آزادی عمل وجود دارد که هیچ مسئولی در امان نیست و تیتری یا گزارشی می تواند کن‌فیکون کند.کمااینکه اکنون در آمریکا غوغایی به پا شده است.براساس سرمقاله واشنگتن پست به قلم سردبیر این روزنامه، کاشف به عمل آمده که مشاور قدرتمند رییس جمهور، قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با سفیر رقیب سنتی این کشور یعنی روسیه مراوداتی داشته است.جالب آنکه بعد از انتشار مقاله فوق و بازتاب استثنایی آن، مقام مورد نظر نه روزنامه را تهدید به شکایت کرده و نه ادعای رسانه مزبور را تکذیب نموده است.او بلافاصله پس از افشاگری نامه استعفای خود را نوشته و روی میز دونالد ترامپ گذاشته است.به همین سادگی و به همین تلخی!چرا تلخ؟عرض می کنم.
بنده شیفته ینگه دنیا نیستم.آنان کم مشکل و مصائب ندارند که ذکر آن مثنوی هفتاد من است اما واقعا ممکن است چنین رویدادی در کشور ما هم رخ دهد؟آیا رسانه های رسمی و مطرح این توان را دارند که دست به چنین افشاگری هایی بزنند؟آیا اصلا چنین اجازه ای از سوی اشخاص به آنان داده می شود؟ اگر مفروض بگیریم که این توان را دارند و این اجازه به آن ها داده می شود آیا مسئول مورد نظر «ریاکشن» مناسبی نشانمی‌دهد؟ فی المثل ممکن است خطای خود را که افشا شده بپذیرد و به نشانه پذیرش ، استعفا دهد و برود؟آیا این امکان وجود دارد که شکایت نکند از رسانه افشاگر؟آیا تکذیب نمی‌کند؟آیا اگر استعفاداد فردا و فرداها پست مهم‌تری به او محول نمی شود؟ناخواسته یاد پلاسکو افتادم.آقای به اصطلاح مسئول! به شما برنخورد اما این همه گفتیم، نوشتیم و تیتر زدیم؛ آخرش چه شد؟یک مسئول رده دهم هم حاضر نشد یک عذرخواهی خشک و خالی کند چه رسد به استعفا.تازه اینجا نیازی به افشاگری نبود ؛وقتی پلاسکو ریخت و آتش نشانان بی نوا سوختند، سند بی کفایتی برخی مدیران هویدا شد. باز صد رحمت به دولت روحانی که بعد از حادثه سمنان یک مدیرارشد در تلویزیون استعفا داد و رفت . هرچند اگر وزیر هم خداحافظی می کرد به جایی برنمی خورد!النهایه اینکه اگر بنا داریم سوءمدیریت مدیران و مسئولان را اصلاح کنیم باید رسانه ها را تقویت نماییم.با رسانه های ضعیف و عاجز نمی توان به جایی رسید. خیلی ها در ماجرای اخیرآمریکا فقط استعفای مشاور ترامپ را دیدند و از طوفان آنجا کیف کردند اما ما فقط حسرت اش را خوردیم و حسادت کردیم.