راهبرد نافرجام

پس از ماه‌ها جنجال، ترامپ برنامه راهبردی آمریکا را نسبت به ایران اعلام کرد که با واکنش هوشمندانه و قاطع ایران روبه‌رو شد. او هم‌زمان با تأییدنکردن پایبندی ایران به برجام ادعاهای افراطی و کینه‌توزانه خود را بر ضد ایران بیان کرد. افزون بر این با تهدید و گزافه‌گویی، خواستار تعمیر و بازسازی برجام شد تا ایران را از منافع برجام محروم کند و امنیت و ثبات منطقه را بر انگاره ذهنی اسرائیل و عربستان سامان دهد. این اقدام، عهدشکنی در برجام و هنجارشکنی در روابط بین‌الملل و مقابله با همه طرف‌های مذاکراتی و نقض قطع‌نامه شورای امنیت است. راهبرد کلان دولت ترامپ شامل دو بخش عمده است: نخست، رویکرد کلی نسبت به ایران بود که مشحون از اطلاعات غلط و تحلیل‌های ساده‌لوحانه و مملو از کینه‌ورزی و نفرت‌پراکنی بود. در این سخنرانی که به نام استراتژی و به کام ایدئولوژی افراط‌گرایانه و خیال‌پردازانه صورت گرفت، نه‌فقط واقعیت‌های تاریخی و جغرافیایی تحریف شد، بلکه چالش‌های موجود منطقه که آمریکا خود اولین باعث و بانی آن بود، وارونه جلوه داده شد. این بخش از سخنرانی سرشار از خودشیفتگی، قدرت‌نمایی و یاوه‌گویی نسبت به ایران، انقلاب و اسلام بود. دوم، پیشنهادهای اجرائی به کنگره برای تهدید و تحریم ایران و نهایتا ضربه‌زدن به برجام و محدودکردن توانایی دفاعی و قدرت بازدارندگی ایران بود. 

این پیشنهادها شامل دائمی‌کردن محدودیت‌های موقتی مندرج در برجام، ممانعت از کاهش زمان گریز هسته‌ای به زیر یک سال، مقابله با برنامه موشکی ایران و تقویت آژانس برای راستی‌آزمایی برجام بود. 
پیشنهادهای بالا هیچ‌کدام جدید نبوده که این دولت آنها را کشف کرده باشد بلکه همه آنها در مذاکرات مطرح شد و ماه‌ها و سال‌ها درباره آنها بحث شده و نهایتا تفاهم هسته‌ای در قالب برجام مورد قبول 1+5 قرار گرفته و در شورای امنیت سازمان ملل با اجماع تصویب شده است. اکنون آمریکا می‌گوید ایرانیان در مذاکرات باهوش‌تر بودند و با پذیرش محدودیت‌های موقتی به امتیازات دائمی دست یافته‌اند. ترامپ، برجام را بدترین سند مذاکره‌شده به‌وسیله آمریکا قلمداد می‌کند و در اولین سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل آن ‌را مایه شرمساری آمریکا خطاب کرد. اما جامعه جهانی برجام را نمونه بارز موفقیت دیپلماسی در برابر تحریم و تهدید و جنگ تلقی می‌کند. بنابراین خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام مایه شرمساری است نه پایبندی به آن. 
اکنون آمریکا از پایبندی ایران به برجام به‌شدت عصبانی است و آرزو می‌کند کاش ایران بندهایی از برجام را نقض کرده بود تا آمریکا امروز این‌چنین در نظام بین‌الملل تنها و منزوی نباشد. برای سال‌ها تبلیغ می‌شد که ایران به برجام پایبند نخواهد بود و پنهان و آشکار عهدشکنی خواهد کرد. هشت گزارش آژانس در تأیید پایبندی ایران عملا دهان آمریکا را بسته است. آمریکا برای فرار از این موقعیت مدعی شده ایران روح برجام را رعایت نکرده است. آمریکا با تردستی برای روح برجام دلسوزی می‌کند تا اصل برجام را نابود کند. 


براساس تعبیر خودسرانه آنها، روح برجام کمک به صلح و امنیت بین‌المللی و منطقه‌ای است. بر فرض درستی این تعبیر، همین ادعا هم پوچ و توخالی است. به‌دلیل آنکه اکنون منطقه نسبت به سه سال پیش، از ثبات و امنیت بیشتری برخوردار است و وضعیت سوریه و عراق و لبنان در مقابله با داعش با گذشته قابل مقایسه نیست. درباره یمن هم اگر آمریکا فروش صدها میلیارد تسلیحات «زیبا» را به یمن متوقف کند و سعودی را از بمباران یمن بازدارد این کشور جنگ‌زده، قحطی‌زده و وبازده هم روی آرامش می‌بیند. برخلاف تعبیرات ناروا و تشبهات نابجا، از ابتدا برجام محدود به برنامه هسته‌ای بود و هیچ‌کدام از موضوعات منطقه‌ای و دفاعی و موشکی ایران مورد بحث نبود. آمریکا درباره برنامه موشکی ایران می‌خواهد نظر خود را جایگزین نظر شورای امنیت کند. موضوع موشکی ایران بارها در شورای امنیت مطرح شده و تعدادی از اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت به‌صراحت اعلام کرده‌اند با نظر آمریکا نسبت به اینکه ایران در موضوع موشکی مفاد قطع‌نامه 2231 را رعایت نکرده، موافقت ندارند. نماینده دائم آمریکا به‌صراحت می‌گوید ما در شورای امنیت می‌خواهیم ایران را تحریم کنیم ولی چند کشور در مقابل ما صف‌آرایی می‌کنند. امروز این آمریکاست که با مکر و تکبر و طرح موارد نامربوط به برجام در پی ضربه‌زدن به برجام است. آمریکا در تحلیل نهایی می‌گوید ایران با اجرای برجام از موقعیت خوب بین‌المللی برخوردار شده، روابط اقتصادی و تجاری‌اش با جهان در حال گسترش است و برنامه‌های هسته‌ای و دفاعی خود را پیش می‌برد و نقش مهمی در تحولات منطقه‌ای ایفا می‌کند. آنها از نگاه راهبردی توازن قوا در منطقه را به‌نفع ایران می‌بینند و نمی‌توانند شاهد پیشرفت، استقلال، هوشمندی و عزت مردم ایران باشند. آمریکا با یک‌جانبه‌گرایی و یکه‌تازی و متهم‌کردن ایران نمی‌تواند بر سیاست‌های شکست‌خورده خود سرپوش بگذارد و اقدام‌های غلط خود و متحدانش را توجیه کند. 
هدف آمریکا توجیه شکست سیاست‌های منطقه‌ای خود و قدرت‌نمایی برای سرپوش‌گذاشتن بر ترس و ضعف هم‌پیمانان خویش در منطقه بود. لابی پرهزینه صهیونی-سعودی در واشنگتن مرتب در شیپور ایران‌هراسی و ایران‌ستیزی می‌دمد تا ایران را تنها مشکل منطقه معرفی کند. دولت ترامپ متحدانش را بازنده تحولات منطقه‌ای می‌بیند و برای جبران سیاست‌های خسارت‌بار و خانمان‌سوز خود به‌دنبال توجیه و بهانه است. حال آنکه پایبندی همه طرف‌ها به برجام و فهم درست شرایط منطقه‌ای است که به صلح و ثبات کمک می‌کند. ایران به ثبات و صلح در منطقه کمک کرده است و مبارزه با تروریسم کور تکفیری را ادامه می‌دهد. استراتژی کلان آمریکا بدون درنظرگرفتن این واقعیت‌ها از آغاز محکوم به شکست است. 
*نماینده دائم ایران در سازمان ملل