مستندهای خوب در «سطح» متوقف شده‌اند

جواد محرمي
دو مستندي كه اخيراً با موضوع مسائل جنسي از سوي دو مستندساز انقلابي رونمايي شد، هر كدام از زاويه ديد و با روايت متفاوتي به موضوع ملتهب و حساس مسائل جنسي در كشور ورود و طرح مسئله كرده‌اند، اما به نظر مي‌رسد اين گونه آثار همواره از نداشتن راهبرد و هدفگذاري مشخص رنج برده‌اند و بيشتر اين سوژه‌ها و موضوعات را در سطح مطرح و در همان حد هم رها مي‌كنند. 
مسائل جنسي در جامعه ما همواره زير پوششي از محافظه‌كاري قرار داشته است و غير از حريم خانواده و زناشويي هيچ چارچوب تعريف شده رسمي متداولي درباره اين موضوع عرضه نشده است. خلأ ناشي از اين وضعيت باعث شده همواره طرح مسائل در اينباره صرفاً در حد همان طرح مسئله باقي بماند؛ گويي نوعي توافق نانوشته وجود دارد كه وضعيت جامعه درباره مسائل جنسي به همين شكل ادامه پيدا كند؛ توافقي كه شايد برخي آن را ناشي از مصلحت‌هاي مبهمي بدانند كه الزامي براي باز كردن آن در ميان مردم نيز وجود نداشته باشد، براي همين هم اگر رسانه‌ها نيز به طرح مسئله در اينباره مبادرت كنند، قرار نيست فرجامي از فرايند بحث‌ها حاصل شود و صرفاً طرح مسئله است كه موضوعيت دارد. گويي قرار است هر از گاهي بحثي درگيرد تا انرژي متراكم در پشت سؤال‌هاي بي‌شمار جوانان تا حدودي رها شود و حس كنجكاوي ناشي از سرپوش گذاشتن روي واقعيات تا حدي فروكش كند و در آخر نيز جامعه در خلأ  نافرجام در تعليق نگه داشته شود. 
يكي از كاركردهاي ويژه فيلم مستند بالابردن معرفت و آگاهي مخاطب نسبت به سوژه‌اي خاص و طرح آن مي‌باشد. مستند اجتماعي خوب تنها طرح مسئله نمي‌كند، همانطور كه فيلم داستاني خوب نبايد به طرح مسئله اكتفا كند، يك مستند خوب بايد به جاي ابهام‌زايي بيشتر درباره سوژه ابهام‌زدايي كند. در ابتدا نگاهي به مستند «انقلاب جنسي» حسين شمقدري مي‌اندازيم.   در ابتداي مستند «انقلاب جنسي» مخاطب در معرض جمله‌اي كليدي قرار مي‌گيرد كه از زبان كارگردان رو به دوربين بيان مي‌شود؛ جمله‌اي كه ظاهراً قرار است مانيفست فيلم هم باشد. «ما دقيقاً در ابتداي راهي هستيم كه نزديك به 500 سال پيش درباره مسائل جنسي پيش‌روي غرب قرار داشت» اين جمله مهمي است. همين كه كارگردان به اين فهم و آگاهي رسيده‌است كه جامعه ايران در مواجهه با مسائل جنسي در وضعيت انتخاب به سر مي‌برد، خود يك گام رو به جلو است. مستندساز در واقع روي جنبه جنسي تحولات فكري جوامع غربي در دوره رنسانس دست مي‌گذارد و سعي دارد آن را برجسته كند و البته به نوعي در حال هشدار دادن هم هست چراكه سرخوردگي جنسي به زعم مستندساز نيروي عظيمي براي تحول ايجاد مي‌كند؛ نيرويي كه اگر براي آن فكر نشود، احتمالاً مي‌تواند تأثيراتي غيرقابل پيش‌بيني در يك جامعه به بار بياورد. حسين شمقدري در ادامه به دل پنج كشور غربي مي‌رود و بخشي از واقعيت صحنه غرب را به گونه‌اي كه هرگز توسط هيچ مستندساز ايراني نشان داده نشده‌است، به تصوير مي‌كشد. تا همين جايش هم براي مخاطبي كه تا به امروز اين تصاوير و حرف‌ها را نشنيده شايد جذاب باشد، ولي اين اثر هم بعد از مدتي سريع از بين مي‌رود. 
در واقعيت مخاطب نمي‌تواند از لابه‌لاي جمله‌ها و پلان‌هايي كه مستندساز ارائه مي‌دهد جمع‌بندي و نتيجه‌گيري مشخصي داشته باشد. در واقع اگرچه طرح مسئله خوب انجام شده اما ظاهراً خود مستند‌ساز هم پلات و نقشه راه مشخصي نداشته و فقط دوربين به دست به سبك گزارش‌هاي خبري به دل ماجرا زده تا به زعم او هرچه پيش آيد، خوش آيد را ضبط كند. همين نداشتن ايده و انديشه مشخص، سبب مي‌شود مخاطب هم مثل خود فيلمساز سردرگم و پا در هوا بماند. سؤالي كه باقي مي‌ماند، اين است كه در پس اين همه آسمان و ريسمان بافتن از اين طرف و آن طرف مخاطب مي‌خواهيد به چه چيزي برسید‌؟  اما بزرگ‌ترين ايراد و چالش مستند انقلاب جنسي اين است كه به واقع در محتوايي كه مستند‌ساز ارائه مي‌دهد، ضديتي با محتواي مورد نظر فيلمساز ديده مي‌شود. اينكه چقدر خود فيلمساز به اين مسئله آگاه بوده يا هست را نمي‌دانم، اما چيزي كه در انتهاي مستند در ذهن عموم مخاطبان بر جاي مي‌ماند، بي‌شك آن چيزي نيست كه شمقدري به خاطرش اين مستند را توليد كرده است. در اينجا به قول معروف محتوا ضد آن انديشه و هدفي عمل مي‌كند كه در ابتدا مد‌نظر فيلمساز بوده‌است.    طرح مسئله كافي نيستاما «پول و پورن» ساخته «مهدي نقويان» كه يك مستند تقريباً آرشيوي است، به مسائل جنسي از دريچه پليسي و امنيتي ورود مي‌كند و فراتر از آن هم نمي‌رود. اينكه دشمناني وجود دارند كه به جاي ما و براي جامعه ما نسخه‌هاي جنسي تجويز مي‌كنند و مي‌كوشند آن نسخه‌ها را از طرق مختلف در كشورمان  عملياتي كنند، ولي در مقابل هوش و درايت سيستم قدرتمند اطلاعاتي و امنيتي كشور كم مي‌آورند و دچار فروپاشي مي‌شوند. اين همان نگاه رايج به مسائل فرهنگي است؛ اينكه ما به لحاظ فرهنگي همواره در موضع دفاع قرار داريم و دشمن در صدد وارد كردن ضربه از وراي مرزهاي كشور به جامعه ماست و عده‌اي از جوانان ناآگاه نيز همواره وجود دارند كه در دام توطئه‌هاي دشمن گرفتار شوند و الخ. نه اينكه گزاره‌هاي بالا حقيقت نداشته باشد، اما اينها همه حقيقت ماجرا نيست و پازل فرهنگي جامعه پيچيده‌تر از آن است كه با عمليات‌هاي اطلاعاتي و كماندويي بتوان آن را به ساحل امن رهنمون كرد، كيست كه با فساد و فحشاي سازماندهي‌شده موافق باشد و كيست كه با ضربه زدن به چنين مفاسدي مخالفت كند. مستند«پول و پورن» هم در واقع فراتر از يك گزارش خبري ساده، سردستي و به قول معروف جمع‌كردني چيز بيشتري براي عرضه ندارد. اينكه سهم دستگاه‌هاي فرهنگي و اقتصادي ما در طول اين 38 سال از انقلاب در مواجهه با اين موضوعات چقدر است، هيچ وقت مورد نقد و تحليل قرار نمي‌دهد و به نوعي يك مستند كاملاً تك‌بعدي است و جامعيتي در اين موضوع ندارد و نمي‌تواند مخاطب را اقناع كند.     معرفت بخشي حلقه مفقوده مستندهاي جنسيمستندسازي در قالب دغدغه‌ها و انديشه انقلاب اسلامي طي يك دهه اخير دستخوش تحولات مثبتي شده است. مستندسازان جبهه فرهنگي انقلاب مدت‌هاست كه به اين درك و آگاهي رسيده‌اند كه بايد پيشقراول پرداختن به موضوعات ملتهب باشند و جلوتر از آنهايي كه با سوء‌نيت به سمت توليد آثار ملتهب اجتماعي و فرهنگي مي‌روند بايد لنز دوربين‌هايشان را به سمت اين موضوعات تنظيم كنند، ولي اگر قرار باشد صرفاً به طرح موضوع اكتفا كنند و فضاي غيرشفاف و ابهام‌آميز كنوني را درباره موضوعاتي چون مسائل جنسي در همان شرايط نگه دارند و پاسخ‌هاي قانع‌كننده و سازنده‌اي ارائه ندهند، قطعاً نه‌تنها نتيجه كار آنها براي جامعه جنبه‌اي راهگشا نخواهد داشت، بلكه ماهيت كار آنها سرگرم كردن مخاطبان و بازي‌دادن آنها تفسير خواهد‌شد؛ بازي نافرجامي كه از آن آبي براي فرهنگ گرم نشده و گرهي از كار جامعه باز نخواهد شد.