از تو عباسي، از من رقاصي !

نقل است روزي مرد يك لاقبايي را به ظن جاسوسي به دربار شاه‌عباس در عالي‌قاپو آوردند. شاه از وي پرسيد: چرا در محدوده حكومت ما پرسه مي‌زني؟ گماشته كدام دشمن ما هستي‌؟ براي كه نمامي و غمازي مي‌كني‌؟
مردك آسمان‌ جل كه وامانده بود به بلاهت و صرافت افتاد و آسمان ريسمان بافت. روح اين ولگرد هم از ركب شاه عباس بي‌خبر بود. در نهايت شاه صفوي كه خل‌وضعي مردك ولگرد برايش مسجل شده بود به جهت انبساط خاطر حضار به وي گفت: رقاصي هم بلدي‌؟ ولگرد در پاسخ گفت: راستش من اصلاً براي همين موضوع وارد اصفهان شده‌ام، در ورودي عالي‌قاپو مي‌ايستم و با رقاصي و دلقكي از مردم پول مي‌ستانم. تصدقتان شوم، شما هم به من يك عباسي بدهيد تمام روز را برايتان يك لنگه مي‌رقصم !حكايت پاسخ تلگرامي خواننده لس‌آنجلسي به گزارش «جوان» هم همين است؛ ظاهراً براي انبساط خاطر و از سر صرافت، بلاهت و خودشيريني چند خطي را خطاب به ما نگاشته‌اند كه در اين‌باره گفتني‌هايي است:
1- محور گزارش روز يك‌شنبه با عنوان «محك، ممقاني و باقي ضدنظام‌ها»، مشكلات مؤسسات خيريه از جمله محك بوده است كه به صورت نرم و با استفاده از روح والا و نوع‌دوست ايرانيان، دست به اقدامات شائبه‌برانگيزي مي‌زنند. ارتباط خواننده معلوم‌الحال لس‌آنجلسي با مؤسسه محك، ولو در حد در اختيار گذاشتن پول حاصل از فروش آلبوم، يكي از همين شائبه‌هاست. جلوي اين هنجارشكني‌ها اگر گرفته نشود، فردا روزي مشتي سلطنت‌طلب و عياش هزينه‌هاي شهرت‌افزايي خودشان را به حساب نهادهايي نظير محك خواهند گذاشت. اتفاقاً اين خود محك است كه بايد با تبري جستن از فاسد و فاسده‌هايي نظير اين خواننده لس‌آنجلسي بيش از اين حساسيت‌ها را عليه خودش نشوراند. 
2- البته مؤسسه محك با درك صحيح از اين اتفاق ناميمون و پس از تذكر روزنامه «جوان»، به صراحت از مطرب لس‌آنجلسي اعلام برائت كرد. كانال تلگرامي محك دوشنبه نوشت: اقدام منصور ممقاني بدون اطلاع محك و خارج از چارچوب قوانين اين سازمان طراحي شده است. نانوشته پيداست كه اختصاص عوايد آلبوم يك خواننده معلوم‌الحال به محك فقط و فقط يك مورد از موارد قابل‌تأمل مؤسساتي نظير محك است و همان‌طور كه در متن گزارش روز يك‌شنبه به آن اشاره شده بود، اتفاقات در خور بررسي ديگري وجود دارد كه به نوبت و بيشتر به آنها خواهيم پرداخت. 


3- نه منصور ممقاني و نه هيچ خواننده و هنرمند فراري و ضدنظام ديگري حتي ارزش سياه كردن صفحه روزنامه را به اندازه يك حرف نداشته و ندارد، چه رسد به اينكه ما بخواهيم گزارشي مبسوط در رابطه با وي برويم. البته نخود هرآش‌پنداري اين قماش شيفته شهرت بارها و در مسائل ديگر هم جلوه پيدا كرده بود. دقيقاً از همين رو است كه لاطائلات منصور ممقاني عليه گزارش مستند منتشر شده ارزش هيچ پاسخي را ندارد. فقط نانوشته نبايد گذاشت كه پس از انتشار گزارش مزبور عده زيادي از هموطنان عزيزمان با ما تماس و بر ما خرده گرفتند كه چرا «ممقان» را با نام خواننده لس‌آنجلسي هم‌رديف كرده‌ايد‌؟! يعني حتي به اهالي ممقان برخورده بود كه اين مطرب زماني همشهري آنها به حساب مي‌آمده است. البته ما از اين حيث و بخاطر اين سوءتفاهم از همه اهالي ممقان پوزش طلبيديم، چون در نظر ما واضح است كه يك تار موي ممقاني‌هاي عزيز، به هزار هزار خواننده لس‌آنجلسي هم قابل طاق زدن نيست، چه رسد به اينكه... فقط همين مورد بس كه اين خواننده در نظر ايراني‌ها تا چه اندازه منفور است. البته گمنامي وي از كانال شخصي‌اش با چند صد عضو هم هويداست، كانالي كه اعضاي آن با اين همه كبكبه و دبدبه از اعضاي يك كانال دست‌چندمي جوك ايراني هم كمتر است! شهرت‌طلبان با كاسه گدايي، يك عباسي مي‌گيرند تا يك روز را يك لنگه برقصند !