مسیر نابودی

شهرسازی در ایران به‌دلیل اهمیتی که دارد، از توجه بیشتری نسبت به برنامه‌ریزی عمرانی روستاها برخوردار است؛ اگرچه به‌دلیل وجود نیروهای قوی مانند صنعت بی‌حساب‌وکتاب خودروسازی بیشتر تلاش‌های مسئولان امر در شهرها نتایجی معکوس از هدف‌های شهرسازی به بار می‌آورد. نخستین نکته‌ای که در عمران روستایی به آن توجه نمی‌شود، این است که روستاها به‌صورت محلی برای انباشت ضایعات شهرها در آمده‌اند. ازجمله خودروهای قراضه شهری که در شهرها از چشم مردم می‌افتند و راهی روستاها می‌شوند. کامیون‌ها و خودروهای دودزا که از حرکت آنها در شهرها جلوگیری می‌شود، در روستاها به‌کار گرفته می‌شوند. نتیجه اینکه هوای روستا که در همه تاریخ به پاکی و تمیزی شناخته می‌شد، امروز در آلودگی روی دست شهرها زده است. در کشورهای پیشرفته، در طرح‌های توسعه روستایی، برای پارکینگ خودروها در طرح‌های هادی روستایی فضا پیش‌بینی می‌شود. در روستاهای ایران خودروها هر جا بخواهند به‌صورت بلند‌مدت یا کوتاه‌مدت توقف می‌کنند. در ساعت‌های شلوغی گاهی دو‌پشته یا سه‌پشته پارک‌کردن در کنار خیابان نیز متداول است؛ این امر موجب ازدحام و کندی ترافیک می‌شود. توسعه روستا اگر‌چه بر پایه طرح هادی صورت می‌گیرد اما صرف‌نظر از کیفیت طرح‌های هادی، این طرح‌ها باید به رونق اقتصاد روستایی کمک کند. 
امروز روستاهایی را می‌بینیم که شمار بنگاه‌های معاملات املاک در آنها از همه مشاغل بیشتر است اما به‌دلیل زیادی شمار بنگاه‌ها، ممکن است در یک بنگاه حتی یک معامله در ماه هم صورت نگیرد. طرح‌های نوسازی روستایی در بیشتر مواقع گسترش روستا را تشویق می‌کنند اما باید توجه کنند که اندازه روستا باید تابعی از میزان آب قابل استحصال روستا باشد، نه فراوانی زمین. استخراج آب از طریق پمپاژ بیش از توان بازدهی منابع زیرزمینی باعث سقوط تدریجی سطح آب‌های زیر‌زمینی می‌شود. انتقال آب از جای دیگر به یک روستا، آن «جای دیگر» را متروکه می‌کند. روستاها به‌صورت سنتی پایگاه تولیدات سنتی هستند اما این تولیدات به‌تدریج در روستاهای ایران از بین می‌روند. تولید بسیاری از صنایع روستایی در فصولی صورت می‌گیرد که کار کشاورزی تعطیل یا کاهش یافته باشد، فعالیت در زمینه‌های یاد‌شده بهترین کاری است که خانواده‌های روستایی با کمترین هزینه و بالاترین تولید انجام می‌دهند. این تولیدات باید تقویت و تشویق شوند، نه اینکه کم‌کم از میان بروند. سابق بر این کارگاه‌های تولیدی ازجمله قالی‌بافی در خانه‌های روستایی احداث می‌شد که بیشتر یک‌طبقه ساخته می‌شدند. خانه‌ها همه حیاط داشتند و از بهترین نور برخوردار می‌شدند. کوچه‌ها باریک ساخته می‌شدند که بیشترین سایه را تولید کنند (خصوصا در روستاهای مناطق گرمسیر). کوچه‌های امروز در روستاها پهن ساخته می‌شوند که خودرو بتواند از آنها عبور کند. تشویق روستاییان به داشتن خودرو ظلمی به آنهاست زیرا سرمایه کاری آنها را از گردش خارج می‌کند. استفاده از تیرآهن برای سقف خانه‌های روستایی به‌صورتی که امروز بسیار متداول است، نه‌تنها اشتباه بلکه خطرناک است.  نیاکان ما خشت خام را با حرارت‌دادن به آجر تبدیل می‌کردند. امروز در روستاها رسم شده است که به تقلید از شهرها، خیابان‌ها و کوچه‌ها را آسفالت کنند. آسفالت برای جایی مناسب است که حجم ترافیک سنگین باشد. بسیاری از روستاهای اروپایی خیابان‌ها و کوچه‌های خود را با قلوه سنگ سنگ‌فرش کرده‌اند که هم شتاب وسایل نقلیه را کاهش می‌دهد و هم زیباست و از آسفالت ارزان‌تر تمام می‌شود. در روستاهای ما اول خیابان را آسفالت می‌کنند، سپس برای کاستن از سرعت حرکت خودرو‌ها در فواصل معینی در عرض خیابان «سرعت‌گیر» می‌سازند. طرح‌های هادی برای روستاها اگر‌چه از ظاهری آراسته برخوردارند اما عمق ندارند. روستاهای ایران به‌دلیل همگانی‌شدن فضای مجازی، در آینده‌ای نه‌چندان دور سکنه تحصیل‌کرده شهری را به خود جذب خواهند کرد. برای تحقق این امر روستانشینان باید به‌جای قطع روزافزون درختان خود، به ایجاد فضای سبز پرطراوت و پردرخت روی آورند.