سرپل مرام

حمیدرضا عرب
Hamidreza Arab
نامش را تغییر دهید بگذارید سرپل مرام. سرپل ذهاب، سرپل رفتن به سوی قلب‌های عاشقی بود که ساعاتی کوتاه پس از زلزله مهیب کرمانشاه، سراسیمه و بی‌تانی خود را به این نقطه رساندند تا ذره ذره احساسات خود را تقدیم کنند به کرمانشاه زخم خورده و خمود ایران.  از شمالی و جنوبی گرفته تا شرقی و غربی. از فارس و ترک و لر و عرب تا گیلکی و بلوچ. سرپل ذهاب، نقطه‌ای بود برای پیوند دوباره میان تمام اقوام ایرانی. جایگاهی مقدس که همه اقشار جامعه چه حقیقی و چه حقوقی کوشیدند سهمی در آن داشته باشند و نقش آفرین بازی بزرگ معرفت باشند. در این یک هفته سیاهی که از زلزله کرمانشاه گذشت ، در این ایامی که تصاویر بجا مانده از زلزله مهیب کرمانشاه دل‌های‌مان را آزرد و ما را با عمق فاجعه‌ای که رخ داده آشنا ساخت، بار دیگر فهمیدیم که با وجود تفاوت‌هایی که در گویش و پوشش میان مردمان ایران زمین وجود دارد اما چنان وصلتی احساسی میان مردمان دیارمان حاکم است که یک حادثه دوباره قلب‌های آنها را با هم متصل می‌کند تا بار دیگر با هم پیوند برادری و خواهری منعقد کنند.
در ایامی که گذشت خیلی‌ها را پای کار دیدیم. از نیروهای امنیتی و امدادی که جزو اولین گروه‌های حاضر در مناطق زلزله‌زده بودند تا ارتشی‌ها، بسیجی‌ها و سپاهیان. از هنرمندان گرفته تا نخبه‌ها و مردمانی که بی‌منت کرمانشاه را به قدم‌های خود مزین کرده بودند و در این میان ورزشی‌ها نیز سنگ تمام گذاشتند و بار دیگر پهلوانی و جوانمردی را معنا کردند.


یاد آقا تختی بخیر که در زلزله بوئین زهرای قزوین بنیانگذار مرام ورزشکاری لقب گرفت. حالا نیز پرچمی که او بلند کرد میان ورزشی‌ها همچنان دست به دست می‌شود. از علی دایی و کیانوش رستمی تا جواد خیابانی و عادل فردوسی پور. از حسن یزدانی و سعید عبدولی تا رسول خادم و حسن رحیمی و خیلی‌های دیگر.
همه نامی‌ها همچون اسطوره کشتی ایران رفتند تا دوستی و مودت را  بار دیگر معنا کنند و به حس نوعدوستی جلوه‌هایی تازه و بدیع ببخشند؛ واقعا دست مریزاد. درود و صدآفرین به همه آنهایی که بی‌منت رفتند و ساعت‌ها در ترافیک منتهی به شهرهای آسیب دیده کرمانشاه ایران معطل ماندند تا دسترنج عشق و محبت خود و دوستان‌شان را به دست زنان و مردان کرد زبان برسانند. باید به احترام تمام آنها که رفتند تا در چند صباح زندگانی خود علی‌السویه و بی‌تفاوت نباشند، کلاه از سر برداشت. باید به اکرام‌شان تمام قد ایستاد و بار دیگر دست‌ها را به سوی آسمان برد و شکرگزار خدا بود که حس وطن‌پرستی با وجود تمام فاصله‌‌ها اینچنین پیرامون‌مان موج می‌زند.