ریشه های درجا زدن در تجارت ایران با روسیه

حسین بردبار: گرچه روابط سیاسی با روسیه در بالاترین سطوح میان رهبران دو کشور برقرار است و به تازگی شاهد ثمرات همکاری های سیاسی ، امنیتی و حتی نظامی با این کشور درمحور مقاومت درسوریه و حذف داعش از جغرافیای منطقه بودیم اما تجارت بین دوکشور نتوانسته از حد خاصی فراتر رود به طوری که سهم تجارت با ایران در آمار وارقام تجارت خارجی روسیه کمتر از نیم درصد است،به عبارت دیگر سطح مبادلات دوکشور هم اکنون حدود دو میلیارد دلار است که آن هم دارای تراز منفی برای ایران است، درحالی که روسیه فقط 200میلیارد دلار واردات در سال دارد و ایران نتوانسته حتی یک میلیارد دلار ازاین رقم را به خود اختصاص دهد. علل توقف یا کندی رشد درروابط تجاری با روسیه و آسیب شناسی و ریشه یابی این موضوع را در گفت وگو با قدیر قیافه، نایب رئیس اتاق مشترک ایران و روسیه و عضو هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع ومعادن و کشاورزی ایران بررسی کردیم که در ادامه می خوانید: به عنوان نایب رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه شرایط فعلی تجارت کشورمان با روسیه را چگونه ارزیابی می کنید و آیا به نقطه ایده آل رسیده ایم ؟ -نه، واقعیت آن است که درحوزه تعاملات وتجارت با روسیه همواره طی سال های گذشته مغبون بوده ایم و فعلا این غبن را به خوبی می توانید مشاهده کنید چرا که تراز تجارت خارجی ما با روسیه همیشه منفی و به نفع روس ها بوده است.سطح مبادلات نزدیک به دو میلیارد دلاری برای دوکشور پرظرفیت مثل ایران و روسیه ، سطحی بسیار نازل و دور از شأن است و شایسته مراودات بین دوکشور نیست درحالی که دیدیم همکاری های سیاسی وحتی امنیتی و نظامی بین دوکشورنمودهای بارزی درمیدان سوریه داشت و تحول اساسی را این همکاری ها درکشور سوریه ایجاد کرد؛ ولی متاسفانه با وجود آن که هردو رئیس جمهور و مقامات عالی دوکشور معتقد هستند باید روابط اقتصادی دوکشور توسعه پیدا کند، طی این سال ها هرگز از میزان خاصی عبور نکرده است. چرا طی این سال ها نتوانستیم پیشرفتی درمبادلات اقتصادی داشته باشیم درحالی که دوکشور بزرگ با جمعیت های 144 میلیونی و 80 میلیونی هستیم؟  -طی این سال ها درجلسات متفاوتی که با مقامات دولتی ایران و روسیه داشتیم، از چند موضوع به عنوان موانع اساسی توسعه روابط یاد می کردیم، اولین مورد بحث روان سازی آمد وشد فعالان اقتصادی بود که نیازمند تسهیل درصدور روادید بود و خوشبختانه این موضوع الان رفع شده است وحتی درمواقعی به برخی از فعالان اقتصادی روادید پنج ساله نیز داده می شود.مشکل دیگری که وجود داشت، نبود شناخت کافی از ظرفیت های اقتصادی دوکشور بوده است. سوم، نبود روابط بانکی مناسب طی این سال هاست که بحمدا... بخشی ازاین مسئله نیز حل شده است، چهارم، نبود قرارداد اعمال تعرفه های ترجیحی یا تجارت آزاد بوده است و با توجه به این که اکنون با اتحادیه گمرکی اوراسیا درباره بحث تجارت آزاد مذاکره می شود، فکر می‌کنم درآینده نزدیک این مسئله نیز حل شود. همه این ها برای افزایش سطح مبادلات خوب است ولی کافی نیست و نیازمند اتفاقات دیگری هم هستیم که بخشی ازآن ها به مسائل داخلی کشورمان بر می گردد، اولین موضوعی که وجود دارد، آن است که درحوزه اقتصاد به طور ویژه دارای راهبرد نیستیم.برای این که بتوانیم به یک نقطه مشخص برسیم به برنامه ریزی، طراحی، ترسیم نقشه راه و تعیین راهبرد کلان در روابط با روسیه به ویژه درحوزه اقتصاد و تجارت نیاز داریم. راهبرد هم یک ساله نیست، بلکه یک هدف گذاری راهبردی برای مدت 20 سال است، باید نگاه بلند مدت داشته باشیم که متاسفانه درسطح ملی و بنگاهی فاقد آن هستیم. مثلا ما باید چه کار کنیم که روابط مان دارای راهبرد شود، بالاخره به لحاظ سیاسی دربالاترین سطوح بین رهبران دوکشور ارتباط خوبی وجود دارد. -عرضم همین جاست، وقتی که می گوییم در حوزه تجارت با روسیه دارای راهبرد شویم یعنی درتعاملات اقتصادی با روسیه به عنوان یک راهبرد می خواهیم به کجا برسیم،مثلا می خواهیم شریک اصلی شان بشویم، می خواهیم جزو 10 شریک اصلی روسیه درحوزه تجارت خارجی شویم، یا جزو پنج کشور اول در یک دوره مثلا 10یا 20ساله و برای رسیدن به این نقطه چه پیش نیازها و نیازهایی داریم وچه الزاماتی باید محقق شود، این ها را چه کسی تابه حال طراحی کرده است، می توانید به من بگویید. فکر نمی کنم هیچ جایی تا به حال چنین کاری را کرده باشند، اتاق ایران وروسیه چطور؟ - من هم همین را عرض می کنم. نه، اتاق ایران وروسیه چنین کاری را تابه حال نکرده است، من بارها درصحبت هایم گفته ام ما به راهبرد و نقشه راه نیاز داریم، حالا یک سری اتفاقات دیگر دراین میان افتاده است، مثلا بحث تفاهم نامه ویادداشت تفاهم همکاری های گمرکی بین دوکشورکه امیدوار بودیم با این اتفاق سطح مبادلات افزایش یابد، ولی چرا سطح مبادلات افزایش نیافت، شما باید این مسائل را ریشه یابی ودرکل اقتصاد کشور را آسیب شناسی کنید که چرا ما نمی توانیم از مرزی به لحاظ عددی و رقمی عبور کنیم، دلایلش چیست؟ اولین نکته آن است که درسال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی وحتی زمان حکومت منحوس پهلوی سیاست جایگزینی واردات را دراقتصاد و صنعت مان اعمال کرده ایم یعنی بحث خودکفایی یا به تعبیری خودکفایتی، یعنی به جای انجام واردات، خودمان این جا همه چیز را تولید کنیم، بعد چون ظرفیت سازی مان براساس نیازهای داخلی بود و تولید برای صادرات نبود، کارخانه ای برای تولید صادراتی ایجاد نکردیم به ویژه درحوزه هایی که دارای مزیت نسبی بودیم، اگردرحوزه پتروشیمی موفقیتی به دست آوردیم به دلیل آن است که اقتصادمان نفتی و مبتنی برحامل های انرژی است و توانستیم درحوزه مواد اولیه دراین صنعت فرصت های صادراتی ایجاد کنیم، نه درحوزه کالای تمام شده. چون دراین بخش به لحاظ صادراتی ظرفیت سازی نکرده بودیم و نگاهمان نگاه بازار داخلی بود، درموج دوم فناوری صنعتی گیرکردیم و درخیلی ازجاها داریم با فناوری های دودهه گذشته کار می کنیم، درحالی که امروز دردنیا تحولات به روز است.ماشین آلات ما نیز فرسوده شده اند و مدیرانی که سرکار هستند، با تفکر متعلق به دودهه  گذشته برخی از بنگاه ها به ویژه بنگاه های دولتی را می گردانند،همه این ها در کنار هم باعث شده است که کالای گران تولید کنیم ودربرخی از محصولات نیز به لحاظ کیفی وبسته بندی نتوانیم دربازارهای منطقه ای مان با رقبایی مثل روسیه رقابت کنیم.نکته دیگری که باید اشاره کرد تامین مالی بسیار گران درکشور ماست، یعنی رقیب من ازترکیه یا اروپا یا هرجای دیگر با سه تا چهار درصد یا به اضافه دو درصدنرخ لایبر تسهیلات دریافت می کند، ولی من دربهترین شرایط با 14 درصد باید تسهیلات بگیرم و دررقابتی بسیار نامنصفانه با رقبایم ازکشورهای دیگر قرارگیرم.نکته دیگر زیرساخت های حمل ونقل است، نرخ حمل ونقل کالاهای ایرانی به کشور روسیه بالاست و یکی ازدلایلش فرسوده بودن ناوگان جاده ای ، ریلی وحتی کشتی های کشور است،ما متناسب با شرایط روز اقتصاد جهان نتوانسته ایم حرکت کنیم.این هم روی قیمت تمام شده ما اثر می گذارد ودرنتیجه درآن بازار نتوانسته ایم موفقیت لازم را به دست آوریم.ما نیازمند برنامه ریزی به منظور به دست آوردن ظرفیت صادراتی برای کشورهای CISبه ویژه روسیه با قدرت جذب کالای بیش از 230میلیارد دلار درسال هستیم ؛باید بتوانیم حداقل پنج درصد این بازار را ازآن خودمان کنیم که حدود 12تا 13میلیارد دلار می شود واگر درتولید صادراتی ظرفیت سازی کنیم حتما این اتفاق خواهد افتاد البته نباید انتظار داشته باشیم طی یک سال به این نقطه برسیم، شاید پنج سال زمان ببرد، مشروط به این که سرمایه گذاری خارجی به کشور بیاید و تامین مالی ارزان باشد. فکر می کنید درچه بخش هایی مزیت داشته باشیم، مثلا یکی از بخش هایی که مطرح می شد ودرسطح وزیر مذاکراتی صورت گرفت، بحث محصولات کشاورزی است که به دلیل این که روسیه تحریم است و مدتی نیز دچار تنش در روابط با ترکیه شد، عرصه زیادی دارد ولی ما نتوانستیم درصادرات محصولات کشاورزی به این کشور ظاهرا موفق عمل کنیم، به ویژه درصادرات میوه که روسیه نیازمندی زیادی دارد. -کاملا موافقم، یک دلیل اصلی نبود ظرفیت مناسب صادراتی دراین حوزه است،مثلا درکل کشورطی سال گذشته 9هزارهکتار سطح زیرکشت گلخانه ای سنتی و مدرن داشته ایم،البته ما چون کشور چهارفصل هستیم، در مناطقی درفصل زمستان نیز می توانند کار کشت را انجام دهند مثل خوزستان و جیرفت و جهرم ، درحالی که می بینیم کشور ترکیه فقط درمنطقه آنتالیا 45هزارهکتار سطح زیرکشت هیدروپونیک دارد که در این روش به شدت درمصرف آب ، کود و انواع افزودنی ها صرفه جویی می شود، ضمن این که میزان برداشت درهکتار خیلی بیشتر از کشت های سنتی و غیرمکانیزه است. نکته دوم آن است که شرکت های تولیدکننده و صادرکننده بزرگ درکشور نداریم.اقتصاد ومالکیت ما بیشتر ازنوع خرده مالکی است، ما نتوانسته ایم درقالب سندیکا یا موارد مشابه شرکت های بزرگ صادراتی شکل بدهیم ومدیریت صادرات را برای تعدادی از شرکت های همگن مثل کسانی که میوه های جالیزی یا تره بار تولید می کنند،شکل بدهیم که با استفاده از توانایی که دارند، دربازارهای هدف با یکدیگر رقابت نکنند، هزینه های بازاریابی وبازارسازی را سرشکن کنند و هزینه حمل ونقل را به حداقل برسانند. فکر می کنم یک مسئله مهم دیگر به مبادلات مالی وبانکی ما برگردد، البته دربحث ایجاد پیمان مشترک پولی با روسیه تلاش هایی می شود، شما به عنوان کسی که دست به گریبان امر تجارت هستید وبا تجار زیادی ارتباط دارید، فکر می کنید دراین زمینه چقدر جای کار داریم؟ -به طور قطع ویقین جای کار زیادی داریم ولی نیازمند برنامه ریزی است که فاقد این برنامه ریزی هستیم.ما دربحث پیمان های پولی می توانیم با روس ها موفق عمل کنیم و سازوکارهایش را دوبانک مرکزی باید طراحی کنند. یک سری مذاکراتی درسطح روسای کل بانک مرکزی دوکشور دراین زمینه انجام شده است ، آیا اثرگذار بوده است؟ -نه، پیمان پولی هنوز بسته نشده است،مذاکره می کنند ولی مهم آن است که چقدر اجرایی می شود، ما چند سال است که دراتاق درباره ایجاد بانک مشترک ایران وروسیه صحبت می کنیم، آیا محقق شده است؟ نه، ولی بانک مشترک ایران وونزوئلا درایران محقق شد... -خب چی شد، پول هایش ازبین رفت.وقتی ما می توانیم بانک مشترک بین دوکشور بزنیم که جذابیت های لازم را به لحاظ اقتصادی داشته باشد.دربهترین شرایط مراودات تجاری ما با روس ها 4.5میلیارد دلار بوده است، درمقابل ببینید روس ها با اروپا، چین، آمریکا و جاهای دیگر چه مقدار مراوده دارند، روس ها با چینی ها حدود 50میلیارد دلار مراوده دارند و قراراست تا سال آینده آن را به 62میلیارد دلار برسانند یعنی بیش از 10درصد کل تجارت خارجی روسیه .منطقا باید بانک مشترک بزنند ، این ارزشش را دارد که روسیه روی آن مانور بدهد ولی برای ایران دربهترین حالت 4.5 میلیارد دلار تجارت است.آیا مسئولان بانکی روسیه حاضر می شوند تمام تخم مرغ هایشان را داخل یک سبد قراردهند؟ پیمان دوجانبه پولی بین ایران وروسیه اگر برقرار بشود، می تواند درافزایش سطح مبادلات تاثیربگذارد ولی به سازوکارهای لازم ازجمله هجینگ پول ها نیازدارد چون پول ایران و روسیه هردو جزو پول های کم ثبات وضعیف دربازارجهانی ارز هستند، باید یک ارز نقش واسطه را بین آن ها بازی و تعیین قیمت و ارزش کند، این جا بحث هجینگ مطرح می شود. همین بحث را روسیه وچین هم داشتند که پول هردو ضعیف است ولی به پیمان مشترک پولی رسیده اند. -نه ، یوان چین ضعیف نیست.آمریکا اعتقاد دارد که دولت چین به طور مصنوعی قیمت پولش را ضعیف می کند، طی پنج سال گذشته به طور متوسط هرشش یوان معادل یک دلار بوده است.الان 6.7یوان یک دلار می شود.چین هرجا می‌خواهد صادراتش را افزایش دهد، یوان را ضعیف می کند.یوان پول ضعیفی نیست ولی سازوکار لازم را برای آن ایجاد کردند وفکر می کنم مجموعه هایی هستند که برای هجینگ پول ملی دوکشور اقدام می کنند یعنی اگر کاهش ارزش پیدا کرد، موسسه ای هست که درمقابل مقداری کارمزد آن را هج می کند و از وارد آمدن خسارت به بنگاهی که با پول ملی معامله کرده است،جلوگیری می کند، آیا چنین موسسه ای درایران طراحی کرده ایم؟ اتفاقی که درحوزه استفاده از پول ملی دوکشور باید بیفتد ایجاد چنین موسساتی است. آیا عملکرد این نوع موسسه ها شبیه بیمه پول است؟ -بله، هجینگ پول می کند.یک ارز مبنا دراین جا وجود دارد.البته با رویکرد جدیدی که روسیه دارد می تواند طلا هم باشد، چون روس ها دارند ذخایر طلایشان را افزایش می دهند، به جای نگهداری از دلار و یورو به سمت طلا رفته اند. باعنایت به این که تحریم روسیه هنوز هست، اگر بخواهید جمع بندی کنید، فکر می کنید مبادلات بین دوکشور باید به کجا و ازچه نقطه ای به چه نقطه ای برسد؟ -روسیه کشوری با 17.5میلیون مترمربع مساحت است که فاصله غربی ترین تا شرقی ترین نقطه آن با پرواز 11ساعت طول می کشد، 144 میلیون نفر جمعیت دارد با 10 میلیون نفر مهاجر، درمرکز یک اتحادیه اقتصادی به نام اوراسیا با 200میلیون نفر جمعیت قرار گرفته است با اقتصاد حدود 3.5تریلیون دلاری براساس برابری قدرت خرید و وارداتی حدود200میلیارد دلار درسال .اگر ما ظرفیت های مناسب صادراتی داشته باشیم به ویژه درحوزه کشاورزی، محصولات تره بار، میوه وحتی دیگر صنایع مثل صنعت نساجی و اگر بتوانیم کالایی را  با کیفیت تولید کنیم، حتما می توانیم بخشی از این بازار را از آن خود کنیم؛ فکر می کنم دستیابی به رقم 10 میلیارد دلارتجارت دریک بازه زمانی پنج ساله مشروط به افزایش ظرفیت ها و تقویت زیرساخت ها و استفاده از فناوری های موج سوم و چهارم امکان پذیراست.    الان وضعیت سهم وتراز تجارت مان چگونه است؟ -الان اگر بخواهیم حساب کنیم، کمتر از نیم درصد درتجارت خارجی روسیه سهم داریم.ترازمان هم فکر می کنم بین یک میلیارد و 100تا یک میلیارد و 200 میلیون دلار منفی باشد.آن ها انواع غلات، دانه های روغنی، چوب، ماشین آلات وفلزات ، لوله و کانی های معدنی را به ایران صادرمی کنند ولی ما مقداری محصولات کشاورزی و پتروشیمی و داروهای نوترکیب صادرمی کنیم که طی سال ها چند شرکت ایرانی دانش بنیان داروهای نوترکیب برای بیماری های خاص مثل ام اس و سرطان به آن جا صادر می کنند و کارخوب و جالبی است.