مهمان ناخوانده بروکسل دست خالی برگشت

دکتر صلاح‌الدین هرسنی* - اتحادیه اروپا در زمره نخستین سازمان‌های جهان بود که بابت دستور ترامپ مبنی بر انتقال سفارت این کشور از تل‌آویو به بیت‌المقدس رویکرد منفی اتخاذ کرد‌ که در نگاه نخست به نظر می‌رسد به جهت خطر بی‌ثباتی بیشتر منطقه و ضربه به روند صلح قابل توجیه باشد در حالی که در یک ارزیابی واقع‌بینانه باید گفت صرف نگرانی از خطر بی‌ثباتی و برقراری تئوری آشوب در سر‌زمین‌های اشغالی همه علت اتحادیه اروپا در اتخاذ رویکرد منفی در قبال تصمیم ترامپ نیست.
به واقع اروپا با چنین رویکردی تلاش دارد نشان دهد که صرف مناسبات راهبردی اتحادیه اروپا با آمریکا نمی‌تواند مبنا و ملاک همراهی اتحادیه اروپا با آمریکا در قبال برخی موضوعاتی باشد که در اساس چالش‌زا و خط قرمز مناسبات بین‌المللی است. پیام اصلی اروپا به ترامپ و گروه‌های راست افراطی در تل‌آویو آن است که آنچه در قدس رخ می‌دهد، نه‌تنها به منطقه بلکه به تمام جهان مربوط است، بنابر‌این اروپا نمی‌خواهد خود را در مسوولیت آنچه خونریزی در این نقطه از جغرافیای منطقه خوانده می‌شود، سهیم و شریک بداند. این دوری جستن از آنچه ترامپ در‌صدد آن است به خوبی در اعلام مواضع برخی از رهبران تراز اول اتحادیه اروپا به خوبی پیداست. بنابر‌این‌ کوارتت خاورمیانه مختص آمریکا و اسراییل نیست که آنها می‌خواهند مواضع اروپا در قبال تصمیم ترامپ را مدیریت و همسو کنند. مواضع اتحادیه اروپا از زبان موگرینی به معنای نه بزرگ به ترامپ و نتانیاهو است و نشان می‌دهد‌ اگر‌چه اروپا یک شریک مهم برای اسراییل در حوزه امنیت است‌ اما این مناسبت به مفهوم آن نیست که اسراییل هر آنچه می‌خواهد، اروپا آن را همراهی کند. به این ترتیب اتحادیه اروپا و مجموعه‌های مربوط به آن خواهان آن نیست که در زمینی بازی کند که ترامپ و نتانیاهو طراح اصلی آن هستند.مهم‌ترین دلیل اتحادیه اروپا اما در عدم همراهی با تصمیم ترامپ بابت موقعیتی است که اروپا در آن قرار دارد.
واقعیت آن است که در شرایط حاضر مساله برگزیت و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، چالش‌های مرکل در آلمان بابت تشکیل دولت و همچنین همگرایی عامدانه و هدفمند ماکرون در الیزه با محافل عرب و نقشه راه آمریکا بر سر برنامه‌های موشکی ایران، اروپا را در موقعیت حساسی قرار داده است. در حقیقت در صورت همراهی اروپا در تصمیم ترامپ بابت انتقال سفارت به بیت‌المقدس امیدها به اعتماد و ابتکارات اتحادیه اروپا را در حل مصائب و چالش‌های منطقه‌ای کمرنگ می شد در حالی که عدم همراهی اروپا می‌تواند امید به جایگاه و اعتبار اروپا را در حفظ واقعیات زنده کند. به این ترتیب با انگیزه‌ای که در رفتار رهبران اروپایی وجود دارد، می‌توان گفت رویکرد منفی و مخالفت اروپا بابت تصمیم ترامپ تبعی و تحمیلی نیست و این کشورها در چنین شرایطی هیچ‌گاه نمی‌خواهند در جهت تکمیل پازل ضد‌فلسطینی آمریکا و اسراییل نقش ‌بازی کنند.
بدیهی است که در این معادله، هر گونه نرمشی از سوی اروپای واحد در قبال نتانیاهو و ترامپ و خواسته‌های آنها، به مثابه نوعی انتحار در حوزه سیاست خارجی اروپای واحد است. قطعا در سایه همین اعلام مواضع شفاف اتحادیه اروپا و شخص تراز اول آن یعنی فدریکو موگرینی بوده است که نتانیاهو مهمان تحمیلی و ناخوانده بروکسل را دست خالی به تل‌آویو فرستاد.


*مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com