نیاز دولت به هوشیاری ، سرعت و استحکام

اعتراضات اخیرتصویری واضح از جامعه ومشکلات و معضلات وگسل های عمیق موجود در آن را نشان داد وروشن ساخت که نیازمند بازنگری در بسیاری از روش‌ها، رفتارها و سیاست‌ها هستیم. فضای جامعه شفاف‌تر از آن است که نیازمند تحلیل‌های پیچیده باشد ومردم آگاه تر از آنند که عده‌ای شعبده بازی کنند و نعل وارونه بزنند و تقصیرات خویش را به گردن دیگری بیندازند !
این حوادث بسیار مغتنمند اگرهمه مسئولان کوچک و بزرگ در حاکمیت و دولت را به خود آورد ومتوجه معایب ساختاری واغلاط تصمیم گیری‌ها کند .اما نوع گفتار برخی چهره های سیاسی وآهنگ کلیشه ای وتکراری که صدا و سیما به خود گرفت اراده ای برای انجام تغییر را نشان نمی دهد، پس بعید می نماید که عده ای سال‌های طولانی مشی و مرامی را پیگیری کرده باشند و کلیشه هایی را به هزار زبان و هزاربار برای خود تعرف کرده باشند حالا متحول شوند و صدای مردم را بشنوند وبه‌سوی تغییر رهسپار شوند. بر این اساس بهتر است روی سخن را از آن‌ها بگردانیم ومتوجه دولتیان و شخص رییس جمهورکه وام دار رای مردم است بکنیم و از او انتظار داشته باشیم . حوادث اخیرمغتنمند اگر قوه مجریه را به حساسیت فوق العاده شرایط برساند و روشن سازد که نه جامعه ، نه رقیبان سرسخت ، نه افراطیون ، نه قواعد بی رحم اقتصاد و نه حتی حامیان اصلاح‌طلب اندکی با دولت شوخی دارند .اگرچه بخش قابل توجهی از قدرت و بودجه کشور در دست دولت نیست ولی اگر قوه مجریه به سهم خود اشکالات و معایب خویش را برطرف کند نخست آنکه فضای تنفس خوبی برای جامعه پدید می آید ودوم اینکه حمایت مستقلی از مردم را به‌دست می آورد وتسری اصلاح امور را بیشتر می کند .بی تعارف دولت آقای روحانی دولتی توفنده و پرکار وقاطع وسریع خصوصا در تصمیم های خاص نیست .مدیران این دولت گاهی در اثر یک نهیب مخالفان به سرعت عقب می نشینند و حتی گاهی از اصول اعلام شده خود عدول می فرمایند .این مدیران حتی در بعد تبلیغاتی مدافع سرسخت و پرکار مواضع دولت نیستند و چنانچه در فضای رسانه ای به خوبی مشاهده می شود، اصلاح‌طلبان حمایت بیشتری از دولت دارند تا مسئولینی که برکرسی پست ومقام نشسته اند و وظیفه روشنی در دفاع از قوه مجریه برعهده شان هست . حساسیت کم وزیران ومدیران ارشد نسبت به جریان های اجتماعی و حوادث و فضای جامعه وعدم چابکی در واکنش متناسب عملی و لسانی حالتی از انفعال برای دولت ایجاد کرده ودست مخالفان را برای تهاجم و پروژه سازی باز نگه داشته است .یک مدیر هوشیار باید به خوبی متوجه باشد که اگر درست هنگام تقدیم بودجه به مجلس و پیشنهاد بنزین 1500 تومانی وحذف یارانه 30 میلیون نفر ، ناگهان به هر دلیل قیمت تخم مرغ هم تا دوبرابر افزایش پیدا کند و مردم هم از قبل توجیه نباشند احتمال وارد آمدن شوک به جامعه زیاد خواهد بود و فرصت طلبان هرگز از چنین موقعیتی نخواهند گذشت .دربسیاری از زمینه های دیگر هم عدم هوشیاری و موقع شناسی مدیران وکوچک شماری توجیه جامعه بسترهای فراخی برای تضعیف دولت به‌وجود آورد .مشکل دیگر اینکه همه حامیان و صاحب نظران از ضعف بخش رسانه ای دولت گلایه کرده ومی کنند ولی این همه هشدارهای دلسوزانه کارگرنیفتاد وقوه مجریه کشور همچنان از ضعف اطلاع رسانی رنج می برد و بعضا از حوادث عقب می ماند .اگر بخش های دیگر دولت خصوصا در حوزه اقتصاد این‌چنین کند ولنگان و افتان و خیزان حرکت می کنند باید از عاقبت امور هراسان شد واز غافلگیري‌اش به‌شدت نگران بود .
پس از قریب 40 سال از پیروزی انقلاب مدیران بسیاری تربیت شده و اتفاقا به اقتضای شرایط زمانه اغلب مردان وزنان میدان های بحران و خطر بوده اند. اگر دولت نمی تواند یا نمی خواهد از این مدیران کار آزموده استفاده کند ونهی استفاده از اصلاح‌طلبان برایش مهم است! چرا مشورت با آنان را جدی نمی‌گیرد و اتاق فکر دولت را کسانی پر کرده اند که پیش از این در سطوح بالای مدیریت جایگاه قابل ملاحظه ای نداشته اند ودر چند سال گذشته به ثقل و تکلف امور را پیش برده اند ؟ مگرمعنای اعتدال انفعال است ؟ آیا اغراق است که بگوییم دولت در چندین جبهه اقتصادی، سیاسی واجتماعی درگیر جنگی تمام عیار است ؟ اگر پاسخ مثبت است که هست در این صورت آیا با این مدیران که بعضا همه توان خود را به‌کار نمی گیرند و حتی حمایت علنی و قدرتمندانه از مواضع دولت نمی کنند می توان به مصاف این همه مشکلات ریز و درشت رفت و پنجه در پنجه مخالفان پرکار و با انگیزه انداخت ؟
اعتراضات اخیربا هر سرچشمه ای که صورت گرفته باشد هشداری جدی به دولت است و ثابت می کند که کوچک‌ترین اهمال ها وسهل انگاری‌ها تا چه حد می تواند بهانه آفرین وبحران ساز باشد ؟ اگر دولت در محدوده خود که از سوی مردم شناخته شده است به دقت رفتار و انضباط مالی شدیدی اعمال كند و هیچ کس احساس نکند که در قوه مجریه ریخت و پاش صورت می گیرد حمایت جانانه از سوی مردم دریافت خواهد کرد .اگر دیگران بنایی در تغییر روش‌های خود ندارند دولت می تواند به تجهیز وتقویت واستحکام خود بیفزاید وبرای مردم امید بیافریند .