سرمايه‌هاي اجتماعي كه سوخت شد

تنها هشت ماه از انتخابات رياست جمهوري گذشته است كه با اتفاقات اخير كليت كشور يك سرمايه‌بزرگ اجتماعي و حامي خود را از دست مي دهد.انتخاباتي كه در آن شاهد حضور كم‌سابقه همه، به خصوص ايرانيان مقيم خارج از كشور براي راي دادن به حسن روحاني بوديم.
ايرانيان مقيم خارج ساعت‌ها درصف‌هاي طولاني مقابل سفارت‌هاي ايران ايستادند تا راي خود را به صندوق بيندازند.
روز انتخابات و پيش از اعلام نتايج نوشتم: «هر کس که برنده انتخابات ریاست‌جمهوری باشد، مهم نیست. نظام، دولت آینده و همه فعالان سیاسی (ازهر دو طیف) باید دست این مردم را که این‌گونه مسئولانه پای تعیین سرنوشت خود ایستادند، ببوسند و به اين‌ها مديون هستند» (قانون 30 ارديبهشت 96)
در استراليا ساعت راي‌گيري براي راي‌دهندگان ايراني تمديد شد و ايرانيان دوبرابر بيشتر از دفعه قبل حاضر شدند راي بدهند. در فرانسه مردم ساعت‌ها در صف ايستادند و صندوق راي به شهرهاي ديگر هم رفت. سفير ايران در ايرلند گفت بيش از 80 درصد ايرانيان مقيم اين كشور در انتخابات شركت كردند.


حضور ايرانيان مقيم سوئد (كشوري كه منافقين در آن ريشه دارند) آنقدر بود كه براي منصرف كردن مردم برخي از اعضاي اين سازمان به جلوي محل راي گيري رفتند تا مردم را منصرف كنند و يا آنها را خائن خطاب كنند.
بن ، پاريس، استانبول، بارسلونا، ملبورن، فرانكفورت، گرجستان، مالزي، مونيخ، هامبورگ، وين و لندن، شهرهايي بودند كه تصاوير صف‌هاي طولاني راي در آن‌ها هنوز با يك جست‌وجوي ساده در اينترنت قابل دسترسي است.
كار به جايي رسيد كه حسن روحاني در يك توييت نوشت: «از حضور پررنگ همه ايرانيان كه با پيموندن مسيرهاي طولاني؛ هم دل و همسو با مردم داخل كشور، حماسه‌اي بزرگ در انتخابات آفريدند تشكر مي كنم.»
اين سرمايه بزرگ اجتماعي ديده نشد.همان طور كه پس از سال 92 با آن بد رفتار كرديم. حسن روحاني و دولتش پس از انتخابات 92 از باز كردن فضا براي حضور همه ايرانيان به داخل كشور حرف زده بود.
اوصد روز بعد از رياست‌ جمهوري‌اش گفته بود:«واقعا سرمایه انسانی بسیار بزرگی در خارج از کشور داریم. امیدوارم همه آن‌ها بازگردند و کمک‌شان را از ما دریغ نکنند.» اما پاسخ مسئولان قوه قضاييه اين بود كه كسي ممنوع الورود به كشور نيست اما آن‌ها كه فعاليتي در خارج كردند بايد به آن رسيدگي شود.
از همان زمان راه ها را بستيم. با اين حال آن‌ها نااميد نشدند. ما با سرمايه‌هاي اجتماعي خودمان بد رفتار كرديم. نخواستند آن ها را ببينند و به خواسته‌هاي آن‌ها هيچ توجهي نشد.
ایرانیانی كه در خارج بودند، چشم‌شان به ايرانيان داخل بود. جدل‌ها و گفت‌وگوهاي مجازي‌شان با ايرانيان در شبكه‌هاي مجازي آن‌ها را هم به پاي صندوق هاي راي كشيده بود.
هرچند فضا براي بازگشت همه سليقه‌ها و افراد فراهم نشد، اما حاضر شدند از ايران حمايت كنند. اين حمايت يكي از بزرگ‌ترين سرمايه‌هاي انساني ايران بود كه بايد همه نظام از آن حفاظت مي‌كرد تا در مقاطعي كه با درندگي كساني همچون ترامپ روبه رو مي شويم، بهترين و مهم‌ترين پاسخ را از همان‌ها دريافت كند. بعد از اتفاقات اخير آيا همچنان ايرانيان مقيم خارج مي‌توانند در حمايت از برجام عليه ترامپ فعاليت كنند؟ آيا چنين انگيزه‌اي در آن‌ها ديده مي شود؟
دود اين بي‌توجهي به سرمايه‌اجتماعي به چشم همه رفت. چه حسن روحاني و چه آن‌هايي كه با او مخالف بودند. شواهد آن را بعدها بيشتر خواهيم ديد. صندوق رايي كه از نظر ايرانيان سراسر جهان پر مي‌شود، با شرايطي كه آن را نااميد رها مي‌كنند، تفاوت‌هاي اساسي باهم دارند. اما تفاوتش را كسي دوست ندارد ببيند. با توجه به شرايط به وجود آمده كه بي‌ثباتي را القا مي‌كند، آيا كسي حاضر است پول، سرمايه و خانواده خود را بار ديگر به ايران بازگرداند؟ يا حتي از فعاليت يك جناح در ايران حمايت كند؟
متاسفانه برخي نه تنها در داخل اعتقادي به اين ندارند كه بايد خواسته‌هاي همه ايرانيان در سراسر جهان مورد توجه قرار بگيرد، بلكه از حضورگسترده همه سليقه‌ها در انتخابات ناخرسند هستند. سال 92 رهبري در يك سخنراني از همه آن‌ها كه «حتي نظام را هم قول ندارند» درخواست كرد در انتخابات شركت كنند. دليلي كه رهبري براي اين درخواست عنوان مي كرد اين بود كه «براي حفظ اعتبار کشور شرکت کنند». همين اواخر و بعد از انتخابات روايتي را گفتند از كساني كه نزد رهبري گله كرده بودند: «چرا مردم را تشويق به حضور در انتخابات مي‌كنيد.» چرا كه نتيجه حضور مردم باخت اصولگرايان است. در همان سخنراني مصيبت را جايي مي‌دانند كه مردم در انتخابات شركت نكنند: «از من گله‌مند می‌شوند که چرا شما مدام گفتید بیایید در انتخابات شرکت کنید. آقاجان! توجه داشته باشید که مصیبت، آن‌روزی است که مردم پشت‌کنند به صندوق رای؛ این مصیبت است؛ و دشمن این را می خواهد.» آيا امروز همچنان مي‌توان انتظار داشت «آن‌ها كه نظام و مسئولان را قبول ندارند هم به خاطر حفظ اعتبار كشور در انتخابات شركت كنند»؟
آيا زنگ خطر اصلي نااميد كردن مردم از صندوق‌هاي راي را در اين روزها و اين ماه‌ها مي شنويم؟ چه برنامه‌اي براي تغيير اين روند وجود دارد؟ ارزش و اهميت گذاشتن به خواست و راي مردم آن‌ها را به حضور تشويق و دلسرد كردن‌شان سرمايه‌هاي اجتماعي ما را به باد مي دهد. از آن روز بترسيم.