جستاري در دستاوردهاي انقلاب اسلامي

بهمن ماه و دهه فجر انقلاب اسلامي ضمن اينكه يادآور پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي است، فرصتي را فراهم مي‌كند تا اهل قلم و نخبگان جامعه با اظهارنظر‌ها و تحليل‌هاي خود به تبيين دستاوردهاي انقلاب بپردازند و طبيعتاً در اين تحليل‌ها، نقاط ضعف موجود نيز روشن و راه‌هاي بهتري براي تحقق اهداف حصول نشده فراهم مي‌شود. 
بنابراين با توجه به قرار گرفتن در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي فرصت را مغتنم شمرده و پرسه‌اي در خصوص تبيين دستاوردهاي انقلاب اسلامي مي‌زنيم و قبل از هر چيزي ذكر يك نكته را واجب مي‌دانم كه برشماري دستاوردها به معناي غفلت از تلاش براي رسيدن به اهداف يا مغرور شدن به عملكردها نيست، چراكه هدف اصلي انقلاب تغيير شرايط فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و در نهايت ايجاد اقتدار در همه سطوح براي كشور بود كه در اين راه هر چقدر هم كه تلاش كنيم، باز هم جاي كار هست و رصد شرايط نيز نشان مي‌دهد كه در بسياري از حوزه‌ها به خصوص حوزه‌هاي اقتصادي راه طولاني در پيش است. 
و اما چنانچه بخواهيم به درستي دستاوردهاي انقلاب اسلامي را تبيين كنيم يكي از روش‌هاي آن نگاه تطبيقي با شرايط قبل است و به فرموده رهبر معظم انقلاب «اگر ما نگاه كلان به انقلاب و حادثه پديد آمدن جمهوري اسلامي بكنيم، جزئي‌نگري‌ها نمي‌توانند ما را گمراه كنند.» بر اين اساس و به خاطر پرهيز از مطول شدن مطلب از آوردن آمارها و عدد و رقم پرهيز كرده و با نگاه كلي به تبيين دستاوردها مي‌پردازيم. 
اولين دستاورد مهم و ملموس انقلاب اسلامي در حوزه فرهنگي اتفاق افتاد. ريشه‌دار بودن مذهب در جامعه ايراني و آموزه‌هاي اصيل اسلامي مردم را متوجه مشي فرهنگي غرب‌گرايانه و تفاوت‌هاي فاحش آن با باورها و فرهنگ سنتي حاكم بر جامعه كرده بود. در اين روند هويت ملي- اسلامي در حال خدشه‌دار شدن بود و اين براي مردم ايران به خصوص علماي اسلامي كه وظيفه حفظ و حراست از آسيب‌هاي مختلف را روي دوش خود احساس مي‌كردند، به شدت گران مي‌آمد و از سوي ديگر رژيم پهلوي نيز بدون توجه به تذكر دلسوزان جامعه و علماي ديني در مسير غير فرهنگي خود از طريق ترويج فحشا و فساد و داير كردن مراكز فسق و فجور در انظار عمومي اصرار مي‌ورزيد. نتيجه چنين روندي، نارضايتي روز افزون مردم و علما از وضع فرهنگي جامعه قبل از انقلاب بود كه در نهايت مردم با فرمان حضرت امام (ره) در يك قيام سراسري، خواسته خود را از طريق انقلاب اسلامي به منصه ظهور رساندند و پس از پيروزي نيز در روز ۱۲ فروردين با حضور در پاي صندوق‌هاي رأي نوع حكومت اسلامي را براي خود برگزيدند. 


بي ترديد وجهه فرهنگي انقلاب اسلامي بسيار پررنگ‌تر از ساير وجوه آن بوده و هست و به همين سبب انقلاب بزرگ ملت ايران در سال ۵۷ را يك انقلاب فرهنگي توصيف مي‌كنند. با پيروزي انقلاب اسلامي، قانون اساسي كشور براساس آموزه‌هاي دين مبين اسلام تنظيم گرديد و تمامي قوانين مصوب در ايران با رعايت اصول شرعي و قانون اساسي تنظيم مي‌شوند و نظام آموزشي كشور از دوره‌هاي اوليه تا آخرين مراحل براساس رعايت قوانين شرعي اداره و تنظيم شعاير در جامعه به صورت مردمي و از سوي حاكميت نيز با حمايت‌هاي قانوني پيگيري مي‌شود. 
ايران اسلامي به جاي يك كشور شبه مستعمره و بزك شده با عناصر فرهنگي غرب كه غالباً كوچك‌ترين سازگاري با فرهنگ رايج ايران زمين نداشت، در حوزه فرهنگي تبديل به يكي از ملت‌هاي پيشرو و الهام بخش در جهان و در بين ملت‌هاي جهان شد و هويت ايراني- اسلامي شاخصه اصلي فرهنگ اصيل ملت ايران گرديد. اين امر باعث شده است تفاوت‌هاي موجود در خرده‌فرهنگ‌ها و فرهنگ اقوام ايراني نيز در يك حوزه بزرگ‌تر به نام فرهنگ ملي- اسلامي با هم تلاقي يافته و بعد از انقلاب مي‌توان ادعا كرد كه شاهد كوچك‌ترين اختلاف و برخوردي بين اقوام ايراني نبوده‌ايم و اين هم نشئت گرفته از دستاوردهاي فرهنگي انقلاب اسلامي است. براي ملموس شدن دستاوردهاي فرهنگي انقلاب اسلامي كافي است ضمن تأمل در تحولات مثبت فرهنگي، رشد توليد و سطح كيفي رسانه‌ها، شبكه‌هاي تلويزيوني، انتشار كتاب، سينما و توليد فيلم در كشور و اثر آن در منطقه و جهان بررسي و با گذشته مقايسه شود. لذا ملاحظه مي‌گردد كه اگر از لحاظ فرهنگي به هر يك از حوزه‌هاي كشور نگاه بكنيم، به صورت آشكار شاهد دستاوردهاي انكارناپذير و بسيار پر شمار از لحاظ عدد و رقم هستيم و همان‌طور كه در ابتداي يادداشت اشاره شد، هدف ورود به جزئيات آماري نيست و تنها از جهت اشاره و روشن شدن ذهنيت نسبت به مصاديق اشاره وار از كنار آنها عبور مي‌كنيم. به سبب پرهيز از طولاني شدن اين يادداشت، در يادداشت‌هاي بعدي به دستاوردهاي سياسي، اجتماعي، علمي، اقتصادي و... انقلاب اسلامي خواهيم پرداخت.