تبلیغ ترامپ در شبکه‌های مجازی بود نه سی ان ان

تحلیل «جلایی‌پور» از ظهور ترامپیسم در آمریکا
تبلیغ ترامپ در شبکه‌های‌مجازی بود نه سی‌ان‌ان
نارضایتی معیشتی بدترین نوع نارضایتی است
مردم‌انگیزی مخرب در آمریکا رخ‌ داده است


افراد ناکام از اظهارات ترامپ لذت می‌برند
آرمان:«از ظهور ترامپیسم در آمریکا چه تفسیری می‌توان داد و به چه عللی این رخداد به وقوع پیوست؟» این سوالاتی بود که حمیدرضا جلایی‌پور، استاد دانشگاه به آنها پاسخ داد. وی با بیان اینکه«کاندیدای جمهوریخواهان شدن ترامپ و استقبال میلیون‌ها آمریکایی از او یک رخداد است» ادامه داد: قائل به دو نوع پوپولیسم هستم: یک پوپولیسم منفی و مخرب و یک پوپولیسم مثبت؛ بنابراین من در فارسی پوپولیسم مثبت را به مردمگرایی معادل می‌کنم و پوپولیسم منفی را معادل مردم‌انگیزی مخرب می‌دانم. در آمریکا مردم انگیزی مخرب رخ‌ داده است. وی با اشاره به اینکه در این راستا باید دو نوع مردمگرایی توضیح داده شود، ادامه داد: در جامعه‌شناسی سیاسی این موضوع وجود دارد که همه جوامع معتقدند در حکومت آنها دموکراسی حاکم است. هیچ کشوری نمی‌گوید ما ضد دموکراسی هستیم اما زمانی که برخی کشورها را مورد ارزیابی قرار دهیم، متوجه می‌شویم که این دموکراسی با چه مکانیزمی کار می‌کند. از سویی حضور تشکل‌یافته مردم را داریم که از آن به جامعه مدنی تعبیر می‌کنیم. بعد حضور تشکل‌یافته سیاسی شهروندان هم هست که به جامعه سیاسی تعبیر می‌شود و پس‌ از آن دولت‌های منتخب دموکراتیک را داریم، بنابراین می‌توان این جامعه را ارگانیک نامید. وی افزود: جامعه‌ای که در ارتباط و عمل با یکدیگر خوب هستند اما در عالم واقع بدین گونه نیستند. در جهان واقعیت چند درصد مردم در احزاب هستند؟ در کشور ما کمتر از ۲ یا ۳ درصد با تشکل‌ها و نهادهای سیاسی ارتباط دارند بنابراین ۹۷ درصد شهروندان فارغ از ارتباط با تشکل‌های شناخته ‌شده مدنی و سیاسی هستند. جلایی‌پور خاطر نشان کرد: از نظر جامعه‌شناسی بسیار مذموم است که بگوییم اینها هیچ نیستند، در حالی‌که این افراد، شهروندان جامعه محسوب می‌شوند و به بسیاری مسائل آگاهند. می‌توانم بگویم برخی از آنها مانند یک تشکل، حزب و نهاد مدنی به ‌تنهایی یک شهروند نهادینه‌ شده‌ هستند. این افراد در جریان انتخابات حاملان سیاسی می‌شوند بنابراین رهبران سیاسی، نمایندگان سیاسی و کاندیداهای ریاست جمهوری، این افراد را که میلیون‌ها نفر هستند، مورد خطاب قرار می‌دهند که به آنها رای دهند. این استاد دانشگاه با بیان اینکه«در خطاب سیاسی به دو صورت سخن گفته می‌شود»، ادامه داد: یکی مردمگرایانه و دیگری مردم انگیزانه است. سخن مردم‌انگیزانه، یعنی شخص مورد نظر پیچیده‌ترین مسائل را ساده کرده و به‌صورت بی‌تاثیر برای مردم بیان می‌کند از این ‌جهت که فقط افراد ناراضی و ناکام را تحت تاثیر قراردهد. این شخص مردم انگیز است. جلایی‌پور افزود: همه می‌دانند که مشکلات اقتصادی این‌گونه راه‌حل‌هایی ندارد، یا راه‌حل مشکل خاورمیانه این نیست که بر سرش بمب بریزیم، اما عده‌ای این سخن را می‌گویند و عده‌ای ناکام هم تحت تاثیر قرارمی گیرند که تاثیرات مخربی دارد. وی معتقد است: اشخاص مردم انگیز از زمانی که به کاخ ریاست‌جمهوری قدم می‌‌گذارند، نمی‌توانند به وعده‌های داده ‌شده خود عمل کنند، چون اساسا عملی شدنی نیست. البته از طرف دیگر یک مردم‌انگیزی مثبت هم وجود دارد. رهبران سیاسی وجود دارند که مردم را خطاب قرار می‌دهند مانند آقای سندرز که در رقابت‌های انتخاباتی با کلینتون توضیح می‌داد تخریب محیط‌زیست و جنگ‌هایی که صورت می‌گیرد، وضعیت جهان را برهم می‌زند و آمریکا غلط عمل کرده است. او کمتر از آقای ترامپ هم نبود. ازاین‌رو من به سخن آقای سندرز مردم انگیزی مخرب نمی‌‌گویم بلکه مردمگرایی مثبت است. چه‌بسا اگر حزب دموکرات اشتباه عمل نمی‌کرد وبه جای خانم کلینتون که نماد وضع موجود بود، آقای سندرز را کاندیدا می‌کرد پیروز می‌شد. جلایی‌پور با تاکید بر اینکه«اتفاق رخ‌داده در آمریکا یک پوپولیسم منفی است» توضیح داد: مردم در آمریکا مشکل‌دارند و یک فردی از همه اینها گذشت و توانست وعده‌های عجیبی بدهد. حتی یک شخص نرمال هم این وعده‌ها رانمی‌دهد اما ترامپ حرف‌هایی زده که صرفا افراد ناکام از آن لذت می‌برند. «چرا ترامپ رای آورد؟» سوالی بود که جلایی‌پور چنین به آن پاسخ داد: تجمیع ۵ اتفاق باعث ریاست جمهوری ترامپ شد. اولین اتفاق، خطای بزرگ حزب دموکرات و حتی خطای بزرگ اوباما به‌عنوان یک شخصیت مطرح در حزب دموکرات بود. دموکرات‌ها نباید این اشتباه را انجام می‌دادند و آنها باید کاندیدایی را وارد صحنه می‌کردند که نماد وضع موجود نباشد. وی یکی از بسترهای آماده برای پیروزی ترامپ را شکاف اقتصاد دانش‌بنیان و اقتصاد کارخانه‌ای دانست و گفت: به‌عنوان نمونه در کشور خودمان شرکت اسنپ راه افتاده و آژانس‌های سنتی جهت اعتراض روبه‌روی مجلس جمع شدند که به داد ما برسید. اسنپ می‌تواند خدمات دهد، نصف قیمت هم کرایه بگیرد و به‌موقع هم می‌رساند. من خودم همیشه با اسنپ سفر می‌کنم، چون کار‌آیی دارد، ارزان است، ماشین‌های تمیزی دارد و رانندگانش ادبیات مناسبی دارند. از این‌رو برخی که پیش ‌از این دو برابر کرایه می‌گرفتند، ضرر می‌کنند، پس این امر چالش‌برانگیز است. وی افزود: ۲ یا ۳ دهه است که در آمریکا یک شکاف اساسی رخ‌ داده و همه نخبگان جهان در آنجا جمع و سرمایه‌دار شدند اما حاملان اقتصاد دهه‌های ۶۰ و ۷۰ آمریکا با کارگاه‌های تعطیل و بیکاری مواجه شدند. آقای ترامپ فقط با این جمعیت حرف می‌زد که یک بستر بود. نارضایتی معیشتی بدترین نوع نارضایتی است. وی عامل دوم را عامل ارزشی و فرهنگی خواند و اظهار داشت: از یک‌سو افرادی که اقتصاد دانش‌بنیان و جدید آمریکا را سامان داده‌اند از حقوق بشر، آزادی زنان و ارزش‌های جهانشمول دفاع می‌کردند اما در طرف مقابل، مخالفان این دیدگاه به دفاع از ارزش‌های آمریکایی می‌پرداختند. ترامپ هم نه برای هواداران حقوق بشر و انسانیت، بلکه برای هواداران ارزش آمریکایی سخن می‌‌گفت. اگر در سخنان ترامپ دقت شود اصلا حرف‌های او بعد اخلاق جهانی نداشت. جلایی‌پور درباره عامل سوم هم توضیح داد: عامل سوم شکاف سیاسی است. اگر دقت شود، ترامپ از سوی جمهوریخواهان نبود و افرادی مانند مک‌کین نماینده حزب جمهوریخواه هستند. حزب دموکرات هم همه را پوشش نمی‌داد این مهم را می‌توان از تعداد هواداران سندرز دریافت که از هواداران حزب دموکرات بیشتر بودند. در این جامعه که بخش قابل‌توجهی از مردم نمایندگی نمی‌شوند فرصت برای شخصیت‌های جدید با حرف‌های عجیب یا خوب فراهم می‌شود. این استاد دانشگاه ادامه داد: در چنین جامعه‌ای، یا امکان ظهور گاندی وجود دارد یا امکان ظهور ترامپ. این هم فقدان نمایندگی بخشی از مردم را می‌رساند. این سه عامل با اشتباه فاحش حزب دموکرات باعث شد که زمینه برای آقای ترامپ مهیا شود. وی عامل دیگر را شبکه‌های اجتماعی نامید و گفت: همین شبکه‌های مجازی خیلی واقعی است و یکی از کارهای خوب ترامپ این بود که در این شبکه‌ها به تبلیغات می‌پرداخت، نه در سی ان ان. از سویی ترامپ اصلا نگران «سی ان ان» نبود و به آنها فحش می‌داد تا فحش وی را پخش کنند. این عوامل دست‌به‌دست هم داد که آقای ترامپ از لپ‌لپ آمریکا بیرون بیاید. جلائی پور در پایان تصریح کرد: به نظر می‌رسد ۴ یا ۸ سال و بیشتر، کل آمریکا باید برای توقف ترامپ بدوند که ضرر بسیار بزرگی متوجه آمریکایی‌ها شد. اوضاع بین‌المللی هم می‌تواند متاثر از این رخداد مقداری نامتوازن شود. از این نظر ترامپیسم ایران در هشت سال دوره مهرورزی، خیلی بهتر از ترامپیسم آمریکایی عمل کرد.