زمانبر بودن ریشه‌کنی فساد در کشور

ضیاء مصباح*- در پی اعتراض شدید سیاسی - اقتصادی مردم، آن هم به‌طور گسترده اوایل دی‌ماه همراه با طغیان علیه نحوه سیاستگذاری بین‌المللی و منطقه‌ای، عدم رعایت حقوق بشر و توجه به حداقل‌های حقوق شهروندی، قدرتمندان بدون منازع و اینکه به اقرار خودشان 75 درصد مردم از عملکردها ناراضی‌اند و‌.‌.‌.‌.
مجددا تاکید بر ضرورت ریشه‌کن کردن فساد است که از این لحاظ نیز همچون فرار مغزها‌، میزان تورم و بی‌ارزشی پول رایج‌، دعاوی مطرح در دادگستری، شعار به جای شعور و‌.‌.‌. در رده اولین جهان قرار داریم‌.
جالب‌تر اینکه برطرف کردن ریشه‌های فساد را در مقام واعظ غیرمتعظ زمانبر و پنج شش ساله دانسته و با صراحت در تنگنای قافیه عزم جدی خود را در مدیریت این ضرورت اعلام و بر آن تاکید داشته و می‌دارند که داستان «‌ای دزد‌ ای دزد» را به اذهان متبادر می‌سازند‌. در این مبحث باید گفت خشکاندن و محو عوامل فساد با انتقال واقعی قدرت و برکناری آرام کلیه مسوولان صاحب اختیاری که مدیریت انان چنین محصولی را همراه آورده، عملی است‌.
همه آنانی که طی بیش از سه دهه مسلط بر درآمدهای ارزی، سماوی و قدرت بوده و در همه ارکان کشوردر تمام ابعاد اثربخشی منفی بر مبنای خودمحوری، بدون رعایت منافع ملی داشته‌اند، با معیارهای مادی، انحصارطلبی و مدعی دینداری در درون تک‌تک متولیان ریشه دوانده و چون به خلوت رسیده‌اند آن کار دیگر می‌کنند‌. تصور همراه با تظاهر به تعهد و ایدئولوژی دین‌مداری که نظام فعلی میراثی در اختیار ماست و نوبت ما آن هم برآمده از الطاف خفیه الهی در ضمن نبود وحدت مدیریت، نداشتن شرایط احراز مدیریت‌های ساده چه برسد به مملکت‌داری، سهم‌خواهی آنان که در پشت جبهه حضور داشته جان به سلامت بردند، تقسیم قدرت میان خودی‌ها، اعطای امتیازات مادی و معنوی به برخی خانواده‌ها، تعیین سهمیه تحصیلات عالی بدون داشتن استعداد کافی، ارتقای همین گروه تا تصدی مناصب مدیریتی کلان، تعیین صلاحیت‌ها به وسیله شوراهای مختلف، ورود خواص به مجلس و تصویب افزایش مدرک تحصیلی به ازای هر دوره نمایندگی، تخصص را تعهد ندانستن، برکناری دلسوزان مام میهن، ایجاد فرصت‌های اشتغال و برخورداری از مزایای انتصاب به مصادر امور، سازماندهی گروه‌های سیاسی فرصت‌خواه با برنامه برای تشکیل مافیای قدرت و هزاران نکته دیگر از این قبیل، همه و همه بساط فعلی را در تمام زمینه‌ها که به فساد انجامیده، گسترده که داد مقامات بالادستی را هم درآورده و باید پرتقال‌فروش را پیدا کرد‌.


به یقین تا جنابان در موضع تصمیم‌گیری یا طرف مشورت و حاضر و ناظر در اتاق‌های فکر سیستم هستند که مبادا شیرازه گسسته و از تاک نشان اثری نماند، آش و کاسه همین است و نهضت ادامه دارد‌. اینکه عزم در اصلاح امور جدی باشد و زمانبر با این جماعت رانت‌گیر، گروه‌گرای مسلط به زر، زور و قدرت بیشتر به شوخی می‌ماند. به‌طور نمونه متولیان موسسات مالی و اعتباری را می‌توان عنوان کرد که به اقرار خودشان با ورود مسلحانه تسبیح به دست به بانک مرکزی‌، ادامه چپاول سرمایه‌های ملت را عملی ساختند و نظام نالایق مدیریت مالی تحمیل‌شده به بودجه بیت‌المال تسلیم آنان شد و بخش اعظم سرمایه اعتمادکنندگان به سیستم بانکی کشور در بلاتکلیفی مانده و فریادرسی در تامین و تادیه مطالبات آنان نیست‌ و آیا فاجعه از این بارزتر می‌توان مثال آورد؟‌
دیگر عامل این فساد و تباهی‌، وفور کارمندان زائد در حکم مرید و مراد متولیان بانفوذ در درون دستگاه‌های دولتی و شبه‌دولتی است که میزان کارآمدی آنان 47 دقیقه روز- نفر است و چند روز پیش بود که اعلام شد بالای 30 درصد مراجعه‌کنندگان به شهرداری‌ها نمونه‌ای از کل سیستم اداری به دریافت هدیه حلال!! مبادرت می‌ورزند‌.
دوستی می‌گفت آنچه برآمده از عرق ملی می‌گوییم، به خوبی مورد وقوف و آگاهی متصدیان است‌. اینان نمی‌خواهند ترتیب اثر بدهند چون بساط نابخردی و چپاول و فساد را گسترانده‌اند و از منظر استمرار منافع فردی و گروهی نباید ترک یار و دیار کنند‌. مساله اما این است که چاقو دسته خود را نمی‌برد که مبارزه با فساد بریدن دست است...
و غصه سر آمدن با این تعارف‌ها تحقق‌یافتنی نبوده و نیست و درمانی اساسی آن هم از ریشه با اصلاحی آرام می‌طلبد‌.
* دبیر کانون علوم اداری ایران
Z.Mesbah1944i@gmail.com