تا ۳۶۲ روز، هر روز یک گام بلند به جلو

بار دیگر، شاهد یوم‌الله بودیم. یوم‌الله ۲۲ بهمن که پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ اولین بزرگداشت آن را با شکوهی مثال زدگی در سال ۱۳۵۸ شاهد بودیم و سی نهمین سالگرد بزرگداشت را سه روز پیش. به راستی چه روزهای ممتازی است ایام الله که در آن، خوان رحمت فراگیر الهی گسترده می‌شود و همه طالبان حق و خداباوران از فیض و فضل خاصه الهی بهره‌مند می‌شوند. به راستی این چه سری و رمز و رازی است در ۲۲ بهمن ؟!  امام راحل در یکی از بیاناتشان در مورد پیروزی انقلاب اسلامی‌ایران فرمودند که «امید است که این انقلاب، جرقه و بارقه‌ای الهی باشد که انفجاری عظیم در توده‌های زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیةالله ارواحنا لمقدمه الفداء منتهی شود». این یکی از فرازهایی است که گویای وجود رمز و رازهایی در این یوم الله است. با این حال، آنچه را هم که می‌توان از حقیقت عریان این روز استنباط کرد این است که ۲۲ بهمن، روزی است که مردم ایران، انقلاب شکوهمند ۵۷ را انقلابی کاملا متعلق به خودشان می‌دانند و به پاس بزرگداشت آن و فجرآفرینان، همه ساله و با شوری وصف‌ناشدنی، خیل عظیم توده‌های مردمی ‌در پهنه کشور به خیابانها سرازیر می‌شوند و یوم‌الله جدیدی را به فضل آفریننده بزرگ هستی، می‌آفرینند.
۳۶۲ روز دیگر این حادثه بزرگ، آفرینشی دوباره خواهد یافت با این تفاوت که در ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ چهلمین بزرگداشت انقلاب اسلامی‌ یا انفجار نور را شاهد خواهیم بود. چهل سال، سن رسیدن به کمال است. این قلم دقیقا در همین ایام یعنی ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ طی یادداشتی در ستون سرمقاله روزنامه با عنوان از چهلم تا چهل سالگی، به تبیین این مهم پرداخت که چرا باید بین بزرگداشت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی‌با سالهای پیش از آن تفاوت قائل شد که برای اجتناب از تکرار، همگان دعوت می‌شوند که آن ویژه نگارنده را به دقت مطالعه بفرمایند تا در عین حال، برنامه‌های آرمانی از نگاه این قلم را برای بزرگداشت چهلمین سالگرد، جویا شوند زیرا پس از عبور انقلاب از ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ انقلاب اسلامی‌ایران لاجرم به ساحت «کمّلین» وارد شده است.
در یادداشت دوم از این قلم در سوم خرداد ۱۳۹۶ با عنوان از چهل تا ۱۴۰۰ سالگی، همین موضوع و از نگاهی دیگر مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. نگارنده تاکید دارد که دو حادثه آرمانی در ریاست جمهوری دکتر روحانی در پیش است که اولین آن، بزرگداشت چهل سالگی انقلاب است و دومین آن، ورود انقلاب اسلامی‌به قرن جدید ۱۵ هجری شمسی در فروردین سال ۱۴۰۰ است. به همین لحاظ، توجه به سالهای پیش رو باید متفاوت با آنچه که تاکنون در سالهای گذشته داشته ایم ، رقم بخورد. در همین راستا، فرصت برای برخی بازنگری‌ها به خصوص در حوزه قانون اساسی جمهوری اسلامی‌ایران نباید از دست برود. موارد گرچه زیاد نیست اما هر کدامشان بسیار مهم است. آنچه را که نگارنده در راس ضرورت‌ها در این باب می‌بیند، اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری است. این قلم، تحلیل و تبیین این ناکارآمدی در قانون را از سال ۱۳۸۹ در دستور کار خود قرار داده است که در ابتدا، به تفصیل گزارشاتی برای برخی مقامات نظام ارسال و سپس به صورت مجمل و غیر مستمر، این مساله در سطح عمومی‌در قالب یادداشت منتشر شده است. در اینجا فقط برای یادآوری متذکر می‌شود که به نظر می‌رسد برای رفع ناکارآمدی‌هایی که پیش از این تبیین شده‌، لازم است تا ما بعد از سال ۱۴۰۰، فقط یک دوره ریاست‌جمهوری ۶ ساله‌ای داشته باشیم که رئیس‌جمهور منتخب، امکان و فرصت رقابت برای دو دوره متوالی با سایر رقبا را نداشته باشد. به این ترتیب، فردی انتخاب می‌شود که با توان ارایه برنامه جامع، سرفصل‌های برنامه مدون ۵ ساله‌اش را در رقابت‌های انتخاباتی ارایه کند تا در همان سال اول، با ارائه لایحه به مجلس شورای اسلامی ‌‌بتواند برنامه پنج ساله دولت خود را به تصویب رسانده، در زمان پنج‌ساله باقیمانده، فرصت اجرای کامل برنامه را داشته و در سال پایانی ریاست جمهوری اش کاملا پاسخگو باشد. علاوه بر این، امکان هر گونه ناآرامی و تخریب نیروها برای پیروزی در دوره دوم ریاست‌جمهوری، سالبه به اختفاء موضوع می‌شود؛ انشاءالله