حضرت زهرا (س)، شخصیتی که از نو باید شناخت

افراد را می‌توان به نسبت علاقه‌مندی و‌ گرایش‌های آنان محک زد. شناخت انسان‌ها شدنی است و در این پژوهش، بانوی دو عالم، زهرای مرضیه(س) نیز نمی‌تواند جدای از این قاعده باشد؛ دریغا که در ایام تکریم راهنمایان دین، بخشی از سخنرانان و مبلغان، به کلی‌گویی درباره پیشوایان بسنده می‌کنند و کمتر به کند‌و‌کاو در جزئیات زندگی آنان همت می‌گمارند. مرثیه‌خوانی هم می‌تواند بر اصولی استوار باشد که گوشه‌هایی از سیره تابناک آن بزرگان را برای اهل مجلس آشکار کند اما در کنار آنها، دیده شده دسته‌ای میدان‌دار می‌شوند که با نقل اخبار بی‌اساس، به بی‌کسی پیشوایان هدایت دامن می‌زنند. گویا هدف این عده فقط به تحریک احساسات دین‌داران خلاصه می‌شود. در برابر این بد‌فهمی دین، هشدار و نظارتی جدی از سوی نهادهای مسئول دیده نشده است. برای مقابله با این رفتار نادرست، شاید سزا باشد تحقیقاتی دامنه‌دار از سوی اهل علم در حوزه و دانشگاه، تداوم یابد تا سیره این چراغ‌داران فضیلت به‌درستی منتشر شود. برای نمونه می‌توان اشاره کرد که حضرت صدیقه اطهر(س) به مدت 9 سال با حضرت علی‌(ع) زندگی کرد و قطعا رمز و راز یک همدلی موفق، در اخبار صدر اسلام ضبط شده است؛ اینکه تا چه حد ممکن است خانه‌ای بنا کرد که با وجود بحران‌های ویرانگر، مسیر امن خود را پیش گیرد، خود هنری والاست و کارکردهایی برای پیروان آن بانوی عالی‌مقام خواهد داشت. مدینه‌الرسول بنا‌ بر گفته تاریخ‌دانان، هر 50 روز یک‌بار تهدید به نابودی می‌شد. در این بی‌قراری و التهاب شهر، خانه‌ای ساده و کوچک، مرکز حل بحران‌ها است. حضور یک بانوی باتدبیر، سبب شده تا این اتاق فکر همواره از مهر و امید لبریز شود. معلوم است این لحظات عزت و ارجمندی، توشه‌ای پر‌مایه می‌خواهد تا در مواقع سخت، اهل خانه بتوانند دائما تغذیه فکری شوند. با نگاهی گذرا به مکتوبات و خطبه‌هایی که از این بانوی بزرگ برجا مانده، می‌توان رمز سعادتمندی را به پیروان ارائه کرد؛ چنان‌که هرکدام از توصیه‌ها، درسی برای نسل‌هایی است که یکی پس از دیگری سر می‌رسند. شیعیان در سوگ آن حضرت هستند، هرچند سوگ بزرگ‌تر، کاوش‌نکردن در این درس‌های عزت‌آفرین و درگیر‌شدن در مسائلی است که یا میان فرقه‌های مسلمان اختلاف می‌افکنند یا در پی القای مطالبی هستند که نسبتی با آن سلاله پاک ندارد. باید دید آن اسوه مرضیه بیش از همه چه کسانی را دوست‌تر می‌داشت و چه چیزی را ستایش می‌کرد؟ خود او در بخشی از خطبه فدک فرموده: «آن کتاب گویاى الهى و قرآن راستگو که پرتو فروزان و شعاع درخشان است، بیانگر حجت‌هاى روشن است و اسرار باطنى‌اش آشکار و ظواهر آن جلوه‏‌گر است. پیروان آن، سبب غبطه جهانیان شده و تبعیت از آن خشنودى الهى را نوید می‌دهد و شنیدن آوای آن راه رهایی انسان است. به‌وسیله آن مى‏‌توان به حجت‌هاى روشن الهى دست یافت». 
از این سخن می‌توان دریافت که قرآن کریم، طرف توجه آن بانوی بلند‌مرتبه بوده و برهانش را کافی و راهگشای بشر می‌داند. چنان پرشمار به قرآن مراجعه داشت که او را «‌ام الکتاب» خوانده‌اند. کسانی که در بخش مرثیه‌خوانی آن حضرت فعال هستند، کمی به این اصل عنایت کنند که ایشان دمادم همنشین کلام الله بود و روش زندگی را از آن برداشت می‌کرد؛ تا‌جایی‌که مشکلاتش را به آن عرضه می‌داشت تا به راه‌حل درست برسد. از‌این‌رو انصاف و مروت است که در یادکرد آن بانو، با ارائه آیاتی از قرآن در مجالس و محافل عزا، خواست قلبی آن حضرت برآورده شود. در میان اشاراتی که در کتب اهل سنت آمده، به این بانوی توانمند، «ام العلوم» هم گفته‌اند که سبب کنجکاوی پیروانش می‌شود تا بدانند در چه مسند‌ها و رویدادهایی آن حضرت به این لقب شناخته شده است و چه علومی در آن عصر مد‌نظر بوده است؟ شاید یادآوری این القاب، زمینه‌ای فراهم آورد که به‌جای بستن برخی مطالب به آن شخصیت تام، فضیلت‌پروری آن بزرگ‌بانو نقل مجالس شود تا راه برای الگو‌برداری گشوده شود. «ام‌الفضایل» لقب دیگر ایشان است که ذهن آدمی را به‌سوی افق روشنی می‌برد که در مطالعه حال ایشان، ‌گرایش به فضایل انسانی از یاد نرود. نکته آخر اینکه اگر جریان تفکر به هر دلیلی در این زمانه به تعطیلی کشیده شود، ذهن‌های جوینده آبشخور دیگری می‌یابند که چه‌بسا تشنگان را به کژ‌راهه و سراب بکشاند! اکنون بیش از هر زمان دیگری به الگوی‌هایی شبیه آن بانوی بافضیلت نیاز است و این مسئولیت، بیشتر متوجه اهل علم و مبلغانی است که مجالس بزرگداشت برپا می‌کنند. جان کلام اینکه بدون یافتن سیره واقعی آن بانوی دوران‌ساز، هر چیزی که بخواهد جای آن شخصیت واقعی را پر کند، جفا در حق ایشان و شیعیان راه‌جویش محسوب می‌شود و چرا فقط به دین‌داران بسنده شود که بی‌تعارف باید گفت فقط یک تحقیق ژرف در القاب آن حضرت، می‌تواند دریچه‌ای از نور به جهان امروز باز کند تا فراتر از مرزهای آیینی، نسل بی‌شماری را مجذوب کند.