روزنامه آفتاب یزد
1395/12/22
تحلیل بهزاد نبوی
بهزاد نبوی از فعالان سیاسی قبل و بعد از انقلاب که از او به عنوان چریک پیر هم یاد میشود، در گفتگویی با جماران از خاطراتش با امام خمینی (ره) میگوید که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید:= روزی من و رجایی با حضرت امام دیداری کردیم که از 8.30 صبح تا 12طول کشید. ماجرا از این قرار بود که در خرداد سال60 به هنگام در دستور قرار گرفتن طرحی از سوی فراکسیون سازمان مجاهدین انقلاب پیشنهاد و در دستور جلسه علنی مجلس اول قرار گرفته بود و قرار بود در صحن علنی مجلس مطرح شود. بر اساس آن طرح که «طرح حذف فرمان همایونی» نام گرفته بود، اختیارات نخستوزیر بیشتر و اختیارات رئیس جمهوری کمتر میشد. فرماندهی نیروی انتظامی و انتخاب رییس کل بانک مرکزی به نخست وزیر منتقل میشد. خلاصه قرار بود در آن روز ملاقات با امام، این طرح در مجلس به رای نمایندگان گذاشته شود و امام به نمایندگان توصیه کرده بودند که این طرح را تصویب نکنند. خبرش به ما رسید و ما به جماران رفتیم که با ایشان دیدار کنیم. آقای رجایی در حضور امام پس از طرح موضوع، گفت: «ما قبایی برای نخست وزیری و وزارت ندوخته بودیم. احساس کردیم شما میخواستید ما بیائیم و آمدیم حالا دست و پای ما را بستهاند در آب و میگویید شنا کنید. اینجا آمدهایم تا تکلیف ما را روشن کنید»؛ ... در آن جلسه در ابتدا فقط شهید رجایی و من خدمت امام بودیم. امام که معمولا چهرهای جدی داشت، در پاسخ شهید رجایی، خنده شیرینی کرد و گفت: «شما تکلیف مرا روشن کنید بدانید اگر این طرح تصویب شود اولا اینها (منظور بنیصدر و متحدینش یعنی منافقین بود) این کشور را به خاک و خون میکشند
و ثانیا عکسالعملشان تند است و ما مجبور به واکنش هستیم آنوقت دنیا میگوید بعد از 2500 سال شاهنشاهی نتوانستند اولین رییسجمهورشان را تحمل کنند».
بعد اعضای شورای نگهبان به جمع سه نفره ما پیوستند و آنها هم نظرات ما را تایید کردند. امام قبول نمیکرد تا آنجا که یکی از آنها به امام گفت اگر این طرح پس گرفته شود، مجلس تضعیف میشود که امام با شنیدن این استدلال فرمودند اگر مجلس تضعیف میشود آن را تصویب کنید.
= حزب توده در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب، نامههایی به امام مینوشت و رونوشتش را هم بههاشمی میفرستاد. این نامهها دست نویس بود و احتمال میدهم کیانوری آنها را مینوشت و با امضای «حزب توده ایران» ارسال میکرد. بعد از حادثه تروریستی 8 شهریور تودهایها نامهای به امام نوشته بودند که: «دوستان ما از آمریکا – علی القاعده ماموران کا گ ب در آمریکا- خبر میدهند، بهزاد نبوی عامل سیا است و قصد دارد در سیستان و بلوچستان آشوب به پا کند» که مرحوم آقایهاشمی این نامه را همان زمان به من نشان داد. بعدها که سران حزب دستگیر شدند تا آنجا که به یاد دارم، دوستانی که آنان را بازجویی میکردند، از قول سران حزب توده نقل میکردند که در مورد کسانی که به دلایل مختلف نگران حضورشان در حاکمیت بودند، چنین پروندهسازیهایی میکردند. این را به این دلیل گفتم که اخیرا شنیدم که یکی از مسئولان بلند پایه روسی هم به یکی از مسئولان عالی رتبه ایرانی گفته است که ظریف عامل سیا است. این گفته وی که خود از مسئولان پیشین
کا گ ب در اتحاد شوروی بود مرا به یاد نامههای کیانوری انداخت و به نظرم رسید که هنوز آن روشهای شوروی و حزب توده به کار گرفته میشود.