سمت و سوي تغييرات کابينه ترامپ

برجام و سرنوشت آن، مهم‌ترين موضوع سياست خارجي ايران است که با آغاز سال جديد و تغييرات در دو پست مهم کابينه ترامپ، گمانه‌زني‌ها درباره آن آغاز شده است. دونالد ترامپ به عنوان يکي از پيش‌بيني‌ناپذير‌ترين رؤساي جمهوري آمريكا و نيز منفورترين آنها، از ابتداي کار خود در کاخ سفيد با هر آنچه ميراث اوباما بود، به ستيزه پرداخت. برجام يکي از مهم‌ترين سرفصل‌هاي مدنظر اوست. رئيس‌جمهور جديد آمريكا از اين توافق به عنوان بدترين توافق تاريخ ايالات متحده ياد کرده است اما همچنان با رويکرد مذبذب خود، در اين توافق بين‌المللي که قطع‌نامه شوراي امنيت سازمان ملل را به عنوان پشتوانه خود دارد، باقي مانده است. تغييرات هفته‌هاي آخر سال گذشته در کابينه و استفاده از دو مهره بسيار تندرو، تحليل‌هايي درباره زمينه‌چيني ترامپ براي خروج از برجام در پي داشت. اگرچه هنوز مايک پمپئو بايد براي تصدي وزارت خارجه آمريكا از سنا رأي اعتماد بگيرد اما شايد ترامپ در حال چيدن موزاييکي است که خروج آمريكا از برجام، خروجي آن است. تنها چهره ميانه‌رو در تيم سياست خارجه، وزير دفاع، جيمز متيس است که از آن به عنوان تنها حامي برجام براي نجات اين توافق ياد مي‌شود. فارغ از انتصابات و انتخاب‌هاي ترامپ، او نشان داده است که نه مشورت‌پذير است و نه تاب نظرات مخالف را دارد؛ حتي اگر اين نظرات، کارشناسي باشد. وقتي وزير خارجه سابق، رکس تيلرسون، براي پست وزارت خارجه معرفي شد، روشن بود که آمدن او براي رفتن است. مشاور امنيت ملي نيز از اين قاعده مستثنا نبود. اگرچه جان بولتون به عنوان حقوق‌بگير سازمان منافقين و چهره‌اي جنگ‌طلب، همواره با توافق هسته‌اي ايران و شش کشور مخالفت کرده اما روزنامه‌هاي آمريكايي با انتقاد از اين انتخاب، او را کفتاري که فقط زوزه مي‌کشد، معرفي کرده‌اند. به جز بولتون، مايک پمپئو نيز به عنوان رئيس سابق سازمان جاسوسي آمريكا (سيا) مي‌داند هزينه افروختن آتش جنگي ديگر براي آمريكا چه تبعاتي خواهد داشت. ترامپ سودجو به خوبي مي‌داند سرشاخ‌شدن با کشوري مانند ايران بدون محاسبه دقيق هزينه‌هاي آن، چه مشکلاتي براي آمريكا ايجاد مي‌کند. واشنگتن‌پست در شماره اخير خود اعلام کرد ترامپ براي خروج از سوريه، درخواست چهار ميليارد دلار از دولت عربستان کرده است! اين يعني تصميمات ترامپ را بايد ناظر بر دوشيدن حاکمان بي‌سواد سعودي ارزيابي کرد. از سوي ديگر تحولات ماه‌هاي اخير نشان داده است شخص تصميم‌گير در آمريكا دونالد ترامپ است، نه سايرين و افراد دير يا زود با اين رويکرد رئيس‌جمهور به مشکل خواهند خورد. اگرچه تغييرات کابينه مي‌تواند در رابطه ايران و آمريكا بي‌تأثير نباشد اما هنوز براي قضاوت راجع به اينکه تغييرات اخير يک جنگ رواني يا مقدمه خروج از برجام است، زود خواهد بود. به‌ويژه اينکه در 24 آوريل، ترامپ پذيراي مکرون، رئيس‌جمهور فرانسه در کاخ سفيد است. برخي رسانه‌ها اعلام کرده‌‌اند قدرت مکرون در ايجاد اجماع در اتحاديه اروپا و همچنين روابط شخصي او با ترامپ که به طور مستمر در ارتباط تلفني با همتاي آمريكايي خود است، مي‌تواند رئيس‌جمهور آمريكا را براي باقي‌ماندن در برجام ترغيب کند.  آنچه در اتحاديه اروپا پيرامون برجام و براي همراهي با آمريكا در ساير زمينه‌ها در حال وقوع است، عامل ديگري است که در تصميم‌گيري رئيس‌جمهور کم‌تجربه آمريكا مؤثر خواهد بود. به نظر مي‌رسد او با ايجاد يک جنگ رواني درصدد امتيازگيري از اروپا، دوشيدن سعودي‌ها و ايجاد تزلزل در جمهوري اسلامي ايران است. همدلي و يکپارچگي جناح‌هاي سياسي داخلي، تقويت و حمايت از تيم مذاكره‌کننده هسته‌اي و دستگاه ديپلماسي، در کنار اجتناب از هر اقدام تحريک‌آميز در عين ابراز مواضع قاطع و محکم در مواجهه با سياست‌مداران تازه‌کار آمريكا در هفته‌هاي آينده، بايد در دستور کار مسئولان قرار گيرد.