پیام های سیاسی حمله موشکی به سوریه

قاسم محب علی
مدیر کل پیشین خاورمیانه وزارت امور خارجه

حمله موشکی که در سوریه صورت گرفت ورای ادعای تنبیه دولت سوریه به بهانه استفاده از تسلیحات شیمیایی در شهر دوما که هنوز ابعاد و حقایق آن مشخص نیست؛ اهداف متفاوتی را در سطح دیپلماسی بین‌الملل پیگیری می‌کند.


با این تعبیر هدف از عملیات اخیر امریکا و متحدان اروپایی‌اش علیه سوریه نه ضربه زدن به مراکز نظامی این کشور، نه سقوط دولت بشار اسد و نه مقدمه یک اقدام نظامی مستقل علیه متحدان سوریه؛ بلکه انتقال یک پیام سیاسی و در واقع واکنشی شدید به آن روندی است که از سوی ایران، روسیه و ترکیه در قالب روند آستانه پیش می‌رود و به نظرمی رسید تا بخش مهمی از راه را تا رسیدن به سرانجام و ایجاد صلح در سوریه طی کرده است.  
آنها تعمد داشتند تا این پیام را منتقل کنند که مسأله سوریه بدون مصالحه با امریکا و اروپا قابل حل نیست و تصمیم گیر نهایی در این ماجرا روسیه و دیگر طرف‌های ضامن مذاکرات آستانه نیستند. انتقال این پیام بویژه در شرایطی که حتی نسبت به تمایل حضور برخی طرف‌های اروپایی در مذاکرات بی‌اعتنایی شد؛ به‌طور  خاص روسیه را مخاطب قرار می‌دهد. بنابراین یک هدف این عملیات موشکی این بود که گفته شود روسیه تنها یک طرف مسأله است و نه فعال ما یشاء این معادله.  بنابر این وقتی سقف بازیگری‌اش به سقف بازیگران بزرگتری مثل اتحادیه اروپا یا امریکا برخورد کند دچار چالش می شود. با این حال مشخص است که این پیام در حدی منتقل شد که روس‌ها ناگزیر و وادار به واکنش نشوند و از این جهت ملاحظات لازم را انجام دادند.
وجه دیگر ناظر بر تحولات اخیر سوریه  را باید در نگرانی‌های طرف‌هایی چون عربستان، اسرائیل، امریکا و اروپا و حتی ترکیه درباره سهم نفوذ و قدرت در ساختار آتی سوریه جست‌و‌جو کرد. آنچه بیش از هر چیز برای آنها مسأله است میزان سهم و نقش ایران است.  نگرانی که سبب می‌شود آنها بخواهند این پیام را منتقل کنند که لازم است یک پای گفت‌و‌گوها و مذاکرات دیپلماتیک سوریه باشند. خواستی که در قالب مذاکرات ژنو دنبال می‌کردند و با طرح مذاکرات آستانه به حاشیه رانده شد. بنابر این یک وجه این عملیات نظامی هشدار و اعمال فشار برای بازگشت به آن روند گفت‌و‌گو است.
با این تفاصیل واقعیت آن است که هر یک از بازیگران،توانایی‌ها و محدودیت‌های خاص خود را دارند. چنانکه امریکا و متحدانش از قبال تجربیات پیشین در افغانستان، عراق و لیبی مایل نیستند نیروهای خود را در عملیات زمینی وارد کنند. این محدودیت بزرگی است که سبب می‌شود آنها بخواهند از امکانات بازیگران دیگر در راستای منافع خود استفاده کنند. در نتیجه آنها نمی‌توانند تعیین کننده سرنوشت بحران سوریه باشند. در این میان ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای علی رغم نفوذ و تأثیرگذاری‌اش در سوریه با محدودیت ارتباط با دیگر بازیگران مسأله سوریه مواجه است؛ محدودیتی که ضروری است دیپلماسی منطقه‌ای ایران از آن عبور کند و بر امکان تأثیرگذاری خود در حل بحران سوریه و روند پیش روی آینده آن بیفزاید.