روزنامه فرهیختگان
1397/01/28
چرا انتخاب شهردار برای اصلاحطلبان اینقدر سخت است؟
مدیریت شهری تهران حدود 9 ماهی میشود که بهطور کامل در دستان تیم اصلاحطلبان قرار گرفته است. کارآمدی در شهر تهران برای این طیف سیاسی میتواند تجربه تلخ حاشیههای شورای شهر اول را از ذهن مردم تهران پاک کند و همچنین میتواند با عملکرد درست و صحیح شهری مدیریت قبلی را بیشتر از شعار، زیر بوته نقد بکشد؛ اما برای این هدف مهم، اصلاحات چه عنصر مهمی را نداشت؟ از نظر نگارنده آنها موفق نشدند نیروی اجرایی قابلقبولی به میدان بیاورند. افراد کارآمد و میدانی جزء نیروهای برند اصلاحات محسوب نمیشدند و افراد شناسنامهدار اصلاحطلب نیز خیلی میدانی نبودند. بهطور کلی استراتژی حل موانع بهواسطه نیروی محرک سوم بعد از روی کار آمدن دولت روحانی و استراتژی دیپلماسی درمانی بیشتر از پیش به اصلاحطلبان هم سرایت کرد. این گزاره را در کنار تخریب بیش از اندازه مدیریت قبلی و ادعای مدیریت بهتر در دوران جدید تهران بگذارید تا متوجه شوید شرایط برای اصلاحات چه میزان لغزنده و سخت بود. آنها در حالی لیست تدبیر و امید برای شورای شهر را در اختیار مردم گذاشتند که قبل از آن نتوانستند تیمسازی قابلقبولی در حوزه شهری ایجاد کنند. وقتی به خود آمدند که تمام افراد شورای شهر توانستند رای لازم را کسب کنند. چالش مدیریت ابرشهر تهران با تمام مشکلات نظیر «منابع مالی سمی و ناپایدار در بودجه شهر و همچنین بازار مسکن بیمار و پرگره از محل نحوه اعمال ضوابط ساختوساز در سالهای اخیر، مدیریت و توسعه مترو، سازه و مسیرسازی و...» نیاز به یک مدیر قدرتمند و تازهنفس داشت که چه بخواهد چه نخواهد باید شهرداری بهدور از کار اداری و کت و شلوار اتوکشیده به پیش ببرد. نجفی گزینه نهایی اصلاحات هم در مدت 9 ماه نتوانست سایه سنگین ناکارآمدی را از سر اصلاحطلبان خیلی دور کند. استعفای او نیز این شبهه مهم را که افراد حاضر در مدیریت شهرداری زیر بار مشکلات کم آوردند، بیش از پیش متوجه این طیف سیاسی کرد. منتقدان نجفی این استعفا را تلاش لیست تدبیر و امید برای انتخاب جایگزینی کارآمدتر و نجات حیثیتی اصلاحطلبان تعبیر کردند. نجفی اما به وجود آمدن یک مریضی جدید و عدم کشش جسمانی را دلیل استعفا عنوان کرد. سومین احتمال هم توسط حامیان سیاسی او گفته شد؛ ماجرای رقصیدن دختران نوجوان در برج میلاد و فشارهای بیرونی به او، دلیل این کار بیان شد. صرفنظر از حقیقتیابی درباره هر یک از دلایل گفته شده، مورد آخر تنها دلیلی بود که میتوانست توجیه مناسبتری برای رایدهندگان به شورای پنجم باشد؛ چراکه دلایل دیگر راکد بودن فعالیتهای شهری تهران را تکمیل میکرد و این برای ادامه کار شورای پنجم خیلی مناسب نبود. عدم وجود فعالیتهای عمرانی چشمگیر در تهران و کلیدنخوردن پروژههای ویژه در دوران نجفی باعث شد اکثر مردم دوران فعالیت او را محدود در تعطیلی خط هفت مترو، گرانی بلیتهای مترو و حواشی پیشآمده در روزهای زلزله تهران و بارش شدید برف قلمداد کنند. هرچند در این فرصت ایجادشده کمی هم اقبال با نجفی یار نبود؛ چراکه پروژه مهم راهاندازی سامانه شفافیت مالی شهرداری نیز به عمر مدیریت او قد نداد و امروز بعد از گذشت حدود پنجماه از زمان اعلام نجفی، این سامانه بارگذاری خود را شروع کرد. اوضاع در شورای پنجم نیز خیلی متفاوت از شهرداری نیست. اگر همگرایی شورای شهر و شهرداری را در بازطراحی طرح ترافیک جدید به کنار بگذاریم که با انتقادات فراوانی روبهرو بود، عمده فعالیتهای مهم این شورا نیز به نامگذاریها محدود ماند. نامگذاری چند بوستان و خیابان نظیر مصدق تنها توانست دستاوردهای اندک سیاسی برای تیم اصلاحطلب شورای شهر و شهرداری به ارمغان بیاورد. حالا ماجرای انتخاب شهردار پس از استعفای نجفی وضعیت قرمزی برای لیست تدبیر و امید ایجاد کرده است؛ از یکسو نمیتوان از توجیه «از بیرون نمیگذراند» بیش از یکبار استفاده کرد و از سوی دیگر مردم تهران نیاز دارند به عینیت پیشرفت شهری تهران را ببینند. اگر همزمان با عدم توفیقات دولت، شورای شهر نیز نتواند دستاورد مهمی داشته باشد یک شکست بزرگ از لحاظ کارآمدی به وقوع میپیوندد که در راضی نگه داشتن بدنه رایدهنده برای حضور دوباره پای صندوقهای رای بسیار دشوار خواهد بود. فاطمه سعیدی، عضو شورای شهر میگوید: «امروز دیگر مردم از ما نمیپذیرند که بگوییم نمیگذارند کار کنیم. مردم رای دادهاند و باید اثر رایشان را ببینند؛ بنابراین شورای شهر تهران برای شهرداری پایتخت، باید مدیری در سطح ملی، پاکدست و توانمند انتخاب کند.» از طرف دیگر گزینههای کارآمد برای نشستن روی صندلی شهرداری اینقدر محدود است که کار بهجایی رسید که کواکبیان از شورای شهر خواست با زیرپا گذاشتن میثاقنامه تشکیلاتی خود مبنیبر عدم شهردارشدن اعضای شورای شهر، با معرفی محسن هاشمی بهعنوان یکی از معدودترین افراد باسابقه اجرایی، تهران مظلوم را از بلاتکلیفی نجات دهند. اما نوع مواجهه با کاندیداتوری محسن هاشمی در انتخاب شهردار در دوره اول معرفی شهرداری خردادماه 96 نشان میدهد تا حد اضطرار اصلاحطلبان علاقهای به انتخاب محسن هاشمی ندارند. اظهارات محسن رمضانزاده درباره احترام گذاشتن اعضای شورای شهر به انتخاب مردم و عدم خروج برای تصدی صندلی شهرداری و همچنین نظر شفاف محمدصادق جوادیحصار، عضو حزب اعتماد ملی که گفته بود شاید خیلیها اگر میدانستند که محسن هاشمی تصمیم دارد شهردار تهران شود و از لیست پس از برگزیده شدن، بیرون برود، مواجهه دیگری با لیست امید میکردند یا اصلا اقدام به انتخاب او نمیکردند، موید این نکته مهم این است که در قامت شهردای تهران، اصلاحطلبان خیلی محسن هاشمی را بهعنوان گزینه شهرداری تهران قبول ندارند. تا همین امروز اسامی دیگری نیز البته بهعنوان گزینههای احتمالی برای شهرداری معرفی شدهاند؛ اسامی افرادی همچون تقیزادهخامسی شهردار مشهد، مناف هاشمی استاندار گلستان، افشانی استاندار سابق فارس و انصاریلاری رئیس منطقه آزاد نشاندهنده این واقعیت است که فرد مناسبی با مختصات یک شهردار موفق که تلفیقی از مدیر اجرایی قوی و یک سیاستمدار است بین اصلاحطلبان وجود ندارد. اوضاع آنجا عجیبتر میشود که علیخانی، عضو شورای شهر تهران در کانال تلگرامی خود از پیامکزدن برخی افراد نهچندان سیاسی مهم و اعلام آمادگی برای شهردارشدن خبر میدهد!پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
هالیوود چگونه خانه سرخپوستان را تصاحب کرد؟
دستپخت آقازادگی
بانک مرکزی متهم ردیف اول
ماجرای یک تقابل
لزوم ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاه آزاد اسلامی
دردسرهای طرح توسعه دانشگاه تهران
فراموششدگان
احمدینژاد نظراتش را وحی منزل میدانست
چرا انتخاب شهردار برای اصلاحطلبان اینقدر سخت است؟
ما چقدر در مشکلات اقتصادی کشور مقصریم