رئیس جمهور و تاکید بر اجرای قوانین

رئیس جمهور هم خوب حرف می‌زند و هم حرف خوب می‌زند و از اینها قابل توجه‌تر اینکه چون حقوق خوانده است در چارچوب موازین قانونی صحبت می‌کند و در این سال‌های ریاست جمهوری ایشان کمتر دیده و یا شنیده‌ایم که وی برخلاف قوانین موضوعه و حاکم صحبتی بکند اما همه محاسن اگر همراه با عمل نباشد و بعضا آنچنان که مشاهده کردیم، همراه با وعده‌های آنچنانی باشد که محقق نشود فی‌نفسه نه تنها امتیازی محسوب نمی‌شود چه بسا که موجبات دلسردی طرفدارانش شده و بهانه و سوژه به‌دست مخالفانش بدهد که بی‌محابا عملکرد او را زیر سوال ببرند. دکتر حسن روحانی دیروز در همایش مدیران دولتی که برگزار شد به چند نکته اساسی و مهم اشاره کرد که در راس آنها تاکید بر پایبندی مدیران دولتی به قانون بود. ایشان در این جلسه عنوان کردند که «کسی که از قانون عقب‌نشینی کند، صندلی‌اش بر او حرام است» و تاکید کردند «ما در صندلی قانون نشسته‌ایم و قانون این صندلی را به ما داده است و هیچ دستگاه نظارتی حق ندارد در مدیریت دخالت کند». دکتر روحانی این مطالب را به اعتبار قانون اساسی زده است چراکه به خوبی می‌داند رئیس جمهور درمقام ریاست قوه مجریه باید قوانین را به خوبی به اجرا در بیاورد. مطابق اصل یکصد و بیست و دو قانون اساسی رئیس جمهور در حدود اختیاراتی که دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است. طبعا این مسئولیت باید همراه با اختیاراتی باشد که طبق همین قانون و سایر قوانین عالی به ایشان اهدا شده است. طی ماه‌های گذشته شاهد اتفاقاتی در سطح کشور بودیم که منجر به نقض فاحش قوانین آنهم از سوی ماموران و کارکنان قوه تحت نظارت ایشان بود که انعکاس بسیاری در سطح جامعه داشت و انتظار عامه مردم این بود که با خاطیان و قانون‌شکنان برخورد قانونی لازم صورت بگیرد که متاسفانه تا این تاریخ که بنده اطلاع دارم خبری از برخورد با آنان نشده است و اگر برخوردی هم صورت بگیرد قطعا تاثیر چشمگیری نخواهد داشت. جناب دکتر روحانی در ادامه صحبت‌هایشان از فضای مجازی دفاع کردند و عنوان کردند که «فضای مجازی نباید در انحصار باشد» و یا صحبت از ارزش دلار کردند و درجای دیگر گفتند که «بگذارید مردم زندگی‌شان را بکنند». همه این حرف‌ها خوب است اما در همین جمله اخیر ایشان معلوم نکردند که مورد خطاب وی چه کسانی و یا چه نهادهایی هستند؟ طبیعی است همه حرف‌هایی که ایشان زده‌اند حرف‌های خوبی است و طبعا آحاد مردم این حرف‌ها را دوست دارند اما همین مردم حق دارند که از رئیس جمهور قانونی خود سوال کنند که چه کسانی نمی‌گذارند مردم زندگی‌شان را بکنند و چرا آنها را افشا نمی‌کنند؟ چه معذوراتی دارند که نمی‌توانند با این «از ما بهتران» برخورد کنند؟ و سوالشان هم خطاب به رئیس جمهور این است که مگر شما بعد از مقام رهبری بالاترین مقام اجرایی کشور نیستید؟ چه موانع و مشکلاتی بر سر راه رسیدن به وعده‌هایی که داده و یا می‌دهید وجود دارد و چرا در این خصوص صادقانه از این مشکلات و موانع سخن نمی‌گویید؟ مردم می‌گویند درست و صحیح است جناب آقای رئیس جمهور! حرف دل ما را می‌زنید؛ «جانا سخن از زبان ما می‌گویی» اما ما مردم اختیار و قدرتی نداریم در حالی که شما دارای اختیارات فراوانی هستید که می‌توانید از آنها در جهت رفع مشکلات استفاده کنید. در این رابطه از دو حال خارج نیست؛ یا اختیاراتی ندارید که اینگونه نیست یا اگر اختیاراتی دارید و موانعی بر سرراه دارید، نمی‌توانید به نحو احسن از این اختیارات استفاده کنید. سخن زیبا گفتن و زیبا سخن گفتن و در چارچوب موازین قانونی صحبت کردن کار شاقی به‌خصوص برای رئیس جمهور محترم نیست. اما مهم این است که در کنار اینها حرکتی در جهت رسیدن به وعده‌هایی که داده‌اند، داشته باشند. متاسفانه این حرکت بسیار کند و بدوی است و منطبق با خواسته‌های مردم نمی‌باشد. چراکه اگر اینگونه نبود، اتفاقات زمستان سال گذشته صورت نمی‌گرفت.
* وکیل پایه یک دادگستری