روزنامه ایران
1397/02/03
جادههایی به زیبایی بهشت و ترسناکی جهنم
محمد معصومیان
روزنامه نگار
جادههای کردستان به زیبایی بهشت و ترسناکی جهنم است. جادههای باریک و کوهستانی که هرروزه در آن صدها کانتینر حمل نفت خام و مازوت و نفت سیاه و قیر مذاب عبور میکنند. آنها در بستر جادههای کوهستانی این استان، بخصوص در جاده مریوان به سنندج نه به انسان رحم میکنند و نه به طبیعت. این ارابههای مرگ با منفجر شدن یا چپ کردن در حریم جادهها هم جان انسانها را میگیرند و هم با تخلیه موادشان در طبیعت آب و خاک را آلوده میکنند.
کوروش زارعی سرپرست محیطزیست کردستان در آخرین روزهای سال گذشته گفت: «از سال 87 تاکنون 186 تانکر حامل سوخت در محورهای مواصلاتی استان واژگون شده که 24 مورد از آنها فقط در سالجاری بوده است.» تصور کنید هزاران لیتر نفت خام که در ریشه درختان و عمق خاک فرو میرود چه بلایی میتواند بر سر طبیعت بینظیر کردستان بیاورد یا واژگونی تانکر بنزین در یک سد که فاجعهای بالاتر از آن را نمیشود تصور کرد. در حالت عادی هم معمولاً بخش زیادی از این مواد شیمیایی و سوختی در رودخانههای پایین دست جاده سرازیر میشود و بعد وارد سد یا تالابهایی میشود که محل زندگی پرندگان و ماهیها است و مخزن تأمین آب شرب و کشاورزی.
یکی از جادههایی که بیشترین عبور و مرور تانکرهای سوخت در آن جریان دارد، جاده مرز «باشماق» مریوان به سنندج است. رانندگان عراقی و ایرانی سوخت را از مرز باشماق به سمت اراک و تهران میبرند تا در پالایشگاههای نفت، تصفیه و فرآوری شود. کافی است یکبار از این جاده بگذرید تا با ازدحام این تانکرها رو به رو شوید. آنها مثل زنجیری پشت هم قرار میگیرند و جاده کوهستانی را قفل میکنند. «هیمن» که به خاطر کارش مجبور است دائم به سنندج برود و برگردد از تجربه این جاده و قرار گرفتن پشت این تانکرها میگوید: «یکی از بزرگترین معضلات جاده مریوان به باشماق تانکرهای نفتکش هستند. تانکرهایی که بشدت هم بدبو هستند و رانندگی را برای پشتسریها سخت میکنند. کافیاست چند دقیقه پشت آنها بروید تا به خاطر کمبود اکسیژن دچار سرگیجه و حالت تهوع شوید و بعد تنها راهی که دارید این است که دل را به دریا بزنید و سبقت بگیرد. در این جادهها که خودتان شاهدش هستید، سبقت گرفتن کار خطرناکی است. خیلیها به همین خاطر تصادف میکنند. خیلی از رانندههای تانکر هم رعایت وضعیت جاده را نمیکنند و با سرعتی وحشتناک میرانند که باعث چپ کردنشان میشود.»
همینطور که کنار جاده ایستادهایم و حرف میزنیم، ماشینهای حمل سوخت را میبینیم که بعضی با بیخیالی تمام مشغول سبقت گرفتن هستند. هر سال در این محور، تانکرهای سوخت که به ارابههای مرگ معروف شدهاند با چپ کردن یا منفجر شدن اتومبیلهای اطراف را هم دچار آتش سوزی و حادثه میکنند. طوری که گویی اخبار مرگ و میر در استان بر اثر این تصادفات تبدیل به امری عادی شده. سال پیش در این محور در اطراف روستای «نگل» چند نفر در آتش تانکرها سوختند و مردند. بعد از این اتفاق مردم مریوان در اعتراض به این اتفاقات رو به روی فرمانداری تجمع کردند و جاده مرزی به باشماق را بستند تا از این طریق صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند.
«وریا» که اهل مریوان است میگوید: «بعد از این تجمع قرار شد محدودیتهایی در جاده ایجاد کنند ولی این محدودیتها هم نتوانست از عبور و مرور نفتکشها در جاده کم کند.» رؤیای داشتن جادههای امن برای مردم مریوان و سقز و بانه و سنندج، حالا رؤیایی بیست ساله است و بعد از 20 سال اخبار ضد و نقیضی از گشایش جاده جدید مریوان به سنندج دهان به دهان میچرخد. وریا میگوید: «بعد از آن تجمع قرار شد جاده جدید به سنندج تا سال 98 افتتاح شود. البته اگر آن جاده هم افتتاح شود، بعید است با این حجم تانکر و ترانزیت تأثیر مهمی بگذارد. وریا میگوید عبور و مرور ماشینهای سنگین، تنها به جادهها ختم نمیشود و برای رسیدن به مرز باشماق آنها مجبورند از وسط شهر مریوان بگذرند: « از بس تردد زیاد است، تمام خانههای اطراف جادهها ترک برداشتهاند و خدای نکرده اگر برای آنها در شهر اتفاقی بیفتد معلوم نیست چه کسی جوابگو خواهد بود؟»
حالا چند سالی هست که گروههای زیست محیطی استان هم به جمع معترضان افزوده شدهاند. آنها با عکسها و اسنادی که دارند، معتقدند این تانکرها آسیبهای جبران ناپذیری به محیط زیست منطقه وارد کرده و هنوز هم این تخریب ادامه دارد. «هیوش نظامی» یکی از فعالین زیست محیطی مریوان میگوید: «بعد از چپ شدن یک تانکر، تمام مواد سوختی آن وارد مزارع و باغات و رودخانهها میشود و حتی در سفرههای آب زیرزمینی نفوذ میکند. ما حتی تانکرهایی را دیدهایم که بعد از منحرف شدن از مسیر اصلی به دره سقوط میکنند و در بستر رودخانهها فرود میآیند. رودخانههایی که منبع اصلی تغذیه سدها هستند. در نزدیکی مریوان هم که رودخانهها به تالاب زریبار میریزند و یکی از دلایل اعتراض ما به این وضعیت، آلوده شدن زریبار است.»
او برای ما از دی ماه سال گذشته مثال میآورد که چپ شدن تانکر حامل سوخت در مسیر مریوان - باشماق در نزدیک روستای «کولان» باعث آلودگی خاک این منطقه شد. منطقهای در50 متری تالاب زریبار. تانکر حامل سوخت ایرانی و محموله آن گازوئیل بود که بعد از عبور از پیچ به سمت زریبار چپ شد و تانکر به صورت وارونه در ساحل دریاچه ماند و به خاطر سوراخهایی که در بدنه تانکر ایجاد شده بود گازوئیل از آن بیرون ریخت و وارد زمینهای ساحلی دریاچه شد. در این حادثه حتی گازوئیل فروشان مریوان هم به کمک رفتند تا با وسایل ابتدایی مثل بشکه و دبه و سطل سعی کنند مانع از ایجاد یک فاجعه محیط زیستی دیگر شوند. اما بازهم خاک محل حادثه بشدت دچار آلودگی شد. نظامی این نمونه را مشتی از خروارها آلودگی میداند که هرچند یک بار در این جاده اتفاق میافتد.
همان طور که عنوان شد، این وضعیت تنها به جاده مریوان - سنندج محدود نمیشود. کافی است از مریوان به سمت سقز بروید تا با جادهای رو به رو شوید که هیچکدام از تعاریف یک جاده را ندارد. وقتی میخواهید وارد این جاده شوید، اولین حرفی که از مردم مریوان میشنوید این است که «شب به هیچ وجه نروید» جادهای زیبا با مناظری از کوهستانهای سبز و رودخانههای پر آبی که در درههایش جاری است و درختان بلوط و پسته وحشی که تا مرتفعترین قسمتهای کوه بالا رفتهاند. تنها جاده بین شهری که میگویند تا دو سال پیش آسفالت نشده بود و حالا آسفالت – خاکی است با دستاندازهایی وحشتناک. معلوم نیست جنس آسفالت هم چیست که هرچند کیلومتر به چند کیلومتر فرسوده و کنده شده با سنگهایی بزرگ که تازه میفهمید چرا سفارش میکنند شب در این جاده نرانید. بخشی از جاده سقز به مریوان هم به همین جاده میرسد و یکی میشود. جادههای پر تصادف کم نیست جاده سنندج به کامیاران هم نمونه دیگری است از این دست جادههای خطرناک استان و یا جاده سقز به دیواندره و دیواندره به سنندج که هر دو گردنهها و پیچ و تابهای خطرناکی دارد. جاده بیجار به همدان هم روز نیست که قربانی تازهای نگیرد. آنقدر که سال گذشته مردم بیل و کلنگ برداشتند و به جاده زدند تا لااقل چالههای وحشناک این جاده را با خاک و شن و ماسه پر کنند.
در جاده سقز به دیواندره به این همه زیبایی فکر میکنم؛ به کوهستان و گله گله درخت و چشمهها و رودهایی که از بلندای گردنهها میشود دید و یاد حرفهای وریا میافتم که میگفت: «شاید باورتان نشود اما هر بار که به تهران میروم تا برسم، مادرم تمام راه درحال دعا کردن است. زنگ که میزند میپرسد رسیدی سنندج؟ ماهم تازه وقتی به سنندج میرسیم میفهمیم معنی جاده چیست؟ آنقدر از اقوام و فامیل ما در این جادهها تصادف کردهاند و فوت شدهاند که واقعاً خودمان هم هر وقت پا به این جاده میگذاریم، دست و دلمان میلرزد. واقعاً استان کردستان اندازه جنگ در این جادهها کشته داده. این وضعیت جادهها شایسته مردم این استان نیست.»
او از خانوادههایی میگوید که در این جادهها بیسرپرست شدهاند و تعدادشان هم کم نیست. جادههایی که حالا تبعات اجتماعی زیادی ایجاد کرده تا جایی که بسیاری از کردها دلیل کمتر دیده شدن استانشان و زیباییهایش را نبود جادهای ایمن میدانند.
سایر اخبار این روزنامه
طرح یک فوریتی برای ساماندهی بازار خودرو
ارتشِ باید فردایش از امروزش قویتر و انقلابیتر باشد
8 تصمیم کلیدی سران سه قوه
مستأجر دو ساله اوین
کارتهایی که قابل اعتماد نیستند
دختران دهه 60 پیشتاز ازدواج های اینترنتی
جادههایی به زیبایی بهشت و ترسناکی جهنم
غربت اصالتها در آشفته بازار موسیقی
نشست امیدآفرین
افزایش رضایتمندی مردم اولویت نخست وزارت کشور است
ایران حملات تروریستی کابل را محکوم کرد
بانک مرکزی: استفاده از بیت کوین ممنوع است