دنیا در حال تنش‌زدایی

زمانی جنگ برای دولت‌ها دارای ارزش بسیاری بود. اگر چه جنگ از نگاه ملت‌ها و نه لزوما دولت‌ها مذموم واقع می‌شد، اما دولت‌ها برای توسعه‌طلبی و نقش‌آفرینی خود در جهان آن را ستایش و به اصلی خدشه ناپذیر تبدیل می‌کردند. جنگ‌های جهانی اول و دوم نشانی از نمودهای دولت مدرن و شاخص‌های قدرت ملموس برای جاه‌طلبی رهبرانی است که آزادی انسانی را در زیر اندیشه‌های جزمی خود خرد کرده و حاکمیت بر جهان را در سر می‌پروراندند. هیتلر، موسولینی، استالین، قذافی، صدام حسین و غیره نمودهای این رهبران بودند که نه انسان آزاد و نه حاکمیت مردم برایشان قابل تعریف نبود. امنیت در این چشم انداز به معنای امنیت رژیم و حفظ داشته‌های گروهی و ایدئولوژیک ساختاربندی می‌شد و تنها چیزی که در قاموس امنیت نمی‌گنجید، امنیت ملی و تعالی جامعه در راستایی آزادی و توسعه بود. با این وجود مسیر آگاهی انسان به خاطر نتایج حاصل از فعالیت‌های انسانی در حوزه‌های تکنولوژی و امکان ایجاد ارتباطات میان ملل و نه لزوما میان دول، فهم اجتماعی و چشم انداز توسعه انسانی را بر خواست دول غالب کرده و تابعیت قدرت‌های نظامی را بر اساس خواست جامعه قرار داد. به گونه‌ای که دیگر دولت‌ها توان شانه خالی کردن از زیر خواست‌های مردمی ندارند و در صورت انجام چنین کاری پاسخی کوبنده از سوی جامعه دریافت خواهند کرد. به نظر می‌رسد که جهان ذیل فرایند جهانی شدن نوعی غلبه جامعه بر دولت را به تصویر می‌کشد. تصویری که به دنبال تابعیت رفتاری در سیاست خارجی براساس نیازها و خواست‌های مردمی در ابعاد گوناگون به‌خصوص سطح آزادی‌های فردی قرار دارند.
ادامه صفحه13