نوری‌زاد: خاتمی تحت فشار روشنفکران غربزده اطراف خویش است

اصلاحات آمریکایی، واقعیتی در حال انجام است؛ محمد نوری‌زاد در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در تاریخ 16 اردیبهشت 1379، با بیان این مطلب گفت: «این مسخره است که ما از این واقعیت چشم‌پوشی کنیم. اگر به روزنامه‌های دوم خرداد، مانند صبح امروز که روز دوشنبه پنجم اردیبهشت‌ماه چاپ شده، نگاه کنید، می‌بینید که به عملیات طبس که آمریکا در سال 1359 به آنجا حمله‌ نظامی کرد، هیچ اشاره‌ای نکرده‌اند. حتی آنها شرکت رئیس‌جمهور در راهپیمایی روز قدس را منعکس نمی‌کنند. پس اصلاحات آمریکایی واقعیت دارد.» نوری‌زاد ادامه داد: «چند وقتی است که مطرح می‌شود ارتباط با آمریکا را به رای‌گیری بگذارند. این مطلب دو شقه دارد؛ اول اینکه کسی که می‌تواند حقوق خورده‌شده و پول‌های بلوکه‌شده ما را در بانک‌های آمریکا پس بگیرد، پیش بیاید، و قسمت دوم اگر به هر فرد ایرانی چه دانش‌آموز، چه دانشجو و چه بازاری، خصومت‌های آمریکا را با ما و ترفندهایی را که از اول انقلاب تاکنون بر سر ما آورده است، به وضوح و بی‌غرض بیان شود، هیچ‌کس حاضر به ارتباط با این شیطان بزرگ نخواهد بود.» وی ضمن نگرانی از اوضاع فرهنگی حاکم بر کشور گفت: «یک اندیشه شدیدا در حال پیشرفت است و آن اندیشه جدایی دین از سیاست است که هدفی جز حرکت به سمت دهکده جهانی ندارد و روشنفکرنماها متون غربی را ترجمه کرده، به خورد جوانان می‌دهند. بعضی مسئولان ما هم از آن پیروی می‌کنند و این یک توطئه علیه آرمان‌های انقلاب است.» وی ادامه داد: «نسبت نهضت آزادی با آمریکا مانند حزب توده با شوروی است. همان‌گونه که دیدید، بعد از شهادت شهید بهشتی، اعضای حزب توده مانند کیانوری به جاسوسی کردن برای شوروی اعتراف کردند. من مطمئن هستم چندی دیگر آلبرایت و افراد جانشین او خواهند گفت ما در گذشته چنین افرادی را در ایران برای جاسوسی داشته‌ایم. این شوخی است که ما ارتباط آنها را با آمریکا منتفی بدانیم.» عضو شورای سردبیری کیهان، ضمن ایراد به سیاست‌های وزیر ارشاد گفت: «پدرخانم او، فردی بود که به‌شدت از مصدق حمایت می‌کرد. برادر خانم او نیز متفکری است که با جدایی دین از سیاست موافق است و خانم وی، یکی از اعضای شرکت‌کننده در کنفرانس برلین بود.» وی نتیجه گرفت: «وقتی اندیشه خانواده‌ای حول مصدق و تفکرات او چرخ بخورد، طبیعی است که نمی‌تواند جهش‌های انقلاب خود را درک کند و خود را با آن تطبیق دهد. انقلاب را دور می‌زند و با قدرت‌های بزرگ دنیا همراهی می‌کند و من معتقدم مهاجرانی روی فرشی راه می‌رود که آن را آمریکا برای ما گسترده‌ است. این برای انقلاب یک ضایعه است که وزیر ارشادش به جای حمایت از ارزش‌های انقلاب، حساسیت‌های جامعه جهانی را که دره مخوفی برای جهان تدارک دیده‌اند، بیان می‌کند که این موجب انقطاع مردم از همدیگر می‌شود. این نقطه انقطاع، نقطه آرامی نیست، خونین است.» وی درباره شخصیت رئیس‌جمهور گفت: «خاتمی دچار مشکل شده است که از یک طرف روحانی و از تبار سادات است و بارها بر اسلامیت انقلاب تاکید کرده است و از طرف دیگر، تحت فشار روشنفکران غربزده اطراف خویش است. شما نگاه کنید وقتی رئیس‌جمهور می‌گوید که می‌خواهند مرا از قطار جریان اصلاحات پیاده کنند، نشان دهنده چیست. او یک واقعیت را بیان می‌کند که اگر خاتمی در جایی بخواهد بر لباس خود اصرار بورزد، خواه‌ناخواه همین جمعیتی که از او حمایت می‌کنند، ‌از وی برخواهند گشت. اگر به مطامع روشنفکران پاسخ بگوید، چیزی مانند یوسفی اشکوری می‌شود که فقط لباس روحانیت را بر تن دارد و حنجره‌ای که آمریکا، رژیم صهیونیستی و غرب است. خاتمی هنوز که هنوز است، به علت فشارهایی که بر او وارد می‌شود، قدرت تعویض نوربخش را ندارد که خودش هم ایمان دارد وجودش برای سیستم اقتصادی یک ضایعه است. البته وزیر کشاورزی هم همین وضعیت را دارد.»