روزنامه ایران
1397/02/30
<مادرم ایران> آمیزهای از افتخار و غربت
ندا سیجانی
روزنامهنگار
حسین علیزاده میگوید: «علی رهبری با تمام سرخوردگیها و دلزدگیهایی که بعد از جدایی از ارکستر سمفونیک تهران پیدا کرد باز ناامید نشد و با امیدی بسیار جالب توجه قطعه «مادرم ایران» را ساخت و همراه با یک ارکستر معتبر آن را اجرا کرد. من میخواهم به او تبریک بگویم که اینقدر عشق و امید دارد و میتواند الگویی باشد برای امثال من. من هیچ گاه مداحی کسی را نکردم اما وقتی میخواهم هنر را ستایش کنم قطعاً در ذهنم هنرمند را هم ستایش خواهم میکنم. علی رهبری درس بزرگی به من داد و نشان داد عشق و امید چاشنی یک زندگی است.
حسین علیزاده آهنگساز بنام و نوازنده برجسته تار این باردر نشست خبری که روز گذشته برگزار شد از همکار و هنرمند کشورش سخن میگوید و به گفته خودش جرأت و جسارت این را دارد که از هنرمند سرزمینش تعریف کند. اتفاقی که این روزها شاید در بازار تنگ نظری کمتر به چشم بخورد. او با اشاره به سفر اخیرش به ترکیه که میهمان اجرای علی رهبری در شهر آنتالیا بود گفت: معمولاً برای انجام مصاحبه و نشستهای خبری پیشقدم نمیشوم اما این بار بواسطه سفر ترکیه و دعوت به تماشای اجرای ارکستر سمفونیک آنتالیا به رهبری «علی رهبری» که سالی 6 باردر این کشور رهبری ارکستر را برعهده دارد این انگیزه برایم به وجود آمد که ازعلی رهبری سخن بگویم. این درحالی است که متأسفانه در کشور ما مراسمهای بزرگداشت و پاسداشتهای هنرمندان زمانی برگزار میشود که دیگر فایدهای ندارد یا فرد مورد نظر فوت کرده یا زمانی است که فرد انرژی و کارآیی لازم را برای اجرا ندارد. او درادامه افزود: متأسفانه شرایط سیاستزده باعث میشود که در بسیاری از موارد خود هنرمندان هم مقابل یکدیگرقرار بگیرند و این اتفاقی بود که شاید برای علی رهبری هم افتاد. زمانی که برای تماشای اجرای ارکستر سمفونیک آنتالیا به رهبری علی رهبری دعوت شدم و شاهد ساخت قطعه «مادرم ایران» از این هنرمند بودم هم احساس افتخار میکردم و همزمان با او احساس غربت؛ چرا که هنرمندی با تواناییهای علی رهبری نمیتواند قطعهای را که برای میهنش ساخته در کشور خود اجرا کند.
علیزاده بیان کرد: معمولاً پیش از هر اجرا مرسوم نیست که رهبر ارکستر سخنرانی کند اما علی رهبری برای حسی که نسبت به این قطعه داشت ایستاد و پیش از اجرا صحبتهایی راجع به ایران و همینطور ساخت این قطعه داشت و عنوان کرد که وطنم را دوست دارم و «مادرم ایران» را برای نخستینبار در اینجا اجرا میکنم و تمام حاضران در سالن برای او و این عرق میهنیاش ایستادند و تشویق کردند. علی رهبری باید در یک جایی عشق به وطنش را میگفت اما متأسفانه این امردر کشورش مهیا نشد. این نوازنده برجسته تار اظهار داشت: علی رهبری ممنوعالخروج یا ورود نیست و هیچ انگ سیاسی هم ندارد اما خودش احساس میکند در ضوابط و روابط ممنوعالفعالیت است! این درحالی است که همه ما نیازمند به حمایت و پشتیبانی از جمعمان هستیم، ضمن اینکه به اعتقاد من علی رهبری هم نیاز به همدلی همکاران خود داشت.
علیزاده درباره تواناییهای هنری رهبری گفت: من علی رهبری را از سن
12 سالگیام میشناسم و از نزدیک شاهد رشد و پیشرفت باورنکردنیاش بودم واگر کسی تخصصی در موسیقی داشته باشد به هیچ وجه نمیتواند تواناییهای علی رهبری را کتمان کند. این را هم بگویم که او نیازی به حرفهایی که من میزنم، ندارد و من تنها خودم را با گفتن این جملات راضی میکنم، چرا که من جرأت و جسارت تعریف از همکارم را دارم. من علی رهبری را ستایش نمیکنم که کسی را کوچک بشمارم چون به شخصه مدافع هنرمندان هستم و تمام سختیها و تلخیها پیش از انقلاب تا به امروز، همه ما را به مانند فولاد آبدیده کرده است وآموختم که در ایران چگونه زندگی کنم و میدانم در فرهنگ کشورهای پیشرفته کسی که هنرش والاتر باشد افتادهتر و بدون ادعاست و رفتارش با مردم از بالا به پایین نیست؛ من از این رفتارها درس گرفتم. علیزاده در ادامه گفت: به اعتقاد من علی رهبری به سمتی سوق داده شد که تمام انرژی او برای انجام فعالیت هنری هرز رفت و زمانی را که او باید صرف ساختن قطعات و همینطور آماده کردن ارکستر میگذاشت، باید صرف مسائل اداری و دفتری میکرد. او افتخارایران است و باید در ایران زندگی میکرد و صد حیف که ایشان در کشور خودش درک نشد وهمینجا اعلام آمادگی میکنم که اگر ایشان دوباره به کشور بازگشتند به اندازه خودم شرایط را مهیا کنم چرا که به اعتقاد من باید از قابلیتهای هنری علی رهبری استفاده کرد. این هنرمند در ادامه با اشاره به حضور باربد بیات در کنار علی رهبری گفت: در اینجا باید از باربد بیات یاد کنم که به اعتقاد من یک هنرمند اصیل و با فرهنگ است، من کار او را کنار رهبری دیدم و او و هنرش را تحسین میکنم و به خانواده بیات هم برای پرورش چنین فرزندی تبریک میگویم. علیزاده در ادامه در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه آیا اهالی موسیقی کار را برای فعالیتهای علی رهبری سخت کردهاند یا خیر، گفت: متأسفانه مسائل زیادی پیش آمد که منجر به حاشیهسازی و نهایتاً عدم همکاری علی رهبری با ارکستر سمفونیک تهران شد اما به اعتقاد من مهمترین مسأله این بود که ما علی رهبری رانفهمیدیم و ندانستیم که باید با او چطور برخورد کنیم! من هم حرف شما را قبول دارم و میدانم که در بسیاری از مواقع، خود اهالی موسیقی با دادن آدرسهای غلط فضاهایی کاذب علیه علی رهبری ساختند. وی در ادامه در پاسخ به این سؤال که چرا علی رهبری زیر بار فعالیت شورای ارکسترها که در بسیاری از ارکسترهای معتبر دنیا جا افتاده است نمیرود، عنوان کرد: اگر برای من هم این موقعیت پیش میآمد قطعاً زیر بار شرایط نمیرفتم، چرا که طبیعی است برای موسیقیدانی که 50 سال فعالیت کرده افرادی نظر بدهند که هیچ جایگاهی در خصوص موسیقی کلاسیک ندارند ولی در عین حال به این نکته هم واقفم که علی رهبری انرژی خود را در جاهایی به اشتباه تلف کرد. حسین علیزاده درپاسخ به «ایران» درخصوص حمایت ازعلی ترابی بهعنوان مدیرکل دفترموسیقی و امیدواربودن به اتفاقات خوشایند بعد آن گفت: من به شخصیت آقای طالبی و آقای ترابی احترام میگذارم و هیچگاه سخن به بدی نگفتهام وخوشبختانه
سر و کار من با وزارت ارشاد نیست و هیچگاه برای گرفتن مجوز نه تقاضا کردهام و نه تمنا و مجوز حق من بوده است اما به نظر من مجوز چیز بسیار بیخودی است ونباید بعد 50 سال فعالیت در عرصه موسیقی بازهم به من شک داشته باشند. ما هم زندگی کردن سیاسی را درایران میدانیم و هم زندگی هنری را، بنابراین نباید کنترل شویم.
یادداشت
از کنار نام بزرگان بیتفاوت عبور نکنیم
محمد معتمدی
خواننده موسیقی ایرانی
به کمترهنرمندی درایران میتوان اشاره کرد که در بخشهای مختلف موسیقی چون ارکسترال، کلاسیک وسمفونیک سررشته داشته و در دنیا دارای جایگاه والایی باشد.علی رهبری تجربه و مدیریت بیش از 120 ارکسترسمفونیک معتبر دنیا را برعهده داشته و از سوی ارکسترهای مهم جهان به همکاری دعوت شده است و طبیعتاً چنین شخصی باید از جانب کشورش مورد حمایت قرار گیرد و بهعنوان یک ثروت ملی از آن مراقبت کنند. علی رهبری برهه ای از سالهای زندگیش را یعنی دوران جوانی در ایران زندگی نمی کرد و به عقیده من شاید همین دوربودن از این فضا و نوع روابط آدمها در ایران با تفاوتی که در اروپا وجود داشت سبب شد مشکلات و حواشی برای او به وجود آید. اما با توجه به تمامی این مسائل اعتقاد دارم که وجود چنین شخصیتی چون علی رهبری برای موسیقی ما و هنرکشورمان یک غنیمت است وحداقل کاری که مسئولان، هنرمندان و مردم باید انجام بدهند توجه به اهمیت وجودی او و جایگاهش در دنیا است و در حد توان از او حمایت کنند. جایگاه علی رهبری موقعیت، تجربه، دانش و علم او اقتضا میکند که ایران به معنای کلی کلمه یعنی مسئولان، مردم و هنرمندان بیتفاوت از کنار نام او عبور نکنند. نبود شخصی چون علی رهبری در کشورش که یک ایرانی است به معنای مطلق هدر رفتن سرمایههای معنوی یک کشوراست.
سایر اخبار این روزنامه
مقصر حوادث کازرون وزارت کشور یا مجلس؟
<مادرم ایران> آمیزهای از افتخار و غربت
داستان یک دسیسه هستهای
مردم به عقب برنمیگردند
بازسازی تمدن اسلامی با قرآن آغاز شد
خودروسازان اروپایی در ایران ماندگار شدند
پیوند یک قلب به دو زندگی
مأموریت نفتی اروپاییها در تهران
انتخابات عراق و ناکامی عربستان
مقصر کازرون؛ وزارت کشور یا مجلس