با برجام بدون آمریکا

برجام یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دولت حسن روحانی بود که در سال‌های پس از انقلاب اسلامی با حضور و توافق آمریکا به بار نشست و در عین حال خروج آمریکا از آن، یکی از بزرگترین شکست‌های آمریکا در روابط بین‌الملل در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. اولین دستاورد برجام در صحنه‌های جهانی، حل و فصل تخاصمات بین‌المللی از طریق گفت‌وگو است. دولت روحانی و ملت ایران با برجام، نشان دادند که برخلاف تبلیغات خارجی و هیاهوی دشمنان جمهوری اسلامی، ایران کشوری صلح پذیر و ایرانیان ملتی اهل تعامل و تساهل و همکاری در روابط خارجی و معتقد به آرامش و صلح جهانی است. دومین دستاورد پس از برجام؛ تعهد و پایبندی ایرانیان به قول و تعهدات بین‌المللی و احترام و اعتقادی است که جمهوری اسلامی بر اساس ارزش‌های ملی و باورهای مذهبی به قراردادها و توافق نامه‌ها دارد. زیرا باوجود، مخالفت‌های دولت آمریکا پس از برجام و کارشکنی‌های آشکار و پنهان با قول و قرارهای خود در برجام، به تعهدات خود پایبند ماند و نشان داد که ایرانیان، قابل احترام و اعتماد و پیش‌بینی پذیر و پایدار و با ثبات هستند و این موضوع توان ملی و احترام ملی ایران در مذاکره و هماهنگی بیش از پیش را نمایان ساخت و توان و انسجام نیروهای عظیمی که هم در داخل و هم در خارج خواهان کشاندن ایران به جنگ و قهر و تنش بودند را مضمحل ساخت. آمریکا ما را در برجام در موضع حقانیت حقوقی و اصالت اخلاقی قرار داد و نشان داد که فرهنگ ایرانی و تاریخ پارسی و روح آریایی، نجیب و مقتدر اما غیرقابل تسلیم در مقابل قلدری و گردن کشی است و ایرانیان از تاریخ کهن خود آموخته‌اند که زیر سایه تهدیدات خارجی با هم متحد شوند و از ارزش‌های میهن خود دفاع کنند. بنابراین بر همه گروه‌ها و جناح‌ها فرض است که تهدیدات پیش آمده ناشی از خروج آمریکا از برجام را به فرصتی برای ایجاد اصلاحات ساختاری در کشور تبدیل کنند و شرایطی را فراهم آورند که مثل همه تهدیدات قبلی مثل جنگ، از این گردنه دشوار نیز با موفقیت عبور کنیم. اصلاح سیاست خارجی در تعامل با همه کشورهای منطقه و تمرکز آن در دولت از جمله اصلاحاتی است که همه باید به آن پایبند باشیم. تقویت و ارتقای کارشناسی مجلس شورای اسلامی با حضور نمایندگان دلسوز و شجاع و منافع ملی شناس از همه جناح‌های سیاسی درون نظام به‌عنوان عصاره و نمود بیرونی افکار داخلی از جمله موضوعاتی است که می‌تواند به‌عنوان فرصت، مجری و ناظر بلافصل افکار عمومی بر همه ساز و کار‌های مدیریت داخلی و از جمله سیاست خارجی ایران، تلقی گردد و نظارت دقیق و محکم و کارشناسی مجلس در مسائل کلان کشور موضوعی است که متأسفانه در دوره‌های گذشته، رفته‌رفته کم رنگ و کم اثر شده است. تناسب میان اختیار و مسئولیت دولت در همه حوزه‌ها فرصت دیگری است که همه افراد و جریانات سیاسی و همه مراکز قدرت باید آن را باور داشته باشند و بپذیرند که فارغ از جناح‌بندی‌ها، دولت مستقر با مسئولیت تام باید همه اتفاقات داخلی و خارجی کشور را مدیریت و برنامه‌ریزی نماید و سایر مراکز قدرت سیاسی و نظامی و فرهنگی و اقتصادی، در ساز و کارهای تدوین شده قانونی شورایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای امنیت کشور، شورای عالی امنیت ملی و... نقطه نظرات و سیاست‌ها و دیدگاه‌های خود را اعمال و اقدام نمایند. موضوعی که به‌خصوص در دهه‌های اخیر از آن غفلت شده است. اصلاح سیستم اطلاع رسانی ملی اعم از رادیو و تلویزیون و سایر وسایل ارتباط جمعی حکومتی، از جمله موضوعاتی است که در دوران پیش آمده باید به آن اهمیت ویژه‌ای معمول داشت و جلب اعتماد عمومی و جذب افکار عمومی به خبررسان‌های داخلی و عبور مردم از رسانه‌های غیر ملی و خارجی یکی از اهداف امید بخشی است که می‌تواند در تداوم و استمرار آرامش عمومی و انسجام ملی کمک قابل توجهی را فراهم آورد و آخرین سخن اینکه هر ایرانی، در هر کجای دنیا، ایرانی است و اگر آنها را بپذیریم و از سرمایه‌های اجتماعی و اقتصادی و علمی آنان در پیشبرد اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران استفاده کنیم و با احترام و دفاع و تشویق آنان به درک شرایط بین‌المللی، می‌توانیم از ظرفیت‌ها و امکانات فوق العاده آنان در وطن پرستی و ایران دوستی، به تقویت سرمایه‌های اجتماعی در عبور از بحران پیش رو کمک کنیم و با ایجاد انسجام ملی، بازی شوم ترامپ، اسرائیل و عربستان علیه ایران را با نتیجه صفر-صفر به پایان ببریم. ان‌شاءا...
* مشاور حوزه امور مجلس ریاست جمهوری