مردم‌سالاری در میانه دشمن شناسی

سمیرا  کریمشاهی: نقشه دشمن و روش‌هایی که برای پیشبرد اهداف خود به کار می‌گیرد، از جمله موضوعاتی بود که رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام(ره) به آن پرداختند. رهبری در این باره به 3 شیوه فشار اقتصادی، فشار روانی و فشار عملی اشاره کردند که هدف از به‌کارگیری آنها سیطره بر کشور و ملت ایران است.
بدیهی است مهم‌ترین گام برای خنثی‌سازی هر 3 فشار، آگاهی و شفاف‌سازی برای عموم مردم است.
 فشار اقتصادی، با توجه به ابزار تحریم که در این راستا به کار گرفته شده، بخوبی برای مردم ملموس است و آگاهی آنها نسبت به این نوع فشار به مراتب بیشتر از 2 نوع دیگر است.
 در حوزه فشار روانی هم کم و بیش مردم واقف هستند، هر چند نیاز است قشر نخبگانی جامعه بویژه جوانان انقلابی در جهت افشای هر چه بیشتر خدعه‌های دشمن در جنگ رسانه‌ای و روانی تلاش کنند. البته در درجه اول نیاز است مسؤولان ذی‌ربط انجام‌وظیفه کنند اما متأسفانه بعضا شاهد این بوده‌ایم عده‌ای از مدیران، خود در تله عملیات روانی دشمن افتاده‌اند!


اما فشار عملی که تا قبل از تشریح رهبری ناشناخته‌تر از 2 مورد گذشته بود، اقداماتی است که در توضیح آن گفتند: «نقشه دشمن این است که از مطالبات مردمی سوءاستفاده کند. ممکن است در یک شهری، در یک نقطه‌ای از کشور یک عده‌ای مطالبه‌ای داشته باشند، جمع بشوند، دنبال مطالباتند؛ مثلاً کارگرانی هستند، دنبال مطالبات کارگری‌اند یا مردمی در یک شهری دنبال مطالبات شهری خودشان هستند. دشمن در یک چنین مواردی نقشه می‌کشد، عوامل نفوذی خود را، در واقع اشرار و انسان‌های خبیثی را به تعداد معدودی در این اجتماعات وارد می‌کند تا اجتماعات آرام مردم را تبدیل کند به حرکت
ضد امنیتی و حرکت آشوبگرانه تا به این وسیله کشور را و ملت را و نظام جمهوری اسلامی را بدنام کند».
در تبیین مساله فشار عملی 2 نکته‌ قابل توجه است:
اول اینکه رهبر انقلاب در جریان تجمعات میان 2 گروه مردم مطالبه‌گر و سودجویان تفکیک قائل می‌شوند.
تصور اشتباهی که وجود دارد برخی در جهت دلسوزی نسبت به نظام اینگونه تجمعات را از بیخ و بن نادرست می‌دانند و  علیه آن جبهه‌گیری کرده‌اند. سخنان رهبری نشان می‌دهد حاکمیت نافی تجمعات مطالبه‌گرانه نیست و چنین حقی را برای آنها به رسمیت می‌شناسد. تذکر در جایی است که عوامل نفوذی بخواهند خود را به جای مردم معترض جا بزنند و یک تجمع مثلا صنفی تبدیل به مسأله امنیتی شود.
این تفکیک قبلا هم مورد توجه ایشان بوده است. در جریان حوادث دی‌ماه سال گذشته طی سخنانی مردم از فرصت‌طلبان تمییز داده شدند: «تفکیک بین مطالبات صادقانه و بحق مردم و حرکات وحشیانه و تخریبگرانه یک گروه است؛ اینها از هم باید تفکیک بشود. اینکه فلان انسانی از یک حقّی محروم بماند و اعتراض بکند یا این اعتراض‌کننده‌ها - 100 نفر، 500 نفر- بیایند یک جایی جمع بشوند و حرف خودشان را بزنند، یک مطلب است و اینکه یک عده‌ای از این تجمع و از این انگیزه سوءاستفاده کنند و بیایند به قرآن دشنام بدهند، به اسلام دشنام بدهند، به پرچم اهانت کنند، مسجد را بسوزانند، تخریب کنند، آتش بزنند، یک حرف دیگر است؛ اینها 2 مقوله است، اینها را با هم مخلوط نباید کرد».
تاکید بر جداسازی این دو گروه از طرفی برای دشمنی که نقشه فشار عملی دارد، خوشایند نیست و از طرف دیگر دوستی‌های خاله‌خرسه‌ عده‌ای برای نظام جمهوری اسلامی آنها را از تفکیک به تکفیر می‌رساند، یا کل مقوله تجمع را زیر سوال می‌برند و محکوم می‌کنند یا آن را بایکوت می‌‌کنند و در جهت پاک کردن صورت مساله سکوت می‌کنند. غافل از آنکه راه را برای فشار عملی آسفالت‌کاری می‌کنند!
دوم، مردمسالاری و تکیه بر هوشیاری و بصیرت مردم مقوله‌ای است که هیچگاه از سخنان رهبری حذف نمی‌شود. برعکس عده‌ای از کارگزاران، ایشان هیچگاه نه نگاهی از بالا به پایین به مردم دارند که برچسب عقب‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی سیاسی به آنها بزنند و نه مردم را گول خورده آمریکا و اروپا می‌دانند!
در پایان شرح فشار عملی اشاره به هوشیاری، شهامت و قدرت ملت می‌کنند که همچون گذشته به کار گرفته خواهد شد و ملت خودش را حفظ خواهد کرد.
رهبری تذکر می‌دهند، یادآوری می‌کنند اما هیچگاه از در ملامت و سرزنش - اقدامی که  متاسفانه در رفتار مسؤولان دیده می‌شود- وارد سخن گفتن با مردم نمی‌شوند و همیشه به بصیرت مردم در خنثی‌سازی نقشه دشمن امید دارند و قدردان تلاش‌های ملت و حضور همیشگی آنها در صحنه هستند. در واقع  برای درس دشمن‌شناسی پیش‌نیازی به نام مردمسالاری را باید پاس کرد که عده‌ای از مسؤولان در آن نمره مردودی گرفته‌اند!