ایران و در‌های بسته شانگهای

دکتر صلاح‌الدین هرسنی*- ایران در سال ٢٠٠۵ به عنوان عضو ناظر به سازمان همکاری شانگهای پیوست و یک سال بعد برای عضویت کامل در این سازمان درخواست داد‌ اما این درخواست با وجود تلاش دولت‌های متعدد ایران تاکنون معلق مانده است. دولت یازدهم امیدوار بود پس از به فرجام رساندن پرونده هسته‌ای ایران در سطح بین‌المللی، با تلاش برای پذیرش عضویت ایران در سازمان منطقه‌ای شانگهای گام دیپلماتیک دیگری در صحنه منطقه‌ای و جهانی بردارد. اما حضور محمدجواد ظریف در اجلاس سال 2016 سازمان شانگهای در تاشکند قزاقستان و انجام مذاکرات تکمیلی و رایزنی‌های متعدد دیپلماتیک نتوانست کلیدی بر درهای فروبسته سازمان شانگهای به روی ایران باشد. حال و در شرایطی که نشست اخیر اعضای شانگهای در شهر گیندائوی چین در حال برگزاری است، بار دیگر حسن روحانی در سخنرانی خود از آمادگی ایران برای عضویت در سازمان شانگهای سخن گفته و قویا اعلام کرده است که‌ ایران به عنوان شریکی مستقل و مطمئن آماده گسترش همکاری‌های اقتصادی منطقه‌ای و بین‌المللی است.
با توجه به شرایطی که با خروج آمریکا از برجام رقم خورده، بسیار بدیهی و طبیعی است که ایران بخواهد تلاش‌هایی را برای عضویت این پیمان منطقه‌ای به عمل آورد. در حقیقت ارتقای نقش ایران در این پیمان از عضو ناظر به عضو اصلی و ثابت تا میزان قابل توجهی می‌تواند ایران را شریکی مطمئن برای مبادلات تجاری و همکاری‌های اقتصادی با کشور‌های عضو منطقه کند. البته صرف ظرفیت‌های اقتصادی ایران دلیلی برای عضویت آن در این پیمان منطقه‌ای نیست.
در کنار ظرفیت‌های اقتصادی، ایران واجد موقعیت‌ راهبردی ممتازی برای پیوند زدن شرق آسیا به آسیای میانه و اروپاست که لااقل نمی‌تواند از سوی دو عضو اصلی پیمان یعنی چین و روسیه دور بماند. همین ویژگی‌ها سبب حمایت چین و روسیه بابت عضویت ایران در این پیمان شده است.
با وجود آماده بودن شرایط ذهنی و ادراکی عضویت ایران در پیمان شانگهای، به نظر می‌رسد همچنان در‌های این سازمان به روی ایران بسته خواهد ماند. در این ارتباط، تنش‌های موجود در سیاست خارجی کشور آن هم تحت شرایط معادلات منطقه‌ای و از سوی دیگر بر‌قراری رژیم‌های تحریم عامل اصلی و کلیدی برای عدم الحاق و عضویت ایران به این سازمان منطقه‌ای است‌ هر‌چند رفتارهای دو‌گانه و پاندولی روسیه و حتی چین کمک می‌کنند که موانعی برای عضویت ایران در سازمان شانگهای ایجاد شود. واقعیت آن است که نظمی جدید ضد ایرانی از سوی جریان‌های عربی- عبری خواهان وارد کردن فشار حداکثری بر ایران شده است. همزمان با این فشار حداکثری، تحریمات ثانوی آمریکا همه شرکت‌ها را در سراسر جهان برای تجارت و معامله با ایران منع کرده است.


محققا تلاش‌های یکجانبه‌گرایی آمریکا به همراه فشار‌های حد اکثری جریان‌های عربی- عبری حتی می‌تواند روسیه و چین را به عنوان دو عضو اصلی پیمان شانگهای تحت تاثیر قرار دهد. البته تاثیر این جریان‌ها هم‌اینک بر روسیه خود را نشان داده است. روسیه در شرایط حاضر‌ فصل جدیدی از همکاری با تل‌آویو را در سوریه آغاز کرده و تمامی مقدمات را برای حضور تل‌آویو در جنوب این کشور فراهم کرده است و به طور ضمنی در حال فاصله گرفتن از ایران است. تحت این شرایط، امید‌های روسیه به ایران بابت تشکیل بلوکی واحد برای همکاری‌های ضدتروریستی، ضدافراط‌گرایی و ضدجدایی‌طلبی با محوریت ایران کمکی به عضویت ایران در پیمان شانگهای نمی‌کند.
*مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com