حوزویان به مسائلی که در آن تخصص ندارند ورود نکنند

این روزها همه مسائل به یکدیگر پیوند خورده است. نمایندگان مجلس درباره ترکیب تيم ملی بیانیه می‌دهند، فعالان سیاسی درباره مسائل فرهنگی اظهار نظر می‌کنند و در آخرین نمونه نیز، تعدا کمی از حوزویان در مقابل دفتر رییس مجلس در شهر قم تجمع کردند تا مخالفت خود را با موضوع لوایح شفاف‌سازي اعلام کنند. اما مساله ای که در این میان وجود دارد این است که مسائلی مانند FATF یا مسائل مشابه، مسائلی تخصصی است که متخصصان این امر در کشور و از سویی کمیته های تخصصی در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی لوایح دولت در حوزه شفافیت مالی هستند.
این درحالی است که برخی چهره‌های حوزوی به شکل قاطع دربرابر این مسائل تخصصی موضع می گیرند. در آخرین اظهار نظر ، احمد خاتمی، خطیب موقت جمعه تهران اعلام کرده که FATF پنجره ورود خائن‌ها به کشور است. در سوی دیگر محمد تقی فاضل میبدی نظر دیگری دارد. او معتقد است کلیت حوزه با FATF مخالفتی ندارد. او البته نسبت به ورود حوزویان به این مسائل نیز گله‌ای کرده است. با این تفاسیر سوال اینجاست که آیا ورود حوزه به مسائل تخصصی کار درستی است؟ برای بررسی این موضوع به سراغ محسن غرویان مدرس فلسفه اسلامی حوزه علمیه قم رفتیم. غرویان معتقد است نه تنها حوزویان بلکه برخی اقشار جامعه نیز نباید درباره مساله ای که در آن تخصص ندارند، اظهار نظر کنند. در ادامه مشروح گفت‌وگوي آيت‌ا...‌محسن‌غرويان با «قانون» را مي‌خوانيد.
در روزهای گذشته جنجال های فراواني بر سر لوایح شفاف سازی در مجلس و برخی مجامع به پا شد. چند روز قبل نیز تعداد کمی از حوزوی ها با تجمع در مقابل دفتر آقای لاریجانی در قم خواستار این بودند که ایران به کنوانسیون های شفافیت در مجامع بین‌المللی نپیوندد. شما با ورود طلاب و روحانیت به مسائلی از این دست که حوزه تخصصی دارد، موافقید؟
در مورد این بحث چند نکته را باید گفت. در اینکه حوزه باید وارد مسائل سیاسی بشود جای بحثی نمانده اما یک قید دارد که مساله سیاسی مذكور اگر احتیاج به دانش تخصصی ویژه دارد حوزويان نمی‌توانند وارد جزییات تخصصی این مساله شوند.


اگر حوزویان وارد مسائل تخصصی غیر مرتبط با خود شوند قابل قبول نیست. اگر این اتفاق رخ بدهد بي‌شك عده ای خواهند گفت که شماحوزویان متخصص در دین هستند و نمی‌توانید در پزشکی و منهندسی برق و مکانیک نظر دهید. مسائل سیاسی نيز گاهی چنین است. راه عقلایی این است که این لوایح در مجلس شورای اسلامی مورد بحث قرار بگیرد و بعد از آن کارشناسان متخصص آن حوزه مانند کسانی که روی این لوایح شفافایت کار می‌کردند باید بیایند و جوانب کار را توضیح بدهند و بعد از آن رد یا تایید آن به رای نمایندگان مردم سپرده شود. من فکر می‌کنم راه معقول همین است که آقای لاریجانی نيز در مجلس به این نکته صحه گذاشتند و اعلام کردند موافقان و مخالفان در مجلس نماینده مردم هستند و حقوق می‌گیرند و باید با گفت‌وگو به حل این مسائل در درون مجلس بپردازند و همدیگر را از نظر فکری قانع کنند.
نگاهی نسبت به ورود حوزه به این نوع مسائل وجود دارد. برخي معتقدند ورود حوزویان به مسائل تخصصی که از لحاط دانش در آن عام هستند و جبهه گیری‌هایی که جنجال آفرین می شود، باعث تغییر نگاه مردم نسبت به جایگاه حوزه و حوزویان می‌شود. این موضوع را قبول دارید؟
این موضوع مخصوص حوزویان نیست. هرکسی در غیر از رشته تخصصی خود نظر بدهد نگاه دیگران به او منفی می‌شود. اگر کسی در رشته‌ای عالم نیست چرا باید در حوزه‌ای دخالت کند و نظر دهد و این برخلاف نظر اجتهادی خود روحانیون و علماست. علما می‌گویند ما در دین شناسی مجتهدیم و دیگران باید از ما تقلید کنند و نظر بخواهند. این وضع در رابطه با رشته‌های دیگر نيز صدق می‌کند. یادم هست که حضرت امام(س) می‌خواستند با حال مریض نماز ایستاده بخوانند، دکتر ایشان به امام(س) گفته بودند که شما در دین مجتهد هستید و من مقلد شما هستم و باید حرف شما را گوش بدهم اما شما نیز در پزشکی بايد حرف من را که متخصص هستم گوش بدهید و نمازتان را نشسته بخوانید. حضرت امام(س) از این صحبت پزشک خودشان قانع می‌شوند. معنايش اين است که نگاه علما و روحانیون باید به متخصصان نگاه تخصص‌گرایانه باشد. اگر یک روحانی عالم است، در حوزه تخصصی خود عالم است. مگر نه در ایران حضرت امام خمینی(س) نیز در مسائل تخصصی به نظر متخصصان عمل می‌کردند.
یک مساله دیگر نیز در کشور وجود دارد كه عده‌ای به هربهانه‌ای می‌خواهند اعتراض خود را با تجمع نشان دهند. برخی در مجلس تجمع كرده و تومار پهن می کنند. برخی دیگر در مکان های دیگر اقداماتي را در دستور كار دارند كه جاي تامل دارد! شما به اصل استفاده از گفت و گو اشاره کردید. این روش تاچه حدي به اندیشه حوزوی نزدیک است؟
من فکر می‌کنم این نوع فعالیت ها هیچ قرابتی با حوزه و فعالیت‌های حوزوی ندارد. حوزویان بر سر بسیاری از مسائل ساعت ها به بحث و تبادل نظر با همدیگر می‌پردازند. من فکر می‌کنم این روندها جلوی فضای گفت‌وگو را می‌گیرد. در جهان امروز دیگر این روش ها جواب نمی‌دهد و کارایی ندارد. هم اکنون دولت مکان هایی را برای اعتراضات عمومی تعیین کرده است تا معترضان و موافقان و مخالفان یک رویداد بتوانند حرف خود را بزنند و با یکدیگر به بحث بپردازند و در این حالت می‌توان گفت که اعتراضات شکلی صحیح به خود می‌گیرد. من فکر می‌کنم این روش ها دیگر کارایی ندارد و همه باید به سمت حل مسائل از طریق گفت وگو حرکت کنند.