پروژه های آبی غرب همچنان ادامه دارد

« 110 درصد از منابع تجديدپذير ايران برداشت شده است». اين گفته ريیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور است كه خبر از فاجعه‌اي بزرگ در اين سرزمين مي‌دهد. او پيش از اين نيز گفته بود:« «آب، تاريخ هفت هزار ساله ايران‌زمين را به‌مخاطره مي‌اندازد». بحران‌هاي زيست محيطي‌ ايران تمام نشدني است، هر روز خبري ناگوار از فاجعه‌اي به‌گوش مي‌رسد. درياچه اروميه خشكيد، بختگان سياه بخت شد، عمق تالاب انزلي به نيم‌متر رسيد، زاينده رود مرد، نفس هامون گرفت و اين سرنوشت سرزمين قنات‌ها و چشمه‌هاست. سرزميني كه روزگاري آب در آن چنان مقدس بود كه ميهن خويش را «آب و خاک» می‌ناميدند.براساس آمار، ايران سال ۲۰۱۳ در مدیریت اکوسیستم‌های آبی شامل تالاب‌ها و رودخانه‌ها رتبه 231 را در ميان ۲۳۲ کشور كسب كرده است؛ آماري كه گواه روشني بر بحران در مديريت منابع آبي كشور است. همچنين در اين ميان، بيش از 72 درصد از منابع آب تجدید شونده كشور نيز استفاده شده است. بحران در مديريت منابع آبي، يعني تمامي برنامه‌ريزي‌ها منوط به دعوت مردم به‌صرفه‌جويي در مصرف آب شربي كه كمتر از 10 درصد از منابع آبي كشور را به خود اختصاص داده است، باشد اما براي 75 درصد از منابع آبي كشور كه در بخش كشاورزي مصرف مي‌شود و براساس آمار 60 درصد از آن نيز هدر مي‌رود، برنامه‌ريزي وجود نداشته باشد. به‌جرات مي‌توان گفت اجراي پروژه‌هاي آبي اشتباه در چند دهه گذشته، مهم‌ترين دليل بحران آب و خشكسالي امروز كشور است.پروژه‌هاي آبي همانند سدسازي و انتقال‌ آب در دولتي كه يكي از شعارهاي آن حفاظت از محيط زيست بود، همچنان درحال اجراست. رييس سازمان حفاظت محيط زيبست از يك طرف خبر از فاجعه برداشت 110 درصد از منابع تجديدپذير ايران مي‌دهد از طرف ديگر با پروژه‌هاي آبي مخرب، موافقت مي‌كند. يك بام و دوهواي دولت به‌اصلاح محيط زيستي تمام شدني نيست. پس از سدسازي و انتقال آب از سرشاخه‌هاي كارون كه پيامدي جز بحران آب در چهارمحال بختياري، ايجاد توهم آبي و خشكسالي در اصفهان و ديگر مناطق فلات مركزي ايران، تبديل بهشتي به‌نام خوزستان به‌جهنم براي ساكنانش نداشته است نوبت به حوزه شمالي كشور رسيده است. هم‌اكنون سدسازان چشم طمع به هيركاني دوخته‌اند؛ اتفاقي كه با چراغ سبز كلانتري به سدسازان رخ داد. او بارها گفته است كه با سدسازی در شمال كشور موافق است. پس از اين اظهارنظرها بود كه سدسازان بيش از گذشته در شمال كشور جولان دادند. هم‌اكنون كه در بطن فاجعه قرار داريم، مسئولان نيز با فرافكني تقصير را به گردن يكديگر مي‌اندازند اما اين بار نبود مديريت اصولي در منابع آبي در كشور و مافياي آب یکپارچگی هویت ملی ایرانیان را نشانه رفته است.درحال حاضر به‌دليل همين پروژه‌هاي انتقال آب بسياري از هموطنان كشورمان به‌جان يكديگر افتاده‌اند. همين چند وقت پيش بود كه كشاورزان در شرق اصفهان با بلدوزر به جان لوله انتقال آب از اين استان به استان يزد افتاده‌ و آن را شكسته‌اند. مردم چهارمحال بختياري نيز به‌دليل پروژه‌هاي انتقال آب بي‌شماري كه از استان‌ها به اصفهان اجرا شده با اصفهاني‌ها به مشكل برخورده‌اند و به همین ترتیب، لرها، قمی‌ها، اصفهانی‌ها، کاشانی‌ها، یزدی‌ها، کرمانی‌ها، سیستانی‌ها و ترکمن‌ها به مشکل خورده‌اند. يكي از دلايل بحران آبي كشور همين تفكر سازه‌اي اشتباه در مديريت منابع آبي است. به‌گفته وزير پيشين نيرو بيش از دو برابر نياز آبي كشور تاكنون سد احداث شده است و اين آمار نشان‌دهنده عمق بحران در مديريت منابع آبي ايران است. كلانتري درحالي از سدسازي دفاع تمام قدي انجام داده است كه اين روزها كارشناسان و فعالان محيط زيست نسبت به ساخت سد شفارود در شمال كشور بارها اعتراض كرده‌اند و آبگيري آن را فاجعه‌اي همانند گتوند براي ايران مي‌دانند. حال بايد ديد كلانتري پس از اعلام اين آمار وحشتناك از وضعيت منابع آبي كشور همچنان به سدسازان چراغ سبز نشان مي‌دهد يا درپي تجديدنظر در موافقت‌هاي اين سازمان بر خواهد آمد.