اتحاد ملی از مجرای‌حداکثرسازی ضریب همبستگی تحقق می یابد

مدل ایران بعد از مشروطه از حالت ملوک‌الطوایفی خارج و دارای پرچم، زبان، ملت، دولت، حکومت و حاکمیت یکپارچه بر جغرافیای کشور شد و در نهایت دولت ایران منازعات قومیتی و شکاف‌های انتسابی تولید استعمارگران را وارهاند.
اکنون پس از گذشت بیش از یک قرن از مشروطه و پایان قبیله گرایی و عصر خاندان‌ها و خان سالاران هر کنشی مانند اقداماتی که در مشروطه، بحران سیاسی سال ۱۳۲۴، تشکیل فرقه دموکرات آذربایجان و جنگ‌های فرقه دموکرات و کومله که انقلاب اسلامی و کشور را تا آستانه فروپاشی فرو برد، بخواهد گسست‌های انتسابی و تاریخی را زنده کند و با الگوبرداری از دولت‌های نوپا مبنایی جدید بر سنت دیرپای دولت ایران تاسیس كند، تهدیدی در برابر منافع ملی ایران است.
ایران از جمله کشورهایی محسوب مي‌شود که از تنوع قومی در ساختار جمعیتی خود برخوردار است. با این تفاوت که در بيشتر کشورهای پلی‌ژنیک(کثیر الاقوام) مانند کانادا، آمریکا و کشورهای اروپایی، همبودی قومی محصول مهاجرت اقوام مختلف به این کشورهاست ولی ایران جزو معدود کشورهایی است که اقوام مختلف همگی بومی این سرزمینند و به ایران و سرزمین خود دلبستگی و تعلق خاطر دارند و رویکرد فرصت‌محور جمهوری اسلامی به اقوام ایرانی با توجه به مشترکات تاریخی و دینی، زمینه‌های مشارکت اقوام مختلف را در دفاع و سازندگی کشور فراهم آورده است.
در نگاه کلی در هر نظام سیاسی اتحاد ملی از مجرای حداکثرسازی ضریب همبستگی تحقق می‌یابد و برای ظهور اتحاد ملی لازم است. بین نیروهای اجتماعی بستر همکاری و پیوند ارگانیک وجود دارد و این پیوند مکانیکی و تصنعی نیست بلکه منظور پیوند عمیق و راهبردي در هدف است. در این میان اقوام و گروه‌های قومی به‌عنوان نیروهای اجتماعی نظام سیاسی جایگاه مهمی در اتحاد ملی ایفا می کنند.


در عصر حاضر یکی از الزامات توسعه در جمهوری اسلامی ایران برای تحقق سند چشم انداز، تکیه بر همبستگی، اتحاد ملی و مشارکت عمومی برای همگرایی قومیت‌ها، مذاهب، اقلیت‌ها و گروه‌های قومی است و شکل‌گیری هویت‌های تاریخی فروملی و ورود آن‌ها به عرصه کشمکش‌های قومیتی و در نهایت هم مرزی آن‌ها با روایت‌های ضد ایرانی در همسایگی ایران تهدید بسیار جدی برای امنیت سرزمینی جمهوری اسلامی خواهد بود.
 اکنون، اتحاد اقوام در جامعه ایران نه تنها فضیلت بلکه یک ضرورت اساسی است و ایران در شرایط فعلی ، باتوجه به روند حرکت کشورهای غربی در برابر ما و به ویژه در مساله هسته ای بیش از پیش نیازمند اتحاد آحاد است.
اما با همه این دل نگرانی‌ها تنوع قومی در ایران به دلیل وجود مولفه‌های حقیقی همبستگی میان اقوام و قرار گرفتن هویت قومی به عنوان جزء لاینفک هویت ملی یک فرصت است.پس هرچه مولفه‌های هویت قومی با توجه به هویت ملی تقویت شود، هویت و همبستگی ملی نیز تقویت خواهد شد.
 مهم‌ترین ویژگی‌های اقوام ایرانی را باید در مولفه‌های مشترک جست‌وجو كرد تا بتوان آن‌ها را در قالب یک هویت واحد به نام ملت پذیرفت. تاریخ، جغرافیا، سنت‌ها و فرهنگ مشترک میان اقوام ایرانی، از جمله محورهای اساسی وحدت‌آفرین میان این اقوام است.
در همین راستا قانون اساسی ما به ويژه در اصل ۸۴ ، نمایندگان و مجلس را کارویژه ملی بخشیده است و ما به عنوان وکلای ملت و به استناد قانون اساسی به عنوان میثاق ملی موظفیم با افکار ارتجاعی و تعصبی -قومیتی که قصد ساختن نوعی از لویی جرگه در ایران را دارد، مبارزه كنيم. 
 اتحاد اقوام راهکار حفظ تمامیت ارضی ایران است و اگر ملت ایران بر حفظ هویت خود و لزوم یکپارچگی ملی به اجماع برسد، دشمن حتی اگر قصد شکستن یا ضربه وارد کردن به این تمامیت یا هویت را داشته باشد، نمی تواند کاری از پیش ببرد و طمع دشمن وقتی بیشتر می‌شود که بنیادهای اتحاد و همبستگی ملی را در درون جامعه ما در خطر ببیند. نیاز امروز کشور رسیدن به انسجام راهبردي است. منظور از انسجام راهبردي، رسیدن به ترکیب مناسبی از مصالح ملی ، منفعت ملی و علایق جزيی است که موضوع قومیت‌ها و مطالبات گوناگون آن‌ها را می‌توان در رکن سوم یعنی همان علایق جزيی جای داد. ترویج قوم گرایی در حال حاضر از بزرگ‌ترین خیانت‌هایی است که نظام اسلامی را تهدید می‌کند و متاسفانه برخی نخبگان سیاسی نیز دانسته یا نادانسته بر طبل این تفرقه می‌کوبند.
حضرت امام خمینی(س) به عنوان رهبر بزرگ‌ترین رخداد قرن بیستم در تمام مشی تئوریک و عملی خود، همواره با قومیت‌گرایی به‌عنوان یک خطر برای انقلاب مخالفت می‌کردند:«اسلام دین برابری و برادری و در آن نژاد مطرح نیست. کرد و فارس، ترک وعرب، دراسلام مطرح نیست و آن چیزی که در اسلام مطرح است، تقوا و صفا برادری و برابری است. در اسلام، نژاد ، قومیت و گروه و ناحیه مطرح نیست تمام مسلمین چه اهل سنت و چه شیعه برادر وبرابر و همه برخوردار از مزایا و حقوق اساسی هستند».
حاکم نبودن نگاه تبعیض‌آمیز
تنوع اقوام در نظام جمهوری اسلامی ایران موجب نقش‌آفرینی عموم مردم و نخبگان در حوزه‌های گوناگون خواهد شد. وجود انواع سلیقه‌ها و گرایش‌هاى سیاسى و اقوام ایرانى و پیروان ادیان و اهالى مناطق گوناگون کشور در مجلس شورای اسلامی نشان از حضور و نقش‌آفرینی تمامی اقوام ایرانی در قانون‌گذاری دارد و نمایندگان محترم باید از این دستاورد بزرگ انقلاب حراست كنند.
 اسلام نیز به حکم منطق آرمانی خود، ناسیونالیسم و قومیت منفی که نتیجه ای جز ایجاد مانع بر سر راه پیوند واقعی میان انسان‌ها را در بر ندارد، مردود دانسته است و به همین علت هیچ کدام از تعالی اسلام نشان قوم یا نژاد معینی را بر پیشانی خود ندارد. اعتقاد به برتری نژادی، یکی از عوامل مهم تفرقه در بین اقوام است که دیدگاه اسلامی آن را مطرود و عاری از حقیقت می‌داند و مجلس شورای اسلامی موظف است بر اساس همین تعالیم ناب اسلام از ساحت خود قومیت‌گرایی را بزداید و اجازه ندهد ملیت قربانی تعصبات بی‌حاصل قومیت شود.
در نهایت به نظر می‌رسد مواردی که ذکر مي‌كنم، بتواند به حفظ انسجام و افزایش ضریب اتحاد ملی کمک كند و مجلس و نمایندگان آن نیز به عنوان رکن قانون‌گذاری بايد نهایت تلاش خود را برای تحقق این موارد به کار ببندند:
 ۱. تاکید بر مشترکات اقوام به ویژه مشترکات مذهبی بین شیعه وسنی.
۲. تاکید بر فرهنگ و تمامیت ارضی.
۳.  تاکید بر حفظ و حمایت از نظام مقدس اسلامی.
 ۴. فراهم کردن زمینه گفت‌وگو میان اقوام مختلف جهت نیل به انسجام کامل اسلامی.
 ۵. استفاده از رسانه‌های جمعی فراگیر جهت آگاهی بخشی به افراد جامعه و افزایش سطح بینش سیاسی ایشان.
 ۶. پذیرش سلیقه ها و نظرات متفاوت و سازنده و ارائه معیارها و ملاک‌های صحیح وحدت.
 ۷. توجه به موضوع اتحاد ملی به ویژه اتحاد اقوام به عنوان یک راهکار عملی جهت مقابله با دشمنان اسلامی.