هنرمند اصيل نافرمان است

بابك احمدي  محمد يعقوبي در دوره‌اي از حيات فرهنگي تئاتر ايران معرفي شد و باليد كه عنوان نمايش‌نامه‌نويس- كارگردان بسيار حايز اهميت بود. تئاتر ايران در سال‌هاي مياني دهه 70 و اوايل دهه 80 بروز و ظهور گروهي از هنرمندان را به نظاره نشست كه به واسطه حداقلي از فضاي باز سياسي حاكم بر دولت امكان طرح مسائل اجتماعي را در آثار نمايشي‌اش به دست آورد. حميد امجد نيز در گفت‌وگوي خود با روزنامه اعتماد بر آن انگشت گذاشت و معتقد بود همين عامل موجب استقبال مردم از نمايش‌هاي روي صحنه و برقراري ارتباطي موثر و دو سويه ‌شد. شرايطي كه بعدها هرگز رخ نداد. گرچه آرشيو اسناد و تصاوير تئاتر ما همچنان يكي از ضعف‌هاي اساسي اين حوزه است اما خاطره اجراي آثاري مانند «مجلس شبيه در ذكر مصايب استاد نويد ماكان و همسرش مهندس رخشيد فرزين» نوشته و كارگرداني بهرام بيضايي، «پچپچه‌هاي پشت خط نبرد» و «دو حكايت از چند حكايت رحمان» نوشته و كارگرداني از عليرضا نادري، «رقص كاغذ پاره‌ها»، «زمستان 66» و «يك دقيقه سكوت» نوشته و كارگرداني محمد يعقوبي همچنان در ذهن مخاطبان حرفه‌اي تئاتر ادامه حيات مي‌دهد. اسامي مورد اشاره در كنار چهره‌هايي چون فرهاد مهندس‌پور، محمد رضايي‌راد، حميد امجد، نادر برهاني‌مرند و كوروش نريماني تنها نمونه‌اي از جريان به راه افتاده محسوب مي‌شوند. اما با عبور از دوران به گفته يعقوبي «احترام متقابل هنرمندان و دولتمردان»، فصل تازه ارتباط دولت و ملت در تمام عرصه‌ها ظهور كرد و به واسطه سياست‌ها! تندباد حوادث از راه رسيد. از اينجاي تاريخ يك دهه اخير به بعد بعضي نام‌ها نوشتن را كنار گذاشتند، بعضي نوشتند و در كشوي ميز خود نگهداري كردند، چهره‌هايي مثل يعقوبي هم تاكيد داشتند كه بايد در هر شرايط كار كرد. بنابراين چون اجازه يا امكان ادامه تجربه گذشته وجود نداشت، ايده «بازتوليد» و «استمرار اجراي آثار قبلي گروه» به ميان آمد تا آن دوران هم گذشت. به هر ترتيب در نهايت شرايطي رقم خورد كه افول دوران نويسنده- كارگردان‌هاي موثر تئاتر ايران را شاهد باشيم. يعقوبي در همين دوران به كانادا رفت و تجربه كار در شرايط جديد را از سر گذراند. با او درباره تمام آنچه گذشت به گفت‌وگو نشسته‌ايم كه در ادامه مي‌خوانيد.   ابتدا كمي از سفر به كانادا و فعاليت‌هاي تئاتري در اين مدت بگوييد. وقتي سال ۲۰۱۳ به كانادا سفر كردم ابتدا با مشكلاتي مواجه بودم اما دفعه‌ی دوم ۲۰۱۵ که رفتم خیلی خوش گذشت. چون فرصت بسيار خوبي براي مطالعه داشتم و تئاتر هم کار کردم. «يك دقيقه سكوت» را به زبان انگليسي روي صحنه بردم و «مرد بالشي» و «برهان» را به زبان فارسي اجرا کردیم. آيدا كلاس بازی‌گری برگزار كرد و «رقص كاغذپاره‌ها» را با هنرجویان‌ش اجرا کرد. يعني ما حدود یک سال و چند ماهی که آن‌جا بودیم چهار نمايش کار کردیم. يك دقيقه سكوت به طور ويژه براي‌م اتفاق خاصي بود چون باعث شد با فرهنگ تئاتري كانادا به‌ويژه در زمينه برنامه‌ریزی و اجرا بيش‌تر آشنا شوم. به نظر خودتان اين نمايش‌ها در برقراري ارتباط با تماشاگر موفق بودند؟ ما هفت شب اجرا داشتيم كه تقريبا با استقبال مواجه شد. البته در كانادا اين‌طور نيست كه سالن‌ها همیشه پر باشند. حتا به‌ترين نمايش‌ها هم سالن‌هایش اغلب پر نیست. این فرق مهم تئاتر تورنتو با تهران است. این‌جا ممکن است کارهایی چنان با استقبال روبه‌رو شوند که شما تا یک هفته بعدش بلیت آن تئاترها را نتوانید گیر بیاورید. در تورنتو فقط ممکن است سالن تئاترهای تجاری زود پر شود. ولی امتیاز کار تئاتر در کانادا این است که از كارهاي تئاتري حمايت مالی می‌شود. گروه‌های شناخته‌شده و با تجربه‌ سالانه و در برخی موارد سه سالانه حمایت مالی می‌شوند. یعنی هر سه سال برای تولید سه سال بعد‌شان حمایت مالی می‌شوند که بتوانند برنامه‌ریزی کنند. این حمایت‌ها آدم را تشویق به کار می‌کند. هیچ نهادی هم نیست که برای شما تعیین‌تکلیف کند چه کاری اجرا نکن. وضعیت جوری است که آدم تشویق می‌شود شرکت تئاتری به شکل قانونی ثبت کند و درخواست حمایت مالی بدهد بلکه پذیرفته شود. ما هم یک شرکت تئاتر ثبت کردیم به نام ‌Nowadays Theatre که ترجمه‌ی نام فارسی گروه ما در ایران است: تئاتر «این‌روزها.» ثبت شرکت هم خیلی آسان بود. در کل فکر کنم یک ماه طول کشید ولی شک ندارم اگر کسی بخواهد در ایران شرکت تئاتری تاسیس کند با هفت‌خوان روبه‌رو است. با انواع رفتارهای امنیتی، عقیدتی و گزینشی. پای اماکن و نمی‌دانم چه به میان می‌آید و دردسرهای کثیف و مشمئزکننده‌ی کاغذبازی و از این اتاق به اتاق دیگر رفتن‌ها و سر و کله‌‌زدن با کارمندانی که چون از کارشان بیزارند با بی‌اعتنایی و پس از رفت‌وآمدهای مکرر شاید کارت را راه بیندازد. درباره تجربه يكي دو سال دوري از كشور بيشتر توضيح مي‌دهيد. در مورد حمايت‌ مالي از گروه‌ها هم نكته‌اي داشتيد كه اشاره به آن براي اطلاع مديران تئاتري بد نيست. نمايش‌نامه‌هايي به زبان انگليسي خواندم، تئاتر ديدم و از طرفي آن‌قدر تئاتر دیدم که با اطمینان بگویم تئاتر ايران از نظر کیفی هيچ از تئاتر کانادا كم ندارد. کسانی در ایران هستند که هر بار فرصت کنند توی سر تئاتر ایرانی می‌زنند و جاهلانه تئاتر خارجی را ستایش می‌کنند این‌ها یک ناخودباوری به تئاتر ایران را ترویج می‌کنند که وظیفه‌ی خودم می‌دانم جوانان را از این خودکوچک‌بینی درباره‌ ایران برحذر بدارم. همچنين فرصتی پیش آمد تا با بازيگران کانادایی کار کنم که تجربه‌ی گران‌بهایی برای خودم بود که باید به زبانی جز زبان مادری‌م با آنان کار می‌کردم. مثل همه‌ی گروه‌هایی که در جشنواره‌ی «سامرورکس» کارشان پذیرفته شده بود به من هم از دفتر جشنواره نامه‌ای داده شد که شما می‌توانید از این نهادها درخواست حمایت مالی کنید. از اداره‌ی هنر تورنتو، از اداره‌ی هنر استان انتاریو و از اداره‌ی هنر کانادا. من به هر سه اداره درخواست فرستادم. سهیل پارسا در این زمینه خیلی به من کمک کرد که مدیو‌نش هستم. اداره‌ی هنر تورنتو درخواست ما را پذیرفت و حمایت مالی ش
سایر اخبار این روزنامه
اصولگراها از ريش‌سفيدان حرف شنوي ندارند فراخوان كاهش مصرف گاز روحاني در حال حاضر رقيبي ندارد احتمال استعفاي احمد مسجد جامعي سروش رفيعي : بعد اردوي تيم ملي تصميم مي‌گيرم واردكننده‌ها حق گرانفروشي ندارند تعيين تكليف تحقيق و تفحص از شهرداري پيش از انتخابات رشداقتصادي زير سايه «اعداد مخفي» هنرمند اصيل نافرمان است راهبرد و ابزار مخالفان دولت ريه شهرها از كار افتاده‌است تراژدي سال نو ... آبروداري نيست، عين آبروريزي است سكوت روحاني روحاني در حال حاضر رقيبي ندارد اصولگراها از ريش‌سفيدان حرف شنوي ندارند اصولگراها از ريش‌سفيدان حرف شنوي ندارند فراخوان كاهش مصرف گاز سروش رفيعي : بعد اردوي تيم ملي تصميم مي‌گيرم روحاني در حال حاضر رقيبي ندارد احتمال استعفاي احمد مسجد جامعي فراخوان كاهش مصرف گاز واردكننده‌ها حق گرانفروشي ندارند سروش رفيعي : بعد اردوي تيم ملي تصميم مي‌گيرم احتمال استعفاي احمد مسجد جامعي هنرمند اصيل نافرمان است واردكننده‌ها حق گرانفروشي ندارند رشداقتصادي زير سايه «اعداد مخفي» راهبرد و ابزار مخالفان دولت هنرمند اصيل نافرمان است ... آبروداري نيست، عين آبروريزي است رشداقتصادي زير سايه «اعداد مخفي» راهبرد و ابزار مخالفان دولت تراژدي سال نو ... آبروداري نيست، عين آبروريزي است سكوت روحاني تعيين تكليف تحقيق و تفحص از شهرداري پيش از انتخابات تراژدي سال نو ريه شهرها از كار افتاده‌است تعيين تكليف تحقيق و تفحص از شهرداري پيش از انتخابات سكوت روحاني ريه شهرها از كار افتاده‌است