توصیه به تعقل رهبران ترکیه

محمدحسین  کبیری
کارشناس مسائل منطقه

از زمان اقدامات مداخله‌جویانه و خلاف مقررات بین‌المللی ترکیه در امور برخی از کشورهای همسایه از جمله سوریه و عراق و در نتیجه نافرجامی چنین اقداماتی، شاهد اظهارات بی‌ربط مقامات این کشور و در رأس آنها رجب طیب اردوغان علیه جمهوری اسلامی ایران بوده‌ایم. این اظهارات از اواسط بهمن سال گذشته و در زمان سفر اردوغان به بحرین، شکل و شمایل غریبی به خود گرفت. اردوغان در این سفر ضمن اشاره به اوضاع عراق و بیان اینکه در عراق هم مجادله مذهبی و هم مجادله قومی وجود دارد، مدعی شد که «در عراق ملیت‌گرایی فارس وجود دارد، همراه با این ملیت‌گرایی فارس، تجزیه‌طلبی نیز در آنجا موضوعیت دارد.» وی ضمن بیان اینکه در سوریه هم شرایط یکسانی وجود دارد، سخنان بسیار بزرگ‌تری را به زبان آورده و گفت: «باید جلوی اینها را بگیریم.» اردوغان بار دیگر و در 6 فروردین سال جاری در مراسم شام و اختتامیه ششمین مجمع «زبان شیرین» ترکیه - انگلستان در آنتالیا، ضمن اشاره به فجایع انسانی در منطقه از جمله لیبی، سوریه و عراق، بدون توجه به نقش‌آفرینی‌های خود ترکیه در این فجایع (حداقل در سوریه و عراق)، مدعی شد: «چیزی که در عراق جریان دارد، در واقع یک نژادپرستی ناشی از تنش مذهبی بوده و این نیز چیزی جز گسترش نژادپرستی مبتنی بر تاریخ ایران در منطقه از طریق سیاست‌های توسعه‌طلبی این کشور (ایران) نیست.» طی روز گذشته (16 فروردین)، اردوغان بار دیگر چنین سخنان بی ربطی را به زبان آورده و با اشاره به وضعیت موجود در عراق عنوان نموده است: «اگر به این وضعیت نگاه کلی بیندازیم؛ در عراق یک نیرو برای حمایت از ایران در راستای ملی‌گرایی فارس، ولی بر اساس مذهب تشکیل می‌شود. تلاش‌های توسعه‌طلبی در منطقه در راستای ملی‌گرایی فارس، ولی مبتنی بر مذهب‌گرایی است.» این ادعاها در حالی مطرح می‌شود که پیش‌تر خود ترکیه برای تحقق بخشیدن به رؤیای رهبرانش در احیای امپراتوری عثمانی، سیاست‌های فرقه‌گرایانه و توسعه‌طلبی را پیگیری می‌کند. همداستان شدن با وهابی‌ها و تجاوز به خاک سوریه و عراق خود نشان آشکاری بر این ادعا است.


هر چند ذکر این نکته ناخوشایند بوده و هیچ قصدی برای توهین به اردوغان نیست، ولی چنین سخنان بی پایه و اساسی، نشان می‌دهد که اردوغان به واسطه ناکامی در اجرای سیاست‌های مداخله‌جویانه در امور سوریه و عراق و پشتیبانی و حمایت همه‌جانبه در به وجود آمدن داعش و تداوم آن، تعادل روحی خود را از دست داده است. البته فشارهای وارده بر اردوغان موجب شده است که کشورهای اروپایی و برخی دیگر از همسایگان ترکیه نیز از حملات کلامی و اقدامات ماجراجویانه ترکیه و اردوغان بی نصیب نباشند. برخورد هیجانی ترکیه با آلمان، هلند، اطریش و... خود، دلیل دیگری بر فقدان تعقل در جهت‌گیری سیاست خارجی ترکیه می‌باشد.
البته این گونه رفتارها و عواقب آن به خود اردوغان و دولت تحت امر او مربوط است، ولی ذکر این نکته لازم است که اتهام‌زنی و ادعاهای موهوم علیه ایران، نمی‌تواند سیاست‌های مداخله‌جویانه و توسعه‌طلبانه این کشور را توجیه کند. شایسته است ترکیه ضمن درس گرفتن از اشتباهات تاریخی خود، به حق حاکمیت کشورهای همسایه و خواست ملت‌های سوریه و عراق که دولت‌های منتخب خود را برگزیده‌اند، احترام گذاشته و بیشتر از این موجبات مشکلات بغرنج داخلی خود و منطقه را فراهم نسازد.
شاید رهبران ترکیه و اردوغان بتوانند با متهم‌سازی دیگران مشکلات ناشی از سیاست‌های غلط خود را برای مدتی از ملت شریف و مسلمان ترکیه پنهان داشته و آنها را برای رأی مثبت دادن به رفراندوم برنامه‌ریزی شده، تهییج و تحریک کنند، ولی بدانند که آفتاب همیشه پشت ابر باقی نخواهد بود و روزی حقایق برای تمامی ملت‌ها و از جمله مردم شریف ترکیه آشکار خواهد شد. اگر امروز جمهوری اسلامی ایران برای کمک به مبارزه با گروه‌های تروریستی نظیر داعش در عراق و سوریه نقش‌آفرینی می‌کند، بنابر دعوت رسمی دولت‌های قانونی این کشورها بوده است و هرگز به معنی فرقه‌گرایی نمی‌تواند باشد. دفاع جمهوری اسلامی ایران از حق و حقوق ملت فلسطین نشان دیگری از عدم پیگیری سیاست‌های فرقه‌گرایانه از سوی تهران است. دولتمردان ترکیه بویژه اردوغان باید در نظر داشته باشند که ایران و ترکیه همسایه دیرین همدیگر هستند و شایسته است که در راستای منافع مردم دو کشور روابط برادرانه و دوستانه‌ای را داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی همسایگان را بهترین گزینه برای تقویت و گسترش روابط بین ملت‌ها و کشورها می‌داند و گفت‌وگوی سازنده با همسایگان را به جای متهم کردن دیگران مناسب‌ترین روش برای تقویت و تحکیم روابط با آنها می‌داند. مناسب است آقای اردوغان نیز به جای ادامه دادن به ادعاهای بی پایه و اساس خود، با تعقل و خرد، در راستای منافع مردم ترکیه و ثبات منطقه، گام بردارد.