روزنامه ابتکار
1396/01/17
تنها دو سال دیگر برای بهرهوری از طرح هیرکانی برای تولید زیستتوده باقی مانده است
گنج خفته زیر زبالههاایرانشهر-آنیتا سادات عابدی: به طور قطع افراد زیادی هنوز اطلاع ندارند که در شهرهای شمال کشور و اعماق جنگلها چه اتفاقی درحال وقوع است. عده زیادی از مردم که از احساسات و دلبستگیهای محیط زیستی برخوردار هستند، تلاش میکنند زمان سفر به شهرهای شمالی از دورریز زباله در جنگلها و فضای سبز خودداری کرده و حتی مدتها زباله را با خود حمل میکنند تا سطل زبالهای پیدا کنند. مردم خبر ندارند که زبالههای داخل زبالهدانها یا پسماندهای آپارتمانهای شمال درنهایت از اعماق جنگلهای سبز سردرمیآورند. حیرتانگیز است اما حقیقت دارد؛ برای زبالههای شهری شمال کشورمان چارهای اندیشیده نشده است و این زبالهها هرروز و هرشب به بکرترین نواحی جنگلی منتقل میشوند تا از چشم مردم پنهان بمانند ولی آیا آثار مخرب آنها نیز با این تغییر مکان ازبین میرود؟ هرچندوقتیکبار شاهد آتشسوزی جنگلها دراثر افزایش دما و فشردگی زبالهها هستیم و ازسوی دیگر شیرآبه این پسماندها با آب نهرهای جنگلی مخلوط شده، به پاییندست میرود و مصرف آن ازطریق دام و طیور و مردم لطمات جبرانناپذیری را به سلامت جامعه وارد میکند.
لزوم آموزش مردمی درکنار جذب سرمایههای خصوصی
حقیقت دارد! برای انباشت زباله جنگلهای پرطراوت انتخاب میشوند و علت این انتخاب هم دور بودن نقاط عمقی آنها از چشم مردم است. بنابراین چه مردم یا گردشگران اخلاقمدار باشند و زباله را در جایگاههای مخصوص آن بیندازند؛ چه اهمیتی برای محیط زیست خود قائل نباشند، توفیری نمیکند؛ جنگلها و رودخانههای شمال توسط سازمانهای دولتی ذیربط درحال تخریب عمدی هستند و زمانیکه از مسئولان آنها علت را جویا میشویم، پاسخ میدهند بهدلیل کمبود بودجه و نبود زیرساختهای لازم چارهای جز این کار ندارند.
اما طی سالهای اخیر دولت ایران با همکاری برنامه توسعه ملل متحد(UNDP) و حمایت تسهیلات محیط زیست جهانی (GEF) در قالب پروژهای پنجساله تحت عنوان پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی اقدام به تغییر شرایط حاضر کرده است. ایده اصلی این پروژه واگذاری کارها به بخش خصوصی و بهویژه مردم ساکن حاشیه جنگلهاست. پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی از حدود سه سال پیش آغاز به کار کرده و بر آموزش جوامع محلی تمرکز کرده است تا بهجای اینکه هریک برای بهرهبرداری حداکثری از منافع حاصل از اکوسیستم تلاش کنند و در مسیر این بهرهبرداری باعث تخریب جنگل و محیط زیست شوند. عدم دورریز زباله بهصورت پراکنده، جمعآوری زبالهها و تفکیک آنها از مبداء برای تبدیل زباله به کود کمپوست و لزوم تعبیه زبالهسوز از محوریت آموزشهای پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی به جوامع محلی جنگلهاست اما در این میان آنچه کارسازتر از همه روشها به نظر میرسد، استفاده از زبالهسوز است که جوامع محلی ازپس تامین هزینههای آن برنمیآیند. مهرداد بائوج لاهوتی در این رابطه
می گوید: آموزش مردم درراستای جمعآوری زبالهها و استفاده از زبالهسوزها مفید است اما آنان با دست خالی قادر به استفاده از دانستههای خود نخواهند بود. اگر قرار است مردم بومی شمال به جنگلداری اجتماعی بپردازند، باید برای آنان تسهیلاتی درنظر گرفت تا برای ایجاد کارخانه به توان مالی دست یابند؛ ضمن اینکه اگر سرمایهگذاران بخش خصوصی به این کار ورود پیدا کنند، ممکن است فرصتهای شغلی مناسبی برای ساکنان این نواحی ایجاد شود. درنتیجه ایجاد کارخانجات زبالهسوزی از هر طریقی که رقم بخورد، بهنفع مردم ساکن نواحی جنگلی است.
نماینده مردم لنگرود دررابطه با نحوه پیشبرد طرح مرتبط با زبالهسوزها در شمال کشور میگوید: برای تعبیه زبالهسوز در شهرهای شمالی دو راهحل وجود دارد. یکی از این راهها سرمایهگذاری دولت است که بهدلیل کمبود منابع مالی ممکن نیست. یک زبالهسوز 200 تنی نیاز به 300ـ200 میلیارد تومان بودجه دارد که دولت از عهده آن برنخواهد آمد. راه دیگر جذب مشارکت بخش خصوصی است که آن هم نیازمند مقدماتی است. نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی ادامه میدهد: بخش خصوصی برای ورود به یک پروژه نیاز به توجیه اقتصادی دارد. حداقل توجیه اقتصادی درمورد زبالهسوزها این است که دولت تضمین کند برق تولیدی این کارخانجات را بهصورت تضمینی و با قیمت مناسب خریداری کند. درحالحاضر وزارت نیرو چنین ضمانتی به بخش خصوصی نمیدهد؛ وگرنه افرادی هستند که علاقمند به سرمایهگذاری در این حوزه باشند.
گنج عظیمِ فراموششده
زباله علاوه بر بو و ظاهر بد و اثرات مضر و مخرب، ابعاد دیگری هم دارد که سبب شده عنوان طلای کثیف بر آن اطلاق شود. برخی کارشناسان میگویند در شمال کشور از محل تفکیک غیرقانونی و غیربهداشتی پسماند درآمد کلانی عاید شهرها میشود و همین امر سبب شده است مردم شهرها از ادغام زبالههای خود درجهت ایجاد کارخانههای زبالهسوزی با بهرهوری اقتصادی امتناع ورزند. اما اگر مردم از ابقای منافع خود مطمئن باشند، قطعا با ایجاد کارخانه مشترک موافقت خواهند کرد. نایب رییس فراکسیون محیط زیست در مجلس نهم در این خصوص اظهار میکند: چنین ادعایی نمیتواند صحت داشته باشد چراکه ما سابق بر این تجربه احداث چند کارخانه تولید کود کمپوست را داشتهایم که هریک حاصل همکاری و مشارکت چند شهر شمالی کشور بودهاند. بنابراین مانع اصلی احداث کارخانجات زبالهسوزی این نیست. بائوج لاهوتی اضافه میکند: در زمینه زبالهسوزها چه یک فرد قصد سرمایهگذاری داشته باشد، چه تعاونیها تمایل به ورود داشته باشند و چه سهام کارخانه میان مردم شهرها توزیع شود، تفاوتی نمیکند؛ مشکل اصلی نبود ضمانت خرید ازسوی دولت است. بخش خصوصی تا مطمئن نباشد که برای برق تولیدی کارخانه بازاری وجود دارد، به این بخش ورود نخواهد کرد.
زیستتوده (Biomass) یک منبع تجدیدپذیر انرژی است که از مواد زیستی به دست میآید. بهطورکلی زبالههایی که منشاء زیستی داشته باشند و از تکثیر سلولی پدید آمده باشند زیستتوده نامیده میشوند که ضایعات جنگلی، محصولات و ضایعات کشاورزی، باغداری و صنایع غذایی، زبالهها و فاضلابهای شهری و صنعتی و فضولات دامی نمونههایی از آن محسوب میشوند. امروزه مشخص شده است که سوختهای زیستی بهدستآمده از پسماندهای جنگلها و محصولهای کشاورزی جهان سالانه میتواند برابر با انرژی ۷۰ میلیارد تن نفت خام، انرژی در دسترس بشر قرار دهد که این میزان ۱۰ برابر مصرف سالانه انرژی در جهان است.
تنها دو سال مهلت داریم
آموزش به جوامع محلی از اهمّ فعالیتهای مرتبط با زباله است چراکه ناآگاهی و بیاطلاعی فرهنگی ضعف عیان کشور ما است. پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی در این خصوص اقدامات خوبی انجام داده است و ما اگر قرار است به نتیجه موردنظر دست یابیم، دولت باید همکاری بیشتری با جوامع محلی و مسئولان پروژه داشته باشد. ممکن است مردم بتوانند هزینههای مرتبط با تولید کود کمپوست را در قالب واحدهای تولیدی کوچک و حتی خانگی تامین کنند اما هزینههای مرتبط با کارخانجات زبالهسوزی قطعا نیازمند اعطای تسهیلات ویژه به مردم یا کمک درراستای جذب سرمایهگذار خواهد بود. زیستتوده سهم بزرگی در میان دیگر انواع منابع انرژیهای نو دارد؛ بهطوریکه پس از زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی، چهارمین منبع بزرگ انرژی دنیا بهحساب میآید. در ایالات متحده آمریکا 3ـ4 درصد از انرژی اولیه مورد نیاز فقط از منابع زیست توده تامین میشود؛ این درحالی است که ایران نهتنها نتوانسته است از این طلای کثیف بهرهوری ایجاد کند بلکه حتی قادر به دفع مضرات و آسیبهای آن نیست. تا پایان پروژه مدیریت چندمنظوره جنگلهای هیرکانی که در چهار ناحیه پایلوت کار خود را آغاز کرده است، تنها دو سال باقی مانده و اگر حمایتهای دولتی چاشنی تلاشهای پروژه شود، دستیابی به بهترین نتیجه ممکن میسر خواهد شد.
سایر اخبار این روزنامه
حادثه شیمیایی در ادلب خشم جهانی را برانگیخت
شلیک به قلب مذاکرات سوری
زلزله ای به بزرگی 6 ریشتر و پس لرزه هایش بخش هایی از خراسان رضوی را لرزاند
لرزه بر تن خراسان تخریب 40 تا 100 درصدی چندین روستا
انتخابات و شعار هایی که اجزایشان منجر به بحران می شود
پوپولیسم کاندیداها بر محور اقتصاد
«ابتکار» از قیمت انواع میوه در فصل بهار گزارش میدهد
نوبرانههایی به قیمت طلا!
تنها دو سال دیگر برای بهرهوری از طرح هیرکانی برای تولید زیستتوده باقی مانده است
شهرام نیا: فرصت هایی برای معرفی کاندیداها بدون مغایرت با قانون انتخابات کشور فراهم می شود
علی محقق
چرا سراغ رئیسی رفته اند؟
در جلسه هیات وزیران مطرح شد
اعضای دولت از روحانی در انتخابات حمایت میکنند
«جمنا»ییها در انتظار نظر نهایی رئیس آستان قدس رضوی برای کاندیداتوری در انتخابات
پرسپولیس با شکست پیکان به قهرمانی نزدیک تر شد
روحانی در جلسه هیات ویژه گزارش ملی حادثه ساختمان پلاسکو:
برای نخستینبار بررسی حادثهای ملی توسط هیاتی مستقل و علمی انجام شد