حمایت اکثریت گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی از نامه‌ای که باعث وحدت ملی شد سردارِ همبستگی

همدلی| گروه سیاسی- یکی از خبرهایی که طی هفته گذشته بخش بزرگی از حجم رسانه‌ها و مطبوعات در ایران و جهان را به‌خود اختصاص داد، گفته رئیس جمهور حسن روحانی درباره صادرات نفت ایران و تحلیل برخی رسانه‌ها از گفته‌های او این بود که در صورت ممانعت آمریکا از صدور نفت ایران، صادران نفت سایر کشورهای منطقه از آبراهه استراتژیک «تنگه هرمز» نیز به مخاطره خواهد افتاد.
فارغ از اینکه منظور روحانی به‌طور دقیق این بوده یا نبوده؛ او در مورد دولت اسرائیل نیز سخنانی بر زبان راند و ضمن محکوم کردن این دولت به شدیدترین شکل ممکن که همان «به رسمیت نشناختن» این رژیم بود، بازهم سبب شد تا رسانه‌ها و تحلیل‌گران داخلی و خارجی بر روی این سخن رئیس جمهور ایران نیز واکنش‌ها و موضع‌گیری‌ها مختلفی نشان دهند.
در این میان واکنش «سردار سرلشگر قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حمایت و تمجید او از سخنان رئیس جمهور نیز سبب شد تا واکنش‌های مختلف و بعضا تخریبی نسبت به او در فضای مجازی و رسانه‌ای کشور بازتاب داده شود.
سلیمانی که نشان داده اهل رسانه‌ای شدن نیست و کمتر جلوی دوربین ظاهر می‌شود و با تاسی به گفته بنیانگذار جمهوری اسلامی در امور سیاسی دخالت نمی‌کند؛ با این همه پس از حمایت از رئیس جمهور مورد هجمه‌هایی قرار گرفت. هجمه کنندگان به این سردار و جانباز جنگ تحمیلی از همان جریانی هستند که از مدت‌ها پیش در مسیر تخریب دولت و شخص رئیس جمهور گام بر می‌داشتند و در این مسیر، آنچنان سردار، سردار می‌کردند و از سلیمانی تعریف می‌کردند که دیدنی و شنیدنی بود اما به محض حمایت و تمجید او از رئیس جمهور روحانی، سمت توپخانه‌ رسانه‌های خود را با گرایی جدید به سمت سلیمانی گرفتند و از تخریب او هم فروگذار نکردند.


این درحالی است که همین جریان‌ها بارها از گفته‌ها و شخص رهبر انقلاب برای اهداف خود هزینه کرده بودند در حالی که رهبری بارها طی سخنرانی‌ها و دیدارهایشان به وحدت و یکپارچگی آحاد ملت تاکید کرده و همبستگی را مهم‌ترین ویژگی در مقابل دشمنان و به‌خصوص آمریکا برشمرده بودند.
هنوز مشخص نشده که فصل‌الخطاب برای این جریان‌ها که نه برجام و نه دولت بر آمده از رای مردم را قبول دارند، چه کسانی هستند. تا دیروز سردار سلیمانی کعبه آمال و شخصیت برجسته‌ این جریان به شمار می‌رفت و درست پس از اینکه او از حسن روحانی حمایت و تمجید کرد، هدف حملات آنان قرار گرفت.
نظر مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی
مسیح مهاجری در قسمتی از سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «پاسخ ‌ندادن به تهدید به معنای عقب‌نشینی است و برای منافع ملی خطرناک است و دشمن را به طمع می‌اندازد، بنابراین حتماً باید به تهدید پاسخ داده شود. پاسخ ‌دادن هم اگر با تناسب همراه نباشد ممکن است عوارض منفی دربرداشته باشد.
حواشی غیرلازم داخلی پاسخ رئیس‌جمهور روحانی به تهدید رئیس‌جمهور آمریکا، از ورود نظامیان به این ماجرا شروع شد. تردیدی نیست که اعلام حمایت نظامیان کشورمان، از موضع رئیس‌جمهور روحانی در برابر سخن بی‌منطق و مداخله‌جویانه دونالدترامپ با نیت خیرخواهانه و در جهت تقویت موضع رئیس‌جمهور بود، اما نکته‌ای که در این زمینه باید مورد توجه و تامل قرار گیرد اینست که در این مرحله از رویارویی که مرحله سیاسی است، نیازی به ورود نظامیان به این موضوع نیست. وظیفه آن‌ها اقدامات عملی در مرحله‌ایست که مناقشات سیاسی به نتیجه نرسد و فرماندهی کل قوا برای چنین اقداماتی تصمیم‌گیری نماید.
قبل از این مرحله، فراتر از موضعگیری‌های سیاسی هرگونه موضعگیری توسط نظامیان موجب عکس‌العمل توسط نظامیان طرف مقابل می‌شود که ممکن است مناقشات را از چارچوب سیاسی به چارچوب مناقشات نظامی بکشاند کما اینکه اکنون چنین شده و چه بسا خواست طرف مقابل نیز همین باشد.
علاوه بر این، افرادی نیز در داخل – که معمولاً دوست دارند با چاشنی سیاسی و جناحی وارد تمام موضوعات و مسائل شوند – ورود نظامیان به موضوع مورد مناقشه میان رئیس‌جمهور روحانی و دونالدترامپ را از حواشی گزنده بی‌نصیب نگذاشته‌اند. این حاشیه‌ها هم برای کشور مضر است. اکنون کشور ما در شرایط خاصی قرار دارد که کوچک‌ترین تخطی از چارچوب‌های قانونی و کم‌ترین حاشیه‌پردازی به‌ویژه در مسائلی که با امنیت کشور مرتبط هستند، به زیان تمام خواهد شد. همه باید از حاشیه‌پردازی‌ها پرهیز کنند و فقط در چارچوب وظایف قانونی خود عمل نمایند.
تاکید امام‌خمینی بر پرهیز نظامیان از ورود به عرصه سیاسی متکی به یک نگاه عمیق و استراتژیک بود. این نگاه، علاوه براینکه حفاظت از منافع ملی را تضمین می‌کند، موجب صیانت از اعتبار و اقتدار نیروهای مسلح نیز می‌شود. کشور ما به دلیل تهدیدهایی که از هر طرف علیه نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، اکنون به نیروهای مسلح محبوب و صاحب اقتدار بیش از هرزمان دیگری نیازمند است.
این نیاز، مخصوص امروز نیست، اگر قرار است نظام جمهوری اسلامی با هویت واقعی خود باقی بماند طبعاً دشمنی‌ها هم ادامه خواهد یافت و نیاز به نیروهای مسلح نیز ادامه خواهد داشت. درست به همین دلیل است که اعتبار و اقتدار نیروهای مسلح باید حفظ شود و همواره ارتقاء یابد».
رسایی وارد می‌شود
«حمید رسایی»، نماینده پیشین مجلس، از دلواپسان معروف و حامی پروپاقرص «محمود احمدی‌نژاد» در صفحه شخصی‌اش در شبکه اجتماعی توئیتر که البته در کمند «فیلترینگ» است، نوشت: «به تاریخ که نگاه می‌کنم، امثال اشعث کندی و ابوموسی اشعری یک عمر به امام علی (ع) خون دل دادند، یکی دوبار هم در حرف و نه در عمل، مواضع درست داشتند، اما مالک اشتر برای دست بوسی از آنها دستپاچه نشد».
البته این توئیت رسایی که در آن حسن روحانی را با اشعث کندی و ابوموسی اشعری و قاسم سلیمانی را به مالک اشتری که به دست بوسی آنان رفته، قیاس کرده بود برخی اصولگرایان را که هنوز بر اصولی پایبند هستند ، به واکنش واداشت.
فرارو نوشت: واکنش‌ها به نوشته رسایی آن‌قدر زیاد بوده که او در توییت دیگری به‌نوعی مجبور به اصلاح نوشته قبلی شده است. او در توییت دوم ضمن بازنشر توییت قبلی مدعی شده که انتقاد او به ادبیات نامه بوده است نه اصل نامه! رسایی نوشته است: «این توییت نه در انتقاد از اصل نامه‌نگاری حاج قاسم سلیمانی و حمایت از مواضع آقای روحانی بلکه انتقاد از ادبیات وی و به‌کار‌بردن واژه دست‌بوسی برای کسی است که با یک دستش برجام را به مردم و انقلاب تحمیل کرد و با دست دیگرش در حال تحمیل ‌FATF است.
نکته جالب اما این است که رسایی توییت دوم خود را با هشتگ «حمایت از هاشمی» و «حمایت از لاریجانی» منتشر کرده است!
تاریخ مصرفشان تمام شده
حسین کنعانی‌مقدم، از فعالان حزبی اصولگرا، درباره توییت حمید رسایی، به ایرنا گفته است: «بصیرت انقلابی از مسائل مهمی است که افرادی که انقلابی واقعی هستند آن را دارند. نامه فرمانده سپاه قدس به رئیس‌جمهوری حاکی از بصیرت انقلابی و خارج از حب و بغض‌های سیاسی و جناح‌بندی بود که حقیقت را بیان و از اقدامی که روحانی انجام داد، حمایت کرد. کسانی که تفکر دگماتیک داشته و متحجر دینی هستند، بصیرت انقلابی ندارند و سعی می‌کنند با الفاظی که در‌ شان خودشان است، موضوعات جامعه را تحلیل کنند. به نظر می‌آید گرفتاری انقلاب همین آدم‌ها هستند که درک صحیحی از انقلاب و شرایط آن ندارند و فقط مطامع سیاسی و رقابت‌های گروهی خود را دنبال می‌کنند». این فعال سیاسی اصولگرا، تصریح کرد: «تاریخ مصرف چنین افرادی تمام شده و این قبیل اقدامات آب در هاون کوبیدن است». برخلاف رسایی اما نامه قاسم سلیمانی با واکنش مثبت چهره‌های جناح اصولگرا روبه‌رو شده است. جمعه گذشته آیت‌الله امامی‌کاشانی از تریبون نماز جمعه تهران از نامه سلیمانی تشکر کرد. او گفت: «از آقای سلیمانی تشکر می‌کنم به خاطر نامه گرمی که به آقای روحانی نوشتند، این در انسجام ملت خیلی موثر است، دشمن می‌ترسد و می‌گوید که کشور یک کاسه است؛ این مسئله‌ای عقلی، دینی و نقلی است، عقل و دین می‌گوید که اسلام یک سخن دارد». روزنامه رسالت هم به استقبال از نامه‌نگاری سلیمانی رفته است و هم به رسایی کنایه زده است. این روزنامه نوشته است: «حاج قاسم مدت‌هاست در تراز «معلم انقلابی» ظاهر شده است. شعار نمی‌دهد و اهل تظاهر نیست؛ بلکه با کنش اجتماعی و عمل سیاسی‌اش برای من و شما و دیگران مشق است و پند و عبرت. پیام نامه یک جمله بیشتر نیست؛ «هرکس با انقلاب است اهل حق است و باید دستش را بوسید». انتشار این نامه در زمانی ‌است که بسیاری برای استقبال از مواضع انقلابی رئیس‌جمهور دچار «وسواس سیاسی» شدند. عده‌ای به اسم اینکه نیت رئیس‌جمهور چنان است و چنین به شک و دودلی افتادند. برخی دیگر با «ژست بصیرت‌گونه» از نفاقش گفتند.
آنچه در این دوران که جبهه‌ای جهانی با محوریت ترامپ، صهیونیست‌ها، آل‌سعود و فرقه رجوی علیه ایران تشکیل شده، می‌تواند سدی محکم در برابر آنها باشد، تنها و تنها وفاق و همبستگی ملی است. اما کاسبان تحریم هم راستا با همفکران خارجی، هرروز در صدد پردازش بحرانی داخلی هستند تا آب را گل‌آلود و از آن ماهی بگیرند و برای شفاف نشدن این آب گل‌آلود از شفاف کنندگانی مانند سردار سلیمانی هم نمی‌گذرند.
سایر اخبار این روزنامه