چـرخش نامتعادل

سياست‌زدگي در ايران منحصر به يك قشر يا جناح نيست بلكه در تمام جريانات و گروه‌هاي حاضر در كشور مي‌توانيم اين وضعيت را مشاهده كنيم. بعد از پايان دوره احمدي‌نژاد و مسائلي كه ديگر تكرار آن براي مردم خسته‌كننده شده است، عده‌اي به عنوان دولت ائتلافي روي كار آمدند و قرار شد تا به خوبي براي بهبود امور كشور تلاش كنند ولي به نظر مي‌رسد اين نوع رويكردها در ايران نتيجه‌اي ندارد. در همان زمان‌هاي ابتدايي برخي مدعي بودند كه دولت يازدهم وامدار اصلاح‌طلبان است و از طرف ديگر عده‌اي نيز سعي مي‌كردند تا موفقيت‌هاي قوه مجريه را به نام خود بزنند ولي هيچكس مشكلات و شكست‌هاي دولتي را كه روي كار آورده‌بودند گردن نمي‌گرفت.
عصبانيت از جسارت جهانگيري
روزگار گذشت و نوبت به انتخابات سال 96 رسيد؛زماني كه مردم داغ بودند و قشر عظيمي به روحاني رو آورده بودند و دوست‌نداشتند كه مشكلات دولت را ببينند. در آن زمان مناظره‌ها مانند رقابت‌هاي هر دوره‌ به انتخابات رنگ و بوي خاصي داده بود و پيروز آن رقابت‌ها فردي غير از اسحاق‌جهانگيري نبود. جهانگيري به حدي در مناظره‌ها عالي حاضر شد كه برخي معتقد بودند كه او خطري براي روحاني است! در حالي كه جهانگيري به دليل آخرين درخواست‌هاي هاشمي وارد اين ميدان شده بود. درخشش جهانگيري سبب شده بود تا برخي با حسادت نسبت به اين فرد سخن بگويند. در همين راستا كيهان‌نشينان در گزارشي با عنوان«اغراق درباره جهانگيري براي پوشاندن ضعف‌هاي روحاني» نوشتند كه مدعیان اصلاحات در حالی که تا دیروز اسحاق جهانگیری را نامزد پوششی و ضربه گیر روحانی می‌خواندند، پس از مناظره روز جمعه، وی را در قامت نامزد اصلی متصور شده و به صراحت با جهانگیری، از روحانی عبور کرده و برای ماندن تا انتهای مسیر با نامزد اختصاصی خود وسوسه شده اند. در این زمینه روزنامه شرق در یادداشتی به چرخش اصلاح طلبان اشاره کرد و نوشت: «چرخش رویکرد اصلاح‌طلبان و صراحت آنان، خاصه اسحاق جهانگیری که در مناظره اخیر خود را نماینده طیفِ اصلاح‌طلب خواند، قالیباف و تیم انتخاباتی او را شوکه کرد». شرق همچنین با تیتر «توفان جهانگیری» از مناظره روز جمعه نامزدها گزارشی ارائه داد و ضمن موفق خواندن جهانگیری در این مناظره مدعی شد روحانی خاطره مناظره‌های سال 92 را زنده کرد. روزنامه اعتماد در ستون نگاه روز در مطلبی به موضوع مناظره‌های انتخاباتی پرداخت و نوشت: «برگزاري نخستين دور مناظره‌ نامزدهاي انتخابات رياست‌جمهوري در ايران، دستاوردي بزرگ براي پيشبرد مردمسالاري ديني و تلاشي براي آگاه‌سازي مردم از روندي است كه مي‌تواند انتخاب آن‌ها را تسهيل ‌كند». در ادامه این نوشتار آمده است: «برگزاري اين مناظره و در واقع عرضه ملي آن، تاثير بسيار تعيين‌كننده‌اي خواهد داشت. به ويژه اينكه مردم در طول سال‌هاي گذشته نتايج عملي اجراي سياست‌هاي برخي از اين نامزدها را لمس و تجربه كرده‌اند و بنابراين به خوبي مي‌توانند در مورد صحت سخنان آن‌ها و درستي ادعاهاي آنان قضاوت كنند». كيهان كه ادعاهاي او براي همگان روشن است در ادامه گزارش خود نوشته بود روزنامه بهار همچون سایر روزنامه‌های زنجیره‌ای در ادامه خط تخریبی خود علیه نامزدهای رقیب دولت در انتخابات ریاست جمهوری در شماره دیروز خود تلاش کرد که این بار رقبای روحانی را به سوء استفاده از شعائر دینی و مذهبی متهم کند.
گل به خودي‌هاي مساله‌دار


اين اقدامات از كيهان و اطرافيانش بعید نبود زيرا مشخص است كه اين جريان به دنبال چه هستند ولي گل به خودي يكي از افراد منتسب به حزب اعتدال و توسعه حواس‌ها را متوجه يك موضوع ديگر كرد. مرتضی بانک درپاسخ به این پرسش که حضور جهانگیری را در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری چگونه ارزیابی می‌کند و اینکه آیا جهانگیری قرار است تا آخر کنار روحانی به رقابت بپردازد، گفت: آقای روحانی کاندیدای نهایی ما هستندف با تکیه بر عملکرد خوب و با توجه به اعتمادی که مردم به عملکرد دولت داشته‌اند. این مقام مسئول در دولت وقت افزود: ایشان عزم جدی‌ای برای ادامه حرکتی که شروع کرده‌ و در حال تکمیل آن هستند، دارند که امیدواریم در 29 اردیبهشت ابتدا شاهد حضور پرشور مردم و سپس نتایج مطلوبی برای حزب اعتدال و توسعه باشیم. وی درباره حضور جهانگیری ادامه داد:‌ آقای جهانگیری برای تکمیل و ارائه ظرفیت‌های مختلفی که درون جبهه اصلاحات وجود دارد وارد عرصه انتخابات شده که ما این حضور را به‌فال نیک می‌گیریم و امیدواریم حضور ایشان به رقابت‌ها و شور انتخاباتی بیفزاید و امیدواریم که ایشان دفاع همه‌جانبه‌ای از دستاوردهای دولت داشته باشد. عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه افزود: بي‌شك حضور آقای جهانگیری در عرصه انتخابات برای رقابت با دکتر روحانی نخواهد بود و ایشان تنها به ارائه چالش‌ها و دستاوردهای دولت یازدهم می‌پردازند. بانک در پاسخ به سوالی درباره شرکت روحانی در مناظرات انتخاباتی اظهار داشت: آقای روحانی اهل مبارزه، مصاحبه، رقابت و ورود به چالش‌های سیاسی است و از ورود به مناظرات استقبال می‌کند چرا که می‌خواهد تمامی انتقادات و حرف و حدیث‌های مطرح‌شده در سال‌های گذشته را پاسخ دهد. وی افزود: البته من اطلاع دقیقی در مورد حضور یا عدم حضور ایشان در مناظرات انتخاباتی ندارم. اين نوع اظهارات بانك نه تنها توضيحاتي براي بهبود وضعيت تيم روحاني نبود بلكه شائبه وجود اختلافات را بيشتر كرد و حتي عاملي براي ايجاد دودستگي در دولت شد؛ اقدامي كه به نظر مي‌رسد دارودسته اعتدال و توسعه به آن علاقه داشتند زيرا در ادامه نيز چشمه‌هايي از اين نوع اقدامات جريان مذكور را مشاهده كرديم. براي مثال برخي رسانه‌ها مدعي شده‌بودند كه واعظي به جايگاه اسحاق‌جهانگيري چشم طمع دارد و به دنبال آن است.
رو شدن دورويي
اين ماجرا تا جايي پيش رفت كه علي‌صوفي از نيروهاي اصلي انتخاباتي سال 96 روحاني در مصاحبه‌اي اظهاراتي را به زبان آورد كه در نوع خود جاي تامل داشت. اين مطلب توسط سايت فرارو منتشر شده بود و اين رسانه در ابتداي خبر خود نوشت كه وحدت اسحاق جهانگیری و حسن روحانی در دولت یازدهم را در همان ثانیه‌های اولین مناظره‌های انتخاباتی دیده می‌شد. زمانی که محمدباقر قالیباف خواست اولین جملات انتقادی اش را نثار روحانی کند، اسحاق جهانگیری که در کنار او نشسته بود پاسخی به قالیباف داد که به زعم هواداران روحانی و جهانگیری بسیار کوبنده بود. جهانگیری آن‌قدر در قاب رسانه ملی درخشید که اصولگرایان درصدد ایجاد اختلاف بین روحانی و جهانگیری در همان ایام انتخابات برآمدند. اما بعد از رای آوردن دوباره روحانی در انتخابات ظاهرا این اختلاف ایجاد شده است. اما دیگر القای اختلاف از سوی رسانه های اصولگرا در آن نقش ندارد. کسانی که اختلاف بین روحانی و جهانگیری را تایید می‌کنند معتقدند همه مسائل به محمود واعظی ريیس دفتر ريیس جمهور می‌رسد. علی صوفی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب همین نگاه را دارد. او در گفت و گو با فرارو حضور جهانگیری در دولت را تشریفاتی می خواند و می گوید: اگر روحانی قائل به کم‌رنگ شدن نقش جهانگیری باشد، حضور او در سمت معاونت اول فایده‌ای ندارد. او گفته بود:« کاری که آقای جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری 96 کرد یک خودزنی سیاسی بود. او برای آقای روحانی سنگ تمام گذاشت و سپر آقای روحانی در برابر حملات سازماندهی شده جریان مقابل شد. آقای روحانی بدون حضور آقای جهانگیری تاب و توان این حملات را نداشت. این حضور زودهنگام و ایفای نقش در عرصه انتخابات ریاست جمهوری حساسیت هایی را درباره جهانگیری در شورای نگهبان یا نهادهای دیگر به وجود آورد. او قبل از حضور در انتخابات موقعیت هایی داشت که با حضور در انتخابات این موقعیت‌ها را به خطر انداخت. انتظار می رفت جهانگیری به عنوان یار غار آقای روحانی، چشم و دست راست روحانی باشد اما ما دیدیم که آقای روحانی تغییر جهت داد و همراه با این تغییر جهت نقش آقای جهانگیری در دولت کمرنگ شد. به ویژه با رفتن آقای واعظی در ریاست دفتر رييس جمهور می‌شود حضور کنونی آقای جهانگیری را تشریفاتی خواند. آقای واعظی خود را اصولگرا معرفی می‌کند اما اصولگرایی او با اصولگرایی نهاوندیان از زمین تا آسمان تفاوت دارد. آقای نهاوندیان یک چهره اصولگرای اصیل است و آقای واعظی در صدد اثبات اصولگرایی خودش است. بنابراین واعظی می‌خواهد به جریان اصولگرا چراغ سبز نشان دهد. یک کار برای چراغ سبز نشان دادن به آن جریان می تواند این باشد که آقای واعظی بخواهد آقای جهانگیری را دور بزند. یعنی ارتباط بین وزرا و معاون اول را قطع کند. این موضوع پیش بینی می شد و چنین چیزی هم رخ داد. آقای جهانگیری به طور طبیعی باید نقش پر رنگ تری نسبت به قبل پیدا می کرد اما آقای روحانی بنابر مصلحت اندیشی‌های اطرافیان خود تغییر جهت داد و منجر به کنار گذاشتن آقای جهانگیری در عمل شد».
رابطه مردم‌داري و عاقبت‌به‌خيري
اين روزها نيز خبر استعفا يا كنارگيري جهانگيري مطرح است؛ خبري كه حتي به جمع‌كردن وسائل اين مقام ارشد دولتي از نهاد رياست‌جمهوري منتهي شد ولي در ادامه منابعی آن راتكذيب كردند. موضوعي كه با وجود شواهد موجود چندان دور از ذهن نيست. از واعظي و بانك و ساير افراد اعتدال و توسعه انتظاري نيست ولي انتقادي كه در اين ميان مطرح است مربوط به روحاني مي‌شود؛ فردي كه موفقيت خود را در انتخابات سال 92 مديون اصلاحات و در كارزار 96 اول مديون جهانگيري و در ادامه ملت است ولي به نظر مي‌رسد مانند احمدي‌نژاد كه عقل و هوش خود را به مشايي داده بود، وي نيز مسخ واعظي شده است. اين رويه خوشايند مردم نيست؛ ملتي كه به اين دولت اميد داشتند ولي نااميدي نصيب شان شد. بي‌شك اگر جهانگيري سعي دارد اين دولت منفعل را كه اقداماتش هم‌خواني با آرمان‌هاي راي‌دهندگان و ملت ايران ندارد ترك كند، اقدامي است كه براي حفظ آبروي اصلاحات در دستور كار قرار مي‌گيرد ولي اينكه عده‌اي بخواهند از اين وضعيت استفاده كرده و چشم طمع به جايگاه او داشته باشند بدانند كه مردم این اقدامات را از یاد نمی برند و اجازه نمي‌دهند كه عده‌اي با منفعت‌گرايي تمام آرمان ها و اهداف جامعه مدني و مردم را زير سوال ببرند. روحاني نيز بايد بداند كه غير از مردم و بدنه‌حامي وي هيچ‌كس براي او نخواهد ماند و اين بازي‌هاي سياسي از چشم ملت پنهان نمي‌ماند. بنابراين باید رستگاري مردم را مد نظر داشته باشد تا اينكه لايه‌هاي قدرت را از خود راضي نگه دارد.