جنگ اقتصادي را جدي بگيريم


کورش شرفشاهي
k.sharafshahi@gmail.com






مدتهاست جنگ فيزيکي به فراموشي سپرده شده است. ديگر نه تنها سخني از شمشير و سپر نيست،‌ بلکه استفاده از مسلسل،‌ موشک و بمب اتم نيز حقارت آميز است. حتي ساخت فيلمهاي سينمايي جنگي نيز جذابيتي ندارد. مدتها بود جنگ سرد جايگزين جنگ نظامي‌شده بود و پس از آن جنگ‌هاي ديگري از جمله جنگ بيولوژيک، جنگ ميکروبي، جنگ رسانه‌اي و جنگ اقتصادي مطرح شد. اما امروزه جهان فرصتي براي از دست دادنظرفيتها ندارد. اگر جنگ نظامي‌رخ مي‌دهد براي آن است که کشورهاي سازنده اسلحه بتوانند زرادخانه‌هاي خود را سرپا نگه دارند زيرا بخشي از اقتصادشان بر پايه کارخانه‌هاي اسلحه سازي استوار است. کشور ما نيز با جنگ اقتصادي رو به رو است. امروزه آمريکا حتي در فکر حمله نظامي‌به کشورمان نيست اما به سادگي بر امضاي خود پاي برجام خط بطلان مي‌کشد تا بتواند با اعمال تحريم‌ها، به حساب خودش وارد جنگ اقتصادي با ايران شود. اما اين حمله نيازمند پاتکي در خور است. هنگامي‌که اقتصاد مقاومتي را تعريف کرديم، براي آن دبيرخانه اداري تعريف نشد بلکه از همان زمان معتقد بوديم که وارد جنگ اقتصادي شده‌ايم و به همين دليل ستاد فرماندهي براي اقتصاد مقاومتي تعريف کرديم تا باور کنيم که در جنگ تمام عيار اقتصادي قرار داريم. اما همانگونه که براي جنگ نظامي‌به آرايش و موضع گيري مقابل دشمن نيازداريم، در جنگ اقتصادي نيز بايد آرايش جنگي بگيريم. بايد بتوانيم حمله دشمن را پيش بيني کنيم و براي آن پاسخ مناسب داشته باشيم. بايد بدانيم در برابر تحريمها چه ابزارهايي داريم و چگونه، چه زمان و در چه سطحي بايد اين ابزارهاي اقتصادي را به کار بگيريم. بايد بدانيم که اقتصاد تک محصولي وابسته به نفت، سمي‌مهلک براي اقتصاد کشور است که با آغاز تحريمها زمين گيرمان مي‌کند. بايد بدانيم که اقتصاد مصرف گرا تا چه اندازه خطرناک است. بايد بدانيم بي توجهي به توليد که منجر به تعطيلي کارخانه‌ها مي‌شود، تا چه اندازه مي‌تواند کشورمان را وابسته کند. بايد به سمت بومي‌سازي در تمامي‌عرصه‌ها برويم. بايد به کشاورزي بيش از اينها بها بدهيم تا حداقل براي تامين کالاهاي اساسي، وابسته به ديگران نباشيم. خلاصه آنکه بايد امکانات وتوانمندي‌هايمان را مقابل موضع گيري‌هاي دشمن به صف کنيم تا آرايش جنگ اقتصادي را درک کنيم و اگر جايي کمبودي وجود دارد، به فکر جبران باشيم.