روزنامه نگاری را می شود زنده کرد

این روزهانسخه‌های کاغذی روزنامه ها به فروش نمی‌رسداما مطالب وگزارش هایی که توسط آن ها تولید می‌شود درسایت هاوکانال های تلگرامی دست به دست می‌چرخد.همچنین درحالی که روزنامه ها نسبت به برخی اخبار سکوت می کنند،کانال های تلگرامی فرصت جذب مخاطب را از آن ها ربوده اند. امروز براساس تقویم روزخبرنگار است،اما به جای انتظار کشیدن برای تبریک‌های متداول باید به فکر احیای روزنامه و روزنامه نگاری بودوآن را یکی از مهم‌ترین وظایف این صنف قلمداد کرد.از روزدوشنبه 15 مرداد 97 روزنامه شرق نسخه آنلاین خودرا برای عموم از حالت مجانی خارج کرد و خوانندگان باید برای خواندن مطالب آن پول پرداخت کنند.
شرق علت این اقدام را هزینه های بالای تولید روزنامه عنوان کردکه دلیل بسیار درستی است. هزینه های تولید هرنسخه روزنامه بسیار بالاست. این هزینه ها تنها در صورت فروش نسخه های آن در کنار آگهی هایی که می‌توانند جذب می‌کند،امکان پرداخت هزینه ها را فراهم می کند.از آنجا که هیچ کدام از این دو امر مهم به درستی تحقق پیدا نمی‌کند،روزنامه‌ها روز به روزدر فرم ومحتوا «لاغرتر»می شوند. هم از تعداد صفحات آن‌ها کاسته می شود و هم محتوای آن ها ازخبرها ومصاحبه ها و سخنرانی های تکراری پر می شود. درکنار ضعف گردش مالی رسانه ها،فشار بیرونی به مطبوعات و ضعف خلاقیت در آن‌ها را هم می توان به عنوان عاملی برای رکود درمطبوعات ذکر کرد.این روزها در شهرهای مختلف اعتراضاتی وجود دارد.اما روزنامه وروزنامه نگار تلاش می‌کند ازکنار آن به آرامی عبور کند. دلایلش این چشم‌پوشی از منظری کاملا منطقی است:«روزنامه و روزنامه‌نگار نمی‌تواند هزینه انتشار گزارش اعتراضات را بپردازد». روزنامه می داند در صورتی که برخی خبرها را پوشش دهد باید منتظر برخورد و تذکر باشد. این درحالی است که برای یک روزنامه نگار هیچ سوژه ای مهم تر و جذاب تر از پیگیری اخبار وجود ندارد؛ اتفاقی که روزمرگی ها معمولی را به طور کامل از بین می برد. با این حال ضعف خلاقیت نیز در پوشش همین موارد قابل کتمان نیست. این درست است که این دست اتفاقات از منظرهای سیاسی و امنیتی محدودیت دارند اما هیچ خلاقیتی نیز برای برون رفت از این وضع دیده نمی‌شود. سوژه های جذاب و نابی از گزارش در مورد اعتراض می تواند بیرون بیايد که فارغ از منظرهای سیاسی و امنیتی، برای هر روزنامه نگاری در هر کجای جهان جذاب باشد.محتوای رسانه ها می‌تواند به مواردی همچون؛ گزارش از بافت سنی وجنسی حاضران در اعتراض،حواشی پیرامون اعتراض،تاثیر آن برکسبه محل ومواجهه سکنه نزدیک به اعتراضات با این وقایع را شامل شود. فشارهای عجیب و غریب بر روزنامه نگاران به یک رویه معمول تبدیل وبسیاری را آواره یا بی کار کرد،سایه سنگین خود را همچنان حفظ کرده است. این امر قابل انکار نیست.از سوی دیگر همین فشارها روزنامه‌نگار را از ناظری بی طرف به یک «فعال سیاسی» یا «مبارز» مبدل می‌کند که خود دلیل دیگری می شود بر فشار بیشتر.این چرخه مدام در حال تکرار است و تضعیف جامعه روزنامه نگاری است. نتیجه آن نیز سوق دادن افراد به بی تفاوت نسبت به وقایع مهم است. واقعیت این است که اگر روزنامه هاورسانه‌ها خبریا گزارش و مصاحبه‌ای تولید نکنند،کانال ها و شبکه های مجازی نمی توانندبرای همیشه محتوا تولید کنند.آن ها تنها شتاب دهنده‌هایی هستند که در جهت توزیع مطالب در فضای مجازی عمل می‌کنند و منافع بیشتری حتی از صاحبان رسانه اصلی دارند. در مجموع اینکه: دو راه برای برون رفت از این وضعیت به عنوان راه حل‌های کلیدی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. اول: خلاقیت بیشتر و بیشتر اصحاب رسانه و روزنامه نگاران. دوم: اجرای قانون حق نشر (کپی رایت). رسانه ها باید بتوانند از کسانی که مطالب‌شان را بدون اجازه منتشر می‌کنند شکایت و در اسرع وقت آن‌ها را تعطیل کنند. یا آنکه در منافع حاصل از انتشار این مطالب و در آمدهای آن شریک باشند.