هستی زماتم هجرت ملول شد باقر(ع) شهید مکتب آل رسول شد

نوائیان - ای پنجمین شکوفه شکوفا شده باغ امامت! ای پرچم‏دار سرزمین رسالت! ای شاهد غوغای کربلا! ای وارث خون خدا! در شب‌های محنت‌زده شهر مدینه، نخل‌ها، غربت تو را فریاد می‌کنند. تویی که شاهد شهادت جدت، حسین(ع) بوده‌ای و محرم اسرار پدرت، زین‌العابدین(ع)، در هنگامه ستم و بیداد امویان. تو آوای بلند حق‌طلبی زینب را شنیده‌ای؛ دیده‌ای که چگونه با صاعقه بیانش، کاخ ستم را بر سر یزید و یزیدیان ویران کرد. تو شاهد رحلت جانگداز عمه کوچکت بوده‌ای. چشمان تو، در مسیر کربلا تا کوفه و از آن‌جا تا شام، چه صحنه‌های پرمصیبتی که مشاهده نکرد و گوش‌های تو، چه نغمه‌های حزن آلودی را که نشنید؛ نغمه‌هایی که خون به جگر انسانیت می‌کردند و مظلومیت آل رسول(ص) را فریاد می‌زدند. یا باقرالعلوم! تویی که پیامبرخدا(ص) شکافنده دانشت نامید و جابر، سلام پر مهر او را به تو رساند. امشب، ماه و ستاره بر غم فراقت می‌گریند. شهر پیامبر (ص)، مرثیه وداع با تورا می‌خواند. بگذار من هم در غم شهادتت مرثیه بخوانم. بگذار بر یتیمی طالبان دانش و معرفت مویه کنم. بگذار عقده گلو را بگشایم و مظلومیت تو را فریاد بزنم که در شهر جدت غریب بودی؛ اما لحظه‌ای از بیان حق و حقیقت، فروگذار نکردی. سیمای سیره پرفروغ تو،  زینت بخش معرفت شناسی شیعه و جایگاه رفیعت، فخر دوستداران اهل بیت(ع) است.  اماما! رهبرا! دستم بگیر در این ظلمت دهشتناک که سخت به دعای تو محتاجم. مرا دریاب ای حقیقت جاویدان خفته در بقیع.  یا وجیهاً عندا...، إشفع لنا عندا...