گذر چین از آمریکا به آفریقا

مانا اسکویی* - سفر همزمان صدراعظم آلمان و نخست‌وزیر بریتانیا به آفریقا و آغاز به کار مجمع همکاری چین و آفریقا از دوشنبه هفته جاری از طرفی یک‌بار دیگر بر اهمیت استراتژیک اقتصادی- سیاسی قاره سیاه به عنوان سرمایه‌ای برای چند دهه آینده مهر تایید می‌زند.
اگر هدف‌گذاری اقتصادی آلمان و بریتانیا در آینده نزدیک در آفریقا به چند سال اخیر و با توجه به مشکلات داخلی دو کشور- از بحران مهاجرتی و دولت ائتلافی گرفته تا شرایط دشوار در پسابرجام- روندی رو به رشد داشته اما چین از چند دهه گذشته و در شرایطی که دیگر کشورهای توسعه‌یافته درگیر مشکلات و بحران‌های داخلی و جهانی بودند آرام و با چراغ خاموش آینده رشد اقتصادی قدرت سیاسی خود را با توسعه بالقوه و ساختاری قاره سیاه پیوند زده و روز به روز هم جای پای خود را در شریان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آفریقا محکم‌تر کرده است.
حضور ترامپ در کاخ سفید و چالش او با ساختار تجارت آزاد و به تبع آن بر هم ریختن معادلات و مبادلات سیاسی و تجاری آمریکا با جهان و به‌طور خاص با دستاوردهای دوره هشت ساله اوباما، شرکای تجاری و هم‌پیمان‌های سیاسی و نظامی واشنگتن درصدد برآمدند تا شرایط اقتصادی خود را از منظر تجاری با حوزه‌های جدید منطبق سازند.
در این رهگذر چین به عنوان بزرگ‌ترین طرف تجاری آمریکا و بزرگ‌ترین طلبکار این کشور هنگامی که با افزایش تعرفه‌های تجاری از سوی واشنگتن روبه‌رو شد، به چالش و رقابت خود با آمریکا، شیوه‌ای جدید و سرعت بیشتری بخشید که می‌توان به نشست اقتصادی چندی قبل با شرق اروپا و حوزه بالکان یا نشست چند روز آینده با کشور آفریقایی اشاره کرد که در مورد اول با کاهش تعرفه‌های تجاری همراه بود و در ارتباط با آفریقا هم که تعرفه را از میان برداشته است.


سیاست‌های ضد و نقیض اقتصادی ترامپ که در نهایت ریزش ساختار تجارت جهانی را هدف گرفته است نه‌تنها چین که دیگر شرکای قدیمی آمریکا را به فکر برنامه‌ و حوزه‌های جایگزین انداخته که در این میان آفریقا به عنوان میدانی آرمانی و بالقوه قابل رشد و توسعه شناخته می‌شود.
جدا از چین، اتحادیه اروپا به طور خاص آلمان،‌ بریتانیا و فرانسه که با مشکلات ساختاری و تناقض‌های داخلی به ویژه در زمینه مهاجرت و صادرات تولیدات خود- با توجه به افزایش تعرفه‌های آمریکا- روبه‌رو هستند به سرعت دست به کار شده و به بازارهای تازه روی آورده‌اند که این بار هم آفریقا در راس همه قرار دارد. مرکل و می که هر کدام به نوعی در شرایط سخت و بحرانی به کار خود ادامه می‌دهند در سفر به آفریقا تلاش می‌کنند در رقابتی‌ نابرابر با چین، بخشی از سرمایه‌گذاری مورد نیاز آفریقا را در زمینه‌های صنعتی، فضای مجازی و توسعه زیرساخت‌ها تامین کنند.
از طرفی فرانسه که پس از تحریم‌های جدید آمریکا بیش از آلمان و بریتانیا، دستش از بازار ایران کوتاه می‌ماند، به نوبت و با توجه به رابطه تاریخی با آفریقای خاورمیانه‌ای و همچنین رابطه مناسبی که با کشورهای آسیای جنوب شرقی به طور خاص ویتنام و اندونزی و کامبوج دارد، جبران مافات کرده و رابطه اقتصادی خود را وسعت بخشید.
به باور کارشناسان و به درستی آینده جهان در چند دهه آینده با آینده آفریقا و اقیانوسیه گره خواهد خورد تا جایی که چشم و گوش کشورهای توسعه‌یافته را به سوی خود جلب خواهد کرد که در پس رهگذر شرایط کنونی خاورمیانه و برآیند سیاست‌های ترامپ، بیش از هر عاملی سرمایه‌گذاران را به سوی بخش قابل اعتمادتر جهان، قاره سیاه می‌کشاند که به نظر می‌رسد در این زمینه چینی‌ها پیش از بقیه برای تصاحب جهان عاقبت‌نگر هستند.
*تحلیلگر سیاست بین‌الملل
osk.ma@yahoo. com