بحران رسانه‌‌ای در بحران

داود سالمی ‪-‬ نقش رسانه‌ها در شرایط بحران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و از آنجا که امروزه رسانه‌ها باتوجه به گسترش روزافزون خود در ادوار مختلف تاریخی و جوامع بشری به جزء جدایی‌ناپذیر بحران در چرخه مدیریت بحران تبدیل شده‌اند، به طوری که رسانه‌ها از سویی می‌توانند به بحران‌زدایی به‌کار گرفته شوند و از سوی دیگر می‌توانند در فرصت بحران‌زایی و بحران‌سازی نقش موثری داشته باشند. امیدآفرینی و امیدزدایی در جامعه از جمله نقش‌های مثبت و منفی رسانه‌ها در بحران است و بر این اساس موضوع حساس‌سازی مسئولان و اقشار مختلف، آگاه‌سازی و آموزش لازم برای مقابله احتمالی با بحران از جمله کارکرد اصلی رسانه‌ها در مواقع بحرانی است.
در واقع کارکرد اصلی رسانه‌ها در حین بحران نمود و ظهور پیدا می‌کند. چگونگی بهره‌برداری از حجم وسیع اطلاعات، هدایت و راهبری اجتماعی و نحوه آگاه‌سازی نهاد‌های داخلی و بین‌المللی در این مرحله بحرانی انجام‌ می‌شود. شفافیت رسانه‌‌ای در این مرحله موجب افزایش اعتماد عمومی نسبت به رسانه‌ها‌ می‌شود.
درخصوص ارتباطات رسانه‌ای در مواقع بحرانی می‌توان گفت رسانه‌ها به عنوان پل ارتباطی موثر یا حلقه اتصال میان مردم و دولت هستند، هرچه این پل ارتباطی مستحکم‌تر و موثرتر باشد‌ می‌تواند در پیشگیری از بحران یا کاهش آسیب‌های بحران بسیار نقش‌آفرین باشد. تشکیل کارگروه‌های رسانه‌‌ای مدیریت بحران به‌منظور فرهنگ‌سازی، اطلاع‌رسانی، تعیین سخنگوی بحران، آموزش اصحاب رسانه‌ای مرتبط با بحران، تعیین نقش‌های رسانه‌‌ای در هر یک از مراحل چرخه مدیریت بحران از جمله برنامه‌های موثر برای نقش‌آفرینی رسانه‌ها در شرایط بحران است، ولی درصورتی که این حلقه اتصال تبدیل به حلقه مفقوده شود می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری به‌وجود آورد و این حلقه مفقوده در برخی بحران‌ها منجر به تشدید بحران شده است.
رسانه‌ها در حین بحران بایستی یاری‌گر و یاری‌رسان دولت باشند و فضایی مبتنی بر واقعیت ایجاد کنند که دولت را در فعالیت‌های مختلف از جمله امدادرسانی و کنترل بحران یاری رسانند. همچنین جلوگیری از جریاناتی که قصد دارند با توسل به تبلیغات سوء اجتماعی سیاسی از شرایط موجود یا به قولی از آب گل‌آلود ماهی بگیرند، همچنین از همه مهمتر ارائه نقاط قوت و ضعف در سه مرحله بحران، مطالبه‌گری، حساس بودن و آگاهی‌بخشی از کارکردهای اصلی و اساسی رسانه‌ها در کنترل یا مهار بحران است که به کاهش نقاط ضعف یا تقویت نقاط قوت‌ می‌انجامد.


پس‌لرزه‌های بحرانی پس از پایان ظاهری بحران در جامعه شکل می‌گیرد. در این موقعیت حساس کارکرد اصلی رسانه‌ها سرعت بخشیدن به ایجاد توازن پس از فاجعه و جلوگیری از بحران مضاعف است. بحران می‌تواند برای رسانه‌ها یک فرصت محسوب شود، چرا که از طریق این موضوع مهم‌ می‌توانند به جذب حداکثری مخاطبان برای رسانه خود بپردازند. در این میان رسانه‌هایی موفق هستند که صرفا به گزارش‌های خبری و بازتابی اکتفا نکنند، بلکه با ارائه گزارش‌های تحلیلی، علمی و منطقی ارزش رسانه خود را افزایش دهند. بحران بهترین موقعیت برای افزایش ارزش رسانه‌‌ای رسانه‌هاست، البته عکس این موضوع هم به‌خوبی صادق است.
برخی رسانه‌ها در حین رخ دادن بحران، سعی در جنجال‌سازی‌‌، موج‌سواری و تهییج افکار عمومی دارند و به‌دلیل عدم سازگاری با سیستم حاکم، با بزرگ‌نمایی موضوعات بحرانی سعی در نمایش ناکارآمدی سیستم حاکم دارند و بحران را برای خود ابزاری برای ضربه‌زدن به اشخاص‌ می‌دانند و بدین ترتیب از کارکرد اصلی اطلاع‌رسانی صحیح و شفاف بسیار فاصله می‌گیرند و وارد مسابقه رسانه‌‌ای در فضای بحرانی‌ می‌شوند (به‌طور مثال در فاجعه منا که متاسفانه برخی رسانه‌ها مسابقه ارائه فجیع‌ترین تصاویر را داشتند.) در این حالت رسانه‌ها بحران را بحرانی‌تر می‌کنند. در هرصورت در بحران نبایستی رقابت ناسالم رسانه‌‌ای به‌وجود آید، این همان مسئله‌‌ای که متاسفانه امروزه مرسوم شده است و فضای مسموم را بر فضای بحران حاکم می‌کند. در این وضعیت، بحران رسانه‌ها در شرایط بحرانی شکل می‌گیرد و متاسفانه رسانه‌ها خواسته یا ناخواسته قطعه‌‌ای از پازل بحرانی را شکل می‌دهند و امیدزایی اجتماعی توسط رسانه‌ها تبدیل به امیدزدایی‌ می‌شود.
بسیاری بر این باورند که برخی رسانه‌ها در برخی موارد به‌جای کاهش بحران‌ها و حفظ صلح و امنیت اجتماعی در خدمت بحران و جنگ هستند و با ظاهرسازی رسانه‌‌ای در پی تهییج افکار عمومی و بهره‌برداری سیاسی جهت تامین منافع خود و اشخاص هستند. لذا برای جلوگیری از شکل گرفتن چنین فضای رسانه‌‌ای مخرب نیاز به تعیین مرزبندی‌های جدیدی است که بتواند نقش رسانه‌ها در بحران‌سازی یا بحران‌زدایی و حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را روزبه‌روز بیشتر نمایان کند.
درواقع جنگ‌های نوین رسانه‌‌ای در بحران‌ها با استفاده از ترکیب رسانه‌ها و ادوات جنگی پیشرفته ابتدا با عملیات جنگ روانی آغاز‌ می‌شوند و در حین جنگ نظامی و پس از آن به شکل گسترده و زیرکانه ادامه پیدا می‌کند و در واقع با آماده‌سازی فضای ذهنی افکار عمومی و جهت‌دهی به سمت‌وسوی مورد نظر سعی در ترسیم حقیقتی کاذب و گسترش آن در جوامع دارند این حربه رسانه‌‌ای از ابزارهای مختلف از جمله خبرگزاری‌های وابسته‌‌، ساخت بازی‌های رایانه‌‌ای‌‌، فیلم‌های‌ هالیودی‌‌، انیمیشن و .. استفاده می‌کنند و در اینجا بحران خودساخته رسانه‌‌ای زمینه‌‌ای برای بحران‌آفرینی آتی‌ می‌شود و رسانه‌ها با تصویرسازی ذهنی از رویداد برنامه‌ریزی شده آینده سعی در زمینه‌سازی برای ایجاد رویدادها دارند و زمینه‌سازی‌های لازم برای پذیرش و مواجهه با بحران‌های پیش رو را فراهم‌ می‌کنند.
در شرایط بحرانی بازار شایعات بسیار داغ‌ می‌شود. دلیل اصلی شایعه‌پراکنی مکرر این است که خلا اطلاعاتی و رسانه‌‌ای در بحران ایجاد‌ می‌شود و در این میان به‌دلیل نرسیدن اطلاعات کافی و مستند یا مسدود بودن مجاری اطلاعاتی زمینه بروز شایعه‌پراکنی‌ها‌‌، قصه‌گویی‌ها‌‌، خیال‌پردازی‌ها و داستان‌سرایی‌ها بسیار مهیا‌ می‌شود. به‌هرحال کانال شایعات یک کانال غیر رسمی است و عامل تشدید بحران محسوب‌ می‌شود و شرایط بحرانی حاکم را بحرانی‌تر می‌کند. سرعت در انتشار اخبار رسمی از کانال‌های رسمی‌ می‌تواند عاملی موثر در کاهش و افول بازار شایعات باشد.
در حقیقت اگر بخواهیم تعریف دقیقی از شایعه در شرایط بحرانی داشته باشیم می‌توان گفت شایعه به‌معنای ابهام ضرب در اهمیت است بر این اساس شایعه زمانی از بین‌ می‌رود که یکی از این دو عامل از بین برود. در شرایط بحران عامل اهمیت عامل اصلی غیر قابل از بین رفتن است، ولی عامل ابهام را می‌توان با ارائه صحیح اخبار رئال از بین برد تا از ایجاد ابهام جلوگیری شود و اینجاست که رسانه‌ها باید طوری عمل کنند که کانال‌های خبری غیر رسمی ابهام‌زا بر کانال‌های خبری رسمی غلبه نکنند.
در پایان تبیین موضوع بحران در ابعاد مختلف بخاطر شرایط حساس کشور از وظایف رسانه‌هاست و تبیین کارکرد رسانه‌ها در بحران از اهمیت ویژه‌‌ای برخوردار است که نگاه خاص متولیان رسانه را جهت ایجاد سازوکارهای رسانه‌‌ای برای ایفای نقش موثر آنها در شرایط بحرانی را‌ می‌طلبد.