خودزنی!

 
 
رفتار نامتعارف آقای اسفندیار رحیم مشایی در جلسات محاکمه اخیرش باعث تعجب و حیرت حاضران و ناظران بود. آنچه در وهله اول به نظر می‌رسد، ظاهرا ایشان نتوانسته بود از مشاوره یک وکیل و یا یک حقوقدان در جهت دفاع از خویش بهره بگیرد. انتظار این بود که ایشان با راهنمایی و مشاوره با یک وکیل آگاه و باتجربه و پس از استماع کیفرخواست صادره با عنایت به اینکه جلسه دادگاه علنی بود، به‌صورت مفصل و مستدل ولو اینکه دادگاه را واجد صلاحیت نمی‌دانست در جهت دفاع از خود و تنویر افکار عمومی اعتراض خود را به زبان قانون و در چارچوب اصول و قواعد حقوقی بیان می‌کرد. پرداختن به حواشی قضیه و برهم زدن نظم دادگاه با هر دلیل و هر منطقی هرگز قابل توجیه نیست. در جای جای قانون دادرسی کیفری جای پای دفاع از حقوق متهم بیّن و آشکار است، زیرا قانونگذار این حق را به متهم داده است که آزادانه توسط خود یا وکیلش آنچه را که در مقام دفاع از خود لازم می‌بیند، بیان کند و هیچ مانعی هم در این‌باره وجود ندارد. در گذشته و در محاکمات جنجالی بزرگ شاهد بوده‌ایم که افکار عمومی جامعه با شنیدن و یا دیدن دفاعیات و نحوه دفاع متهم و دلایل و مدارکی که به دادگاه ارائه می‌دهد، پیشاپیش و قبل از صدور رأی دادگاه نظر خود را نسبت به اتهام انتسابی به متهم اعلام نموده است. آقای رحیم مشائی بدون توجه به امتیازاتی که قانون آیین دادرسی کیفری و سایر قوانین مرتبط به متهم داده است، خواسته و یا ناخواسته این فرصت مطلوب و مغتنم را از دست داده صرفا مرتکب رفتاری شد که حاصلی جز ایجاد علامت سوال در اذهان شنوندگان و مخاطبانش نداشت. گرچه یکی از حقوق متهم حق سکوت است و متهم می‌تواند به نشانه اعتراض و یا هر دلیل دیگری پاسخ سوالات مطروحه از سوی دادگاه را ندهد و دادگاه نمی‌تواند وی را مکلف به ادای پاسخ کند. اما به‌راستی آقای رحیم مشایی حرفی برای گفتن نداشت و یا اساسا می‌خواست با انجام اینگونه حرکات به نوعی دادگاه را زیر سوال برده یا به آن بی‌اعتنایی کند. قطعا ایشان در مقام دفاع از خود حرف‌هایی برای گفتن داشته و می‌توانست در چارچوب موازین قانونی و استفاده از منطق حقوقی و مدارک و مستندات تا جایی که مانعی وجود نداشت، از خود دفاع کند.
ادامه صفحه 16