حضور در سازمان ملل

در آستانه شروع دور دوم تحريم‌هاي غير قانوني امريكا عليه ملت ايران اجلاس سالانه سازمان ملل فرصت مغتنمي است تا از طريق بالاترين مقام اجرايي كشور مواضع جمهوري اسلامي به گوش جهانيان رسانده شود و ظلم آشكار و عهدشكني شنيع دولت امريكا در توافق تاريخي و بين المللي هسته‌اي ايران بيش از گذشته با نمايندگان كشورهاي مختلف دنيا در ميان گذاشته شود. اگر طي سال‌هاي گذشته پسنديده بود كه ايران از اين تريبون جهاني استفاده كند اكنون بهرمندي از آن يك ضرورت روشن و غيرقابل انكار است. عجيب آنكه در اين شرايط سخت اقتصادي و ستم آشكار امريكا عليه مردم كشورمان عده‌اي رييس‌جمهور محترم را از حضور در سازمان ملل برحذر مي‌دارند و با دلايل غيرمنطقي امكان دفاع ملت ايران از خويش را نهي مي‌كنند. راستي پاسخ دندان‌شكن به ديكتاتور جهان چيست؟ سكوت پيشه كنيم و صحنه را براي يكه تازي او خالي بگذاريم؟ واقعيت مسلم و حق محرز كه امضاي 5 قدرت دنيا هم زير آن است از آن ما است. رفتار دولت امريكا در خروج از برجام نه تنها از سوي هم‌پيمانان او كه از سوي نهادهاي مدني داخل امريكا هم مورد انتقاد و محكوميت است، آقاي ترامپ كه در دروغگويي و بي‌ادبي شهره عام و خاص شده و موسسات معتبر آمار و آناليز ناهنجاري‌هايش را استخراج كرده‌اند نبايد اين امكان را پيدا كند كه در اجلاس سران جهان اتهامات بي اساس خود عليه ملت ايران را تكرار كند و از شنيدن پاسخ‌هاي قاطع و دقيق يك رييس‌جمهور حقوقدان در امان باشد. سزاست كه ايران با بلندترين فريادها هزار بار تكرار كند كه امريكا يك عهدنامه معتبر و ...
تاريخي را شكست و زير پا گذاشت. بعد ازآن هم ثابت شد كه اين دولت ستمگر هركجا كه منافعش اقتضا كرد از معاهده‌هاي مهم بين‌المللي خارج شد و از حربه تحريم عليه كشورهاي مختلف حداكثر بهره‌برداري را مي‌كند.
رييس‌جمهور غيرمتعادل امريكا براي اهداف سياسي داخلي و خارجي دولت خويش مردم ايران را هدف قرار داده است، اكنون در ايران هر كس و هر قشر از نظر اقتصادي ضعيف‌تر است زهر تحريم‌هاي امريكا را بيشتر مي‌چشد، كدام عقل سليم دفاع از خويش آن هم در عرصه افكار عمومي جهان را كنار مي‌گذارد تا مثلا پاسخ قاطع داده باشد؟ نه تنها حضور عالي‌ترين مقام اجرايي كشور در اجلاس سالانه سازمان ملل ضروري است بلكه بيشتر از هر زمان ديگر بايد مورد حمايت همه جناح‌ها و گروه‌ها و احزاب داخلي قرار گيرد تا مواضعش رساتر و موثرتر باشد. جالب است درست همان كساني با سفر آقاي دكتر روحاني به امريكا در شرايط سخت كنوني مخالفت مي‌كنند كه براي مواضع و رفتار خجالت‌آور و هزينه‌ساز احمدي‌نژاد در امريكا كف مي‌زدند و برايش مباني انقلابي مي‌تراشيدند.
سفرهاي پرهزينه‌اي كه با 150 نفر از مقامات و بستگان مقامات صورت مي‌گرفت و از جيب مردم بي نوا باري براي كشور ايجاد مي‌كرد! انسان متحير مي‌ماند كه براي برخي افراد رجحان منافع گروهي و شخصي و چشم بستن بر واقعيت‌هاي مسلم و روشن تا كجا ادامه پيدا مي‌كند؟ گويي عده‌اي با خود عهد بسته‌اند كه هركجا امكان كم كردن مشكلات معيشتي براي مردم وجود داشته باشد سنگ اندازي خود را شروع كنند و هركاري عربستان و اسراييل و امريكا را در ستم به مردم ايران محدود كند به ياري‌شان بشتابند! چرا بايد در مقابل تحريم‌هاي امريكا دستان دولت باز نباشد و از حداكثر توانش استفاده نكند؟ چرا از طريق تصويب قوانين و رفع موانع، بهانه‌جويي‌هاي امريكا درزمينه تامين منابع مالي تروريسم بلاموضوع نشود؟ روشن است كه تنها از طريق همبستگي ملي و استفاده از همه ظرفيت‌هاي سياسي و اقتصادي كشور امكان مقابله با جنگ اقتصادي امريكا وجود دارد و اگر خطري در اين رابطه هست از اختلاف‌هاي داخلي و خودمحوري‌ها و مواضع عجيب كساني است كه اتفاقا انواع تريبون‌ها را در دست دارند. اگر حضور هيات بلند پايه ايراني به رياست دكتر روحاني با اقتدار و سياست و تدبير همراه باشد و اختيارات لازم را هم داشته باشد قطعا خواهيم ديد كه اثرات مثبتي در اقتصاد كشور بجا مي‌گذارد و هر پيروزي در اين عرصه ديپلماتيك بازارهاي ما را آرام خواهد كرد و اگر خداي ناكرده مثل بسياري از سفرها از درون براي آن حاشيه‌سازي شود دستاورد كمتري خواهد داشت و اين جفاي مسلم به مردم ايران و منافع ملي است.