عهدنامه تحمیلی آمریکا

 
 
به‌دنبال صحنه‌های متعدد نمایش دونالد ترامپ، تلاش منتهی به شکست رئیس‌جمهور آمریکا در برپائی جلسه شورای امنیت به ریاست خودش را شاهد بودیم که وقتی تیم او احساس کرد رئیس‌جمهور اسلامی ایران قصد شرکت در آن جلسه را دارد، از برگزاری جلسه پشیمان و منصرف گردید زیرا حضور دکتر روحانی و پاسخ‌های منطقی و قانونی ایشان به اتهامات دونالد ترامپ موجب جلب حمایت بقیه اعضای دائم و غیر دائم شورای امنیت می‌گردید و آنها که خود از قبل مدعی ترامپ هستند که چرا برجام را با یک ساختار حقوقی بین‌المللی شناخته شده، ترک نموده، نتیجه جلسه چیزی جز یک شکست تاریخی برای رئیس‌جمهور آمریکا نمی‌گردید. اینکه ترامپ بدون حضور ایران جلسه‌ای دلخواه تشکیل دهد و در آن افراد معلوم الحال نظیر نتانیاهو را دعوت نماید و هرآنچه دلشان میخواهد بگویند، هیچ مشروعیت حقوقی و قانونی نخواهد داشت زیرا همه دشمنان ایران می‌توانند برای خود جلسه بگذارند و تنهائی هم به قضاوت بپردازند. اگر چنین جلسه‌ای تشکیل شود، ایران و سایر اعضای شورای امنیت از استدلال‌های خود در مقابل ترامپ استفاده خواهند کرد. نمایش بعدی دونالد ترامپ از طریق برایان هوک رئیس گروه اقدام علیه ایران عرضه گردید که اظهار داشت آمریکا به‌دنبال یک عهدنامه یا پیمان به‌جای توافقنامه هسته‌ای با ایران است. چندین نکته در این ادعا مشاهده می‌گردد: اولا هنگامی که ترامپ از توافقنامه حقوقی بین‌المللی برجام بدون رعایت سازوکار آن و بدون جلب حمایت و موافقت اعضای آن و از جمله ایران، یک طرفه خارج می‌شود چگونه می‌توان ایران را دعوت به پذیرش سندی قوی‌تر و محکم‌تر از نظر حقوقی بنماید؟ اگر آمریکا به سند نرم‌تر پای بند نیست چگونه می‌تواند ادعا کند به سند سخت‌تر پای بند خواهد بود؟ مگر دونالد ترامپ در این یکسال و نیم از بسیاری از عهدنامه‌های بین‌المللی و دو جانبه بیرون نیامده است؟ پس چه ضمانتی وجود دارد؟ ثانیا از نظر الفبای حقوقی، هنگامی دو کشور به‌عنوان مثال آماده پیوستن و امضا نمودن یک عهدنامه یا پیمان می‌باشند که یا کلیه اختلافات خود را حل و فصل نموده و تصمیم می‌گیرند زندگی جدیدی با هم شروع نمایند و یا آنچنان در حالت دوستی و رفاقت قرار دارند که برای تقویت دوستی و همکاری خود دست به امضای عهدنامه می‌زنند که بالاترین سند حقوقی بین دو کشور بشمار می‌رود.
ادامه صفحه 7