احسان اقبال‌سعید   روحانی بیست دقیقه از حنجره تاریخ ایران سخن بگوید

دکتر حسن روحانی با اراده وتوافق تمام ارکان نظام راهی نیویورک شد تا با همراهی محمد جواد ظریف در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند. احتمالا نطق سالانه دکتر روحانی مهم ترین بخش این سفر پرفشار را تشکیل خواهد داد. دیدارهای در حاشیه سفر و تلاش برای تاثیرگذاری بر اذهان عمومی از طریق سخنرانی و دیدار با شخصیت های آزاده و مستقل بخش های دیگر این سفر مهم خواهند بود. فرصت سخنرانی بیست دقیقه ای سران و یا فرستادگان کشورها بسیار مغتنم است و می تواند جریان سازی مطلوبی را به سود منافع ملی در آشفته بازار آشوب دونالد ترامپ بوجود بیاورد. شاید این بیست دقیقه مجال مهم ترین دقایق سخن گفتن در محفلی خارج از ایران برای دکتر روحانی باشد. اکنون که به‌واسطه ظهور دیوانه یا دیوانه نمایی بنام ترامپ در آمریکا برجام به مخاطره افتاده و اقتصاد کشور و معیشت مردم در مخاطره است و احتمالا تحریم های ناجوانمردانه و ناعادلانه هم در راه است، دکتر روحانی باید منطق و مظلومیت یک ملت وفادار به عهد را که مورد جفای پیمان شکنی مدعیان پرادعا در ایالات متحده قرار گرفته را فریاد بکشد و دادخواهی کند. تاریخ ایران از این آوردگاه های هولناک بسیار به خود دیده است چه آن روزهایی که پس از اشغال ناجوانمردانه خاک ایران در جنگ جهانی دوم وپس خاتمه جنگ، قوای شوروی قصد خروج از خاک ایران را نداشت و با علم کردن دست نشاندگانی چون پیشه وری و قاضی محمد در آذربایجان و کردستان چشم طمع به خاک ایران داشت. ایران ضعیف و گرسنه آن روز توان مانور در برابر ابرقدرت شوروی را به آن معنا نداشت اما نطق مستدل حسین علا نماینده ایران در سازمان ملل نوپا چنان جو عمومی را متوجه مظلومیت یک کشور محروم استعمارزده کرد که نماینده شوروی جلسه را ترک کرد و نهایتا درایت احمد قوام توام با شرایط خاص جهانی منجر به نجات خاک وطن شد. دکتر مصدق هم در بحبوحه جنگ با بریتانیا در بحران نفت حضور تاثیرگذاری در سازمان ملل داشت و چنان مستدل و با عزت نفس و البته حق خواهی سخن گفت که بریتانیایی ها چاره را در هم پیمانی با ایالات متحده و انجام کودتای ننگین یافتند و نیک دانستند که در پیشگاه افکار عمومی و منطق محکومان ابدی هستند و هنوز هم ننگ کودتا بر پیشانی آنان سنگینی می کند. شهید رجایی هم در سال های ابتدایی انقلاب ،هم با هیات کوچک و کم خرج سه نفره همراهش و هم با تبیین رنجی که او به عنوان زندانی شکنجه شده در رژیم مورد حمایت ایالات متحده مظلومیت ملتش را فریاد زد و نگذاشت به‌خاطر بحران اشغال سفارت در تهران افکار نمایندگان ملل به گونه ای دیگر جهت داده شود. امروز ماموریت دکتر روحانی و جناب ظریف به همان خطیری موارد یاد شده است. جایی که رئیس جمهور به عنوان مظهر دموکراسی و رای مردم از زبان ملت و ساختاری سخن می گوید که بر هر پیمان که بسته ایستاده و حتی طرف اروپایی هم صدق پیمان ایران را تایید می کند. ولی مرد نامتعادلی چون ترامپ خلف وعده کرده و باید محکوم اذهان جهانیان شود و البته تنها بماند. دکتر روحانی این بار نه به عنوان نماینده ایران ضعیف زمان قوام و دکتر مصدق که به عنوان نماینده یک قدرت منطقه ای باثبات سخن می گوید. دیگر فضا برای جوسازی به دلیل اشغال سفارت و برنامه هسته ای ایران هم فراهم نیست چرا که در واقع این صلح جهانی است که توسط ترامپ و هم پیمانانش به اسارت رفته است. رئیس جمهور باید مظلومیت تاریخی کشور را با تشریح اقتدار امروز ایران به رخ بکشد و وبا سخن کاری کند که ترامپ برای تداوم خصومت و بی اخلاقی اش تنها بماند دقیقا مشابه بریتانیا در بحران نفت ،ولی نیکو می دانند و می دانیم که دیگر بحران تنها ماندن را با کودتا در ایران نمی توان حل کرد چرا که همه چیز عوض شده و ایران ایران دیگریست.