روزنامه اعتماد
1397/07/05
مردي از جنس تعلقات فرهنگ آذري
يدالله صمدي انسان بسيار دوستداشتنياي بود، بااخلاق و بسيار مهربان. حسن خلقي كه در رويه داشت باعث پيشبرد اهداف و پيشرفت كارش ميشد. روحيه تعامل در او زياد بود؛ برخلاف خيلي از دوستان كارگردان كه تصور ميكنند فقط خودشان بايد حرف اول و آخر را در ساخت يك فيلم بزنند اما او اينگونه نبود و معتقد به مشورت و تبادل نظر در كار بود.صمدي سعهصدر زيادي داشت و اين صبوري جزو منش او به حساب ميآمد. چند بار باهم براي همكاري در چند فيلم سينمايي خيز برداشته بوديم كه متاسفانه به نتيجه نرسيد و سريال «شوق پرواز» تنها همكاري ما بود كه به ثمر و نتيجه رسيد. علاوه بر اين، ايشان در حوزه كار حرفهاي از فعالان صنفي و پيشكسوت ما اهالي سينما بودند. كسي كه مسووليت خانه سينما در دورهاي بر عهده داشت و به همين دليل براي من جايگاه ويژهاي داشت. ميتوانم بگويم يدالله صمدي از بنيانگذاران خانه سينما بود. در سالهاي اول مسووليت خود با مسائل ساختوساز ساختمان خانه سينما سروكار داشت و مساله بيمه سينماگران جزو اولين مطالبات او در كنار ساير همكاران بود كه دنبال ميكردند. يدالله صمدي جزو كساني بود كه سنگفرش اوليه راه صنفي را در ايران بنا نهاد. زماني كه من در خانه سينما مسووليت داشتم نسبت به من لطف زياد داشتند و باهم زياد گفتوگو ميكرديم و از آنجايي كه ايشان صاحبنظر و راي بودند، با همكاران سينمايي مراوده هميشگي داشتند و ما از نظرات ايشان استفاده ميكرديم. يكي از دلشمغوليهاي ايشان كه همواره به آن فكر ميكرد و ميپرداخت تمركز روي فرهنگ آذري بود. به عنوان مردي كه همچنان تعلقات فرهنگي خود را دنبال ميكرد دغدغه اين را داشت كه افسانهها و فولكلور مردم آذري را در سينما استفاده كند. نكته ديگري كه در سالهاي اخير باعث تاسفم شد ساخت فيلم «مشهديعباد» بود كه آقاي صمدي ميخواست بسازد و به هرجايي مراجعه ميكرد امكانش فراهم نميشد. در راستاي كارهايش همچون افسانه «ساراي» و با همين دلبستگي سراغ «مشهدي عباد» رفته بود و با جديت ساخت اين فيلم را پيگيري ميكرد اما فرصت برايش فراهم نشد. خيلي متاسفم كه نتوانست به اين آرزوي خود جامه عمل بپوشاند. فقدان يدالله صمدي ضايعه بزرگي براي سينما بهحساب ميآيد. روحش قرين رحمت.