روزنامه قانون
1397/07/18
عوام فريبي با ابزار قومگرايي
قومگرایان سالهاست که میخواهند تدریس به زبان محلی را جایگزین تدریسِ زبان محلی کنندتدریس زبان محلی که به صراحت در اصل15 آمده است، ناظر به تدریس ادبیات زبانهای محلی است
جای تعجب است چهطور نمایندگانی که هنوز نسبت به اصل15 مسلط نیستند، بر مبنای آن یک وزیر را مورد پرسش قرار میدهند؟
قومگرایان سعی میکنند که با افزودن حرف اضافه «ب» مسئولان را برخلاف اصل15 وادار کنند که سخن گفتن به زبان محلی را ترویج دهند
چهطور ممکن است قانونگذار گفته باشد کتب درسی باید به زبان فارسی نوشته شود اما تدریس آن کتب باید به زبان محلی صورت گیرد؟
در ایام منتهی به انتخابات برخی از نمایندگان با استفاده از عواطف مردم نواحی مختلف ایران، خود را مدافع حقوق ایشان نشان میدهند
وقتی قانونگذار قانون اساسی میگوید که تدریسِ زبان محلی در کنار زبان فارسی آزاد است یعنی اجباری در کار نیست
عجیب است که وقتی اجباری برای تدریس زبانهای محلی از سوی قانونگذار تعیین نشده است، نمایندگان وزیر را مواخذه میکنند
در اصل15 قانون اساسی زبان رسمی کشور ایران، زبان فارسی معرفی شده است
برخی از نمایندگان مجلس عامدانه یا ناآگاهانه در دام قومگرایان افراطی افتادهاند
روز گذشته کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، جلسه خود را به پرسش از وزیر آموزشوپرورش اختصاص داد. این جلسه بر اساس پرسش تعدادی از نمایندگان مبنی بر «دلیل عدم اجرای اصل15 قانون اساسی و خواندن و نوشتن به زبان مادری» برگزار شد. پرسشی که در مفهوم و منطق دچار ایرادهای بنیادین است. تردیدی نیست که نظارت بر مسئولان اجرایی و به تبع آن پرسش از آنها امری پسندیده و موجب تقویت بنیادهای مردمسالاری است و اگر وزیر آموزشوپرورش برای توضیح درباره پایینبودن سطح کیفیت آموزشی در کشور یا نبود مدارس متناسب و ایمن در مناطق روستایی به مجلس فراخوانده میشد، اکنون قلم روزنامهنگاران به ستایش نمایندگان مجلس میچرخید اما هنگامی که پرسش تعدادی از نمایندگان رنگوبوی سیاسیکاری دارد و قانون اساسی را تحریف میکند، نه بهعنوان دفاع از یک مقام دولتی که برای دفاع از قانون اساسی باید ابعاد پرسش غیرحقوقی نمایندگان مجلس را بررسی کرد.
ذبح قانونگرایی
نمایندگان پرسشکننده ادعا دارند که اصل15 قانون اساسی اجرا نمیشود. آنها در ادامه طرح موضوع خود مثال اجرانشدن این اصل را عدم توجه به خواندن و نوشتن «به زبان مادری» دانستهاند. هرچند معلوم نیست که این نمایندگان مجلس عنوان «زبان مادری» را از کجای اصل15 آوردهاند اما به تسامح میپذیریم که منظور آنها همان زبانهای محلی مصرح در اصل مذکور است اما با این تسامح نیز مشکل حل نمیشود زیرا ایراد بعدی این پرسش ذکر عنوان خواندن و نوشتن به زبان مادری است. برخی از نمایندگان مجلس عامدانه یا ناآگاهانه در دام قومگرایان افراطی افتادهاند؛ افرادی که سالهاست با تحریف قانون اساسی اصل15 را از ماهیت تهی میکنند و تدریس به زبان مادری یا محلی را جایگزین «تدریسِ زبان محلی» میکنند. بارها گفتهایم که تدریس زبان محلی که به صراحت در اصل15 آمده است ناظر به تدریس ادبیات زبانهای محلی است؛ یعنی در کنار دیگر دروسی مانند ریاضی، تاریخ، جغرافیا و... ادبیات محلی منطقه مورد نظر نیز تدریس شود. در قبال این گفتمان که گفتمان رسمی و صریح قانون اساسی است، قومگرایان سعی داشتهاند که با افزودن حرف اضافه «ب» مجریان قانون را وادار کنند که سخن گفتن به زبان محلی را ترویج دهند؛ موضوعی که در تضاد با اصل15 است زیرا در این اصل زبان رسمی کشور ایران را زبان فارسی معرفی کرده است. این اصل مقرر میدارد: «زبان و خط رسمي و مشترك مردم ايران فارسي است. اسناد و مكاتبات و متون رسمي و كتب درسي بايد با اين زبان وخط باشد ولي استفاده از زبان هاي محلي و قومي در مطبوعات ورسانههاي گروهي و تدريس ادبيات آنها در مدارس در كنار زبان فارسي آزاد است». اشتباه دیگر نمایندگان مجلس و تحریف دیگر قومگرایان این است که به واژه «آزاد» در این اصل توجه ندارند. وقتی قانونگذار قانون اساسي میگوید که تدریسِ زبان محلی در کنار زبان فارسی آزاد است یعنی اجباری در کار نیست و عجیب است که وقتی اجباری از سوی قانونگذار تعیین نشده است چرا نمایندگان مجلس وزیر آموزش و پرورش را برای یک امر اختیاری مواخذه میکنند؟ و جالبتر آن است که این نمایندگان به کلیت اصل که توجه مؤکد بر ترویج و توسعه زبان فارسی است، نمیکنند. در اصل15 آمده است که کتب درسی باید به زبان فارسی و با زبان فارسی نوشته شود. حال چه طور ممکن است قانونگذار قانون اساسی گفته باشد کتب درسی باید به زبان فارسی نوشته شود اما تدریس آن کتب باید به زبان محلی صورت بگیرد؟ این پرسش زمانی حل میشود که به نص اصل توجه شود .نص اصل صراحت دارد که تدریس ادبیات زبانهای محلی آزاد است و حتی بر این موضوع به میزان زیادی تاکید هم نشده است زیرا اگر تاکید میشد، با ذکر واژه «آزاد» مقامات اجرایی را مخیر نمیکرد.
سیاسیکاری بهجای خدمت واقعی
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که قانونگذار قانون اساسی با استفاده از عنوان زبانهای محلی، اصالت زبان مادری را به زبان فارسی داده است. گرچه تصور بر این است که نمایندگان مجلس از سر ناآگاهی چنین ترکیبی را استفاده کردهاند اما نباید استعمال زبان مادری توسط نیروهای قومگرا را بدون منظور دانست. آنها برآنند که به جامعه القا کنند که زبان مادری به تعداد اقوام ایرانی وجود دارد درصورتی که شواهد تاریخی خلاف این ادعاست زیرا در طول هزاران سال مردم ایران با زبانهای پهلوی و سپس فارسی زندگی کردهاند و بسیاری از کتب کهن ادبی ایران در هر منطقه جغرافیایی به زبان فارسی سروده شده است. حال اینکه تعدادی از نمایندگان مجلس از گفتمان قومگرایان استفاده میکنند محل بحث است! وقتی برخی از نمایندگان از یکسو تفاوت تدریس به زبان مادری و تدریسِ زبان مادری را نمیدانند و از سوی دیگر با استناد به اصل15 به جای استفاده از زبانهای محلی از ترکیب زبان مادری استفاده میکنند گویا هنوز به صورت دقیق اصل15 را نخواندهاند. جای تعجب است چه طور نمایندگانی که هنوز نسبت به اصل مورد استناد مسلط نیستند، بر مبنای آن یک وزیر را مورد پرسش قرار میدهند؟ شاید پاسخ به این پرسش را بتوان در عالم سیاست جستوجو کرد. تعدادی از نمایندگان مجلس بهجای تکیه بر موازین قانونی بر امواج عالم سیاست سوار میشوند و سعی میکنند ماهی خود را از آبگلآلود بگیرند. این حالت بیشتر در ایام نزدیک به انتخابات ایجاد میشود؛ به نحوی که برخی از نمایندگان با استفاده از عواطف و احساسات مردم نواحی مختلف ایران خود را مدافع حقوق ایشان نشان میدهند این درحالی است که اگر واقعا دلسوز مردم حوزه انتخابیه خود باشند، برای ایجاد توسعه و رفاه آنها تلاش میکنند نه آنکه با دامنزدن به بحثهای ضدملی خود را در معرض افکار عمومی یک دلسوز و خادم معرفی کنند. در واقع آن دسته از نمایندگانی که با تحریف قانون اساسی نفع شخصی خود را تامین میکنند، اصل قانونگرایی را ذبح مصلحتاندیشی فردی میکنند. این درحالی است که مردم شریف مناطق مختلف ایران نیز به نیکی میدانند که هویت ایرانی در گرو زبان فارسی است و هیچگاه در ابعاد کلان زبان اصیل مادری خود یعنی زبان فارسی را رها نمیکنند.
سایر اخبار این روزنامه