هویت شهر امروزی الهام بخش هنرمندان نیست

با وجود اینکه رشد چشمگیر کمی و کیفی در صنعت ساختمان‌سازی کشور در سال‌های اخیر، جلوه­‌های بدیع و در عین حال منحصربه‌فردی را از صنعت ساختمان سازی به تصویر کشیده ولی طراحی و ساختمان سازی کنونی را نه می‌­توان تابعی از الگوهای غربی و شرقی با ویژگی­‌های یک ساختمان مدرن و پیشرفته به شمار آورد و نه اثری از فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی را در آن مشاهده کرد.
این مشکل ریشه در عوامل گوناگونی دارد اما قطعا برداشت نادرست از خلاقیت و نوآوری در طراحی ساختمان­‌ها، یکی از عوامل اصلی این نابسامانی­‌ها و آشفتگی‌­ها محسوب می­‌شود. به عبارتی می­‌توان بی­‌توجهی به معماری ایرانی را یکی از دلایل این نابسامانی­‌ها دانست. به نظر می‌­رسد باوجود دانش جدید و تجارب ارزشمند موجود و قابل دسترس، برای بسیاری از طراحان و مهندسان این عرصه، از مفهوم نوآوری و خلاقیت، تنها ارائه یک طرح متفاوت از اهمیت برخوردار است، بدون آنکه سایر ضوابط و معیارهای علمی، عرفی و ارزشی مورد توجه قرار گیرد. این در حالی است که در معماری ایرانی و اسلامی برخلاف معماری مدرن،نه‌تنها آداب و سنن بلکه جلوه‌­های هنری، بصری و معنوی نیز در طراحی و ساخت از اهمیت ویژه برخوردار بوده است.
هویت را می­ توان تجلی فرهنگ در معماری دانست زیرا مکان‌­ها از انسان­‌ها معنا می­‌گیرند و انسان نیز مجموعه‌­ای از اندیشه­‌هاست که فرهنگ او را تشکیل می­‌دهد و نمود و تجلی از فرهنگ انسان را در مکان و محیط می‌­توان مشاهده كرد که همان فرهنگ و هویت او است.
امروز معنای هویت در محیط اجتماعی شهر کمتر قابل درک است. شهر امروز دیگر الهام‌بخش هنرمندان نیست. شهر مدرن امکانات کافی برای زندگی را فراهم نمی‌­آورد. خیابان­‌ها و میدان‌­ها دیگر جایی برای اجتماع مردم نیستند بلکه فقط وسیله‌­ای برای ارتباط شده است. برای شناسایی هویت سنتی ایران بررسی عناصر هویت‌ساز در معماری سنتی كشور، شیوه مناسبی است تا هویت از دست رفته معماری اصیل خودمان را بازگو کنیم.


درونگرایی به عنوان یک ویژگی معماری ایرانی به این معنی است که معماران با ساماندهی اندام‌های ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا می‌کردند و تنها یک‌هشتی این دو را به هم پیوند می‌داد. پرهیز از بیهودگی ویژگی دوم معماری ایران است که در آن تلاش می‌شده کار بیهوده در ساختمان‌سازی نکنند.
مردم‌واری، ویژگی دیگر معماری ایرانی است؛ به معنای رعایت تناسب میان اندام‌های ساختمانی با اندام‌های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان‌سازی است. همچنین معماران ایرانی تلاش می‌کردند ساخت‌مایه مورد نیاز خود را از نزدیک‌ترین جاها به دست ‌آورند که نیازمند به ساخت‌مایه جاهای دیگر نبوده و «خودبسنده» باشند. ویژگی پنجم «نیارش» است که به دانش ایستایی، فن ساختمان و ساخت‌مایه (مصالح)‌شناسی گفته می‌شده ‌است.
در معماری قدیم ایران از نمادهای فرهنگ ایرانی مانند: زیرزمین، آب انبار، حوض و آبنما یا باغ و باغچه با کاربری­‌های مختلف، چنان با مهارت و ظرافت استفاده شده است که علی‌­رغم گذشت سال­‌ها از ساخت منازل قدیمی همچنان طراوت و شادابی خود را حفظ كرده است. در معماری مدرن علی‌­رغم دستیابی پژوهشگران این عرصه به فناوری‌­های نوین، بسیاری از ساختمان‌­ها معمولا دارای فضاهای متعدد غیرکاربردی و غیرضروری ناشی از طراحی­‌های غیراصولی بوده و در بسیاری از موارد هیچ‌گونه ارتباط منطقی و سازگاری بین اجزا و بخش­‌های مختلف آن وجود ندارد، از مصالح و تجهیزات جدید بهره می­‌برند اما به آثار روانی و تناسب رنگ آن‌­ها با مکان مورد استفاده نمی‌­اندیشند. به نمای ساختمان با وسواس پرداخته می‌­شود، اما برای فرار از خطرات در مواقع اضطراری، طراحی مناسب صورت نمی‌­پذیرد، به طراحی با اشکال هندسی متفاوت همت می‌­گمارند، اما برای رفع پیچیدگی فضاهای بی­‌روح، کج و معوج و غیرقابل استفاده ناشی از این طراحی­‌ها که اسباب آزردگی روح و روان را فراهم و امکان بهره‌بردن کافی از نور طبیعی را ناممکن یا حتی استفاده از فرش و چیدمان وسایل منزل را با مشکل مواجه می­‌‌كند، فکری نمی‌­شود.
سونا و جکوزی و تجهیزات جدید برودتی و حرارتی در آن‌ها تعبیه می­‌شود، اما کافی است در تابستان یا زمستان برای مدت کوتاهی برق قطع شود تا مشکل متعدد آن‌ها نمایان شود و همه این موارد تنها بخشی از ده‌ها مشکل قابل ذکر در این زمینه است.
به این ترتیب نه‌تنها صنعت ساخت و ساز کشور به طور نسبی از یافته­‌ها و دستاوردهای مدرن و استاندارد ساختمان سازی محروم شده، بلکه تقریبا تمام هویت و داشته­‌های ارزشمند تجربی و تاریخی خود را نیز از دست داده است.
بدیهی است که معماری غنی ایرانی باید حفظ شود؛اما می‌­توان با بهره­‌گیری از همین میراث معماری ایرانی پلی به سوی آینده ساخت و امیدوار بود که معماری ایرانی در معماری روز جهان بار ديگر سهمی داشته باشد.
دانشگاه­‌ها و به‌خصوص دانشکده‌­های فنی مهندسی یا نهادهایی مانند سازمان نظام مهندسی می­‌توانند به عنوان نقطه شروع آموزش و فرهنگ سازی بیشترین نقش را در رفع این نابسامانی­‌ها و احیاي ارزش­‌های معماری ایرانی برعهده داشته باشند.
البته لازم به ذکر است که بدانیم بعد از شناخت تجربه‌­های معماری سنتی باید ‌مانند همان معمارها به موضوع فکر کرد و باتوجه به نیاز و فناوری امروز به شکل جدیدتری به کار برد. اعمال کامل و دقیق مقررات و توسعه و تقویت نظارت­‌ها در این زمینه و به‌خصوص نظارت بر کار ناظران، موضوع دیگری است که باید مورد توجه موکد و جدی قرار گیرد.
قطعا یکپارچه سازی مراجع سیاست‌گذاری و بازنگری و اصلاح قوانین و مقررات نیز نقش اساسی در بهبود این وضعیت خواهد داشت. باید هنر ما این باشد که با به‌کارگیری استعدادهای موجود و استفاده از فناوری نوین، دانش و داشته­‌های تجربی و تاریخی ایران اسلامی را با نیازهای جدید جامعه تطبیق داده و کامل كرده و به معیاری فراگیر و جهانی برای دیگران تبدیل كنيم، نه اینکه با تقلید کورکورانه و ترکیب نادرست و غیرمنطقی دستاوردهای جدید با تجارب داخلی، زمینه­‌های نابودی این علوم ارزشمند و بومی را فراهم كنيم.