علیرضا صدقی قلمهای شکسته زیر پای قدرت

مدتها است که فعالان رسانهای و اجتماعی در این گوشه از دنیا آموختهاند مقصود و مقصدشان را لابهلای کلمات و واژهها پنهان کنند تا بتوانند از محاق ممیزی و سانسور به سلامت بگذرند. گرچه داستان درازدامان روزنامهنگاران خاورمیانهای به اینجا ختم نمیشود و آنها بیش از ممیزی و سانسور نگران «آزادی پس از بیان»اند.
موج تخریبی تهدیدها و تخریبها و تخطیٔهها
بعد از هر مطلب و گزارش و نوشتهای که به مذاق عدهای خوش نمیآید، آغاز میشود. اینها همه آغاز فرآیند و روندی است که گاه به حذف فیزیکی روزنامهنگار و خبرنگار هم منجر میشود. اتفاقی که به تازگی هم برای یکی از خبرنگاران این منطقه زمین روی داد و روزنامهنگاران خاورمیانه حالا عزادار یکی از
همکاران عربستانی خود هستند. در این مجال نه قصد واکاوی چرایی بروز


این اتفاق است و نه بنا است که ابعاد بزرگ و کوچک آن احصا شود. مسیٔله اصلی دلیل این همه فشار بر مطبوعات و رسانهها در مهد تمدن جهان است. مردمان خاورمیانه را چه شده است که تا این حد با فرزندان خود بیرحمی کرده و از کنار ـ حتی ـ مرگ آنها به سادگی عبور میکنند. مگر نه این است که روزنامهنگاران و خبرنگاران رسالت بزرگ اطلاعرسانی صحیح و حق برخورداری همگان از تصمیمها و برنامههای حکومتها را بر دوش میکشند؟ چرا در میان تمام گروهها اجتماعی آنها باید بیش از دیگران در معرض «تروریسم
سازمانیافته» قرار بگیرند؟ اینکه کثیری از سیاستپیشگان نظامهای
خودکامه و توتالیتر خاورمیانه ایجاد چرخه عادلانه اطلاعرسانی را برنمیتابند، نه موضوعی عجیب است و نه غیرمنتظره؛ مسیٔله بر سر همراهی گروههای مختلف اجتماعی در سطوح گوناگون با نهادهای خودکامه قدرت در این جوامع است. آنها که نه در قامت تروریست، دست به «ترور فیزیکی» میزنند بلکه با بهرهگیری از ابزارهای مختلف دست به «ترور شخصیت» روزنامهنگاران و اصحاب جریده میزنند. در این میان بهرهمندی از انواع شبکههای اجتماعی نظیر تویٔیتر، تلگرام، اینستاگرام، واتسآپ و ... هم به عنوان ابزاری
قدرتمنددراختیارآنهاقرارمیگیرد. شرایط فعلی روزنامهنگاران این منطقه به نقطهای رسیده است که اگر حرفی بزنند که اصحاب و ارکان قدرت نپذیرند، بلافاصله با برخوردهای تند و گاه رادیکال «پیادهنظام»شان در شبکههای اجتماعی روبهرو میشوند. این پیادهنظام، سوژه را به هر شکلی که میخواهند و مورد نظر اصحاب قدرت است، تغییر داده، جعل کرده و سازمانی تازه برایش میسازند تا به هدف نهایی برسند. آنها به شکل سازماندهیشده، هماهنگ و با کلیدواژههایی مشخص و معین، به روزنامهنگار و خبرنگار حمله میکنند و اتهاماتی بزرگ را متوجه او
میدانند. در این میدان نبرد نابرابر، بسیاری از مردم
عادی هم بدون تحلیل دقیق به جریان ورود میکنند و به عنوان جاده صافکن این گروه، نقش خود را ایفا کرده و زمینه را برای شکستن قلم روزنامهنگار و خبرنگار فراهم میسازند. تبلیغات مخرب سازمانیافته، حمایت از سوی نهادهای بالادستی قدرت، توان همراهسازی توده مردم و ایجاد فضایی هماهنگ و یکپارچه علیه ارباب جراید، همه و همه در نهایت بالاترین فشار را متوجه روزنامهنگار یا خبرنگار
بیدفاع میکند. از آنجا که بسیاری از خبرنگاران و
روزنامهنگاران این منطقه از نهادهای صنفی قدرتمند بیبهره بوده و هیچ نهاد و سازمان مشخصی از آنها حمایت نمیکند، در برابر چنین هجوم وسیعی از کمترین ابزار دفاعی برخوردار هستند. در این میان اگر رسانه مبتوع هم از خبرنگار حمایت نکند، وضعیت به مراتب پیچیدهتر و بغرنجتر میشود. در نهایت احتمال حذف خبری خبرنگار به مراتب بالا میرود به طوری که مدتهاست بسیاری از خبرنگاران این خطه، رسانه و جریدهای در اختیار ندارند و نمیتوانند از آنچه میبینند و میشنوند و
میدانند و میخوانند، بگویند. گویی کشورهای خاورمیانه با چشمانی نابینا،
گوشهایی ناشنوا و زبانهایی گنگ ادامه حیات میدهند. در این رهگذر، وفاداران به قدرت به بیشترین سطح برخورداری رسیده و در برابر هر نوع روشنگری و اطلاعرسانی
شفاف مواضعی رادیکال و تند اتخاذ میکنند. اما مسیٔله بر سر این است که اگر خبرنگاران نگویند، ننویسند و منتشر نکنند هم اصل مسیٔله تغییری نمیکند. رانت، فساد، سوءاستفاده از قدرت، بهرهمندی از امکانات عمومی، بیتوجهی به منافع ملی، مصادره اموال همگانی و ... موضوعاتی که تا این وضع ادامه دارد، گریبان کشورهای منطقه را خواهد
گرفت. اگر در میان مسیٔولان و ساکنان هرم قدرت،
کسی سودای تمامیت ارضی، حفظ کیان کشور، توجه به منافع ملی، مبارزه با فساد، پاسداشت دستاوردهای ملی و ... را داشته باشد، در برابر این نوع برخوردها با اصحاب رسانه موضع خواهد گرفت. اما آنچه تاکنون مشاهده شده، حکایت از آن دارد که گویی تمام نخبگان سیاسی سوار بر ماشین مدیریت، از وضعیت موجود راضی هستند و در این میان قربانیان اصلی خبرنگاران ـ به مثابه سربازان
اطلاعرسانی و روشنگری ـ خواهند بود.
سایر اخبار این روزنامه
علیرضا صدقی قلمهای شکسته زیر پای قدرت توضیح سردبیر برداشت‌های اشتباه از کارتون FATF «ابتکار» از پیامدها و حواشی گمانه‌زنی‌ها درباره تغییرات در کابینه دولت گزارش می‌دهد آزادی رسانه چه نقشی در کاهش حجم شایعه دارد؟ عبور آزادی از معبر مطبوعات قیمت بالای چاپ، کتاب‌های عکس را با چالش‌ مواجه کرده است قاب های گران کتاب‌های عکاسی « ابتکار» چالش‌ها و عواقب ارائه بن های بسته‌های حمایتی معیشتی به اقشار کم در آمد را بررسی می کند اطلاعیه مهم سهامداران عمده سایپا درباره شایعات اخیر نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل استعفا داد خداحافظی ترامپ با هیلی « ابتکار» تبعات ناپدید شدن روزنامه نگار عربستانی برای سعودی ها را بررسی می‌کند تاوان سنگین ریاض برای خاشقجی اکران محدود فیلم «انتقام‌جویان: جنگ ابدیت» در برخی سینماهای تهران آغاز شده است به نام سینما ، به ضرر فیلم‌های ایران بهرام شفیع، مجری برنامه «ورزش و مردم» چهره در نقاب خاک کشید اسحاق جهانگیری: هر کس خیانت کرد مهر خیانت بر پیشانی‌اش بزنیم جلال میرزایی: رئیس‌جمهوری در تعریفش از «بحران» بازنگری کند