ضرورت تعامل

قریب به 70 سال از نزاع و اختلاف بین اعراب و اسرايیل می گذرد. این جدال چه با سلاح گرم و چه با مذاکرات نفسگیر همچنان ادامه دارد. نه اسرايیل توانسته است به آرزوی دیرین خود یعنی تشکیل کشوری به وسعت نیل تا فرات دست یابد و نه اعراب توانستند اراضی فروخته شده یا اشغالی خود را پس بگیرند. از شواهد چنین بر می آید که استیلای یکی بر دیگری ممکن نیست و محو شدن کشور مقابل امری دست‌نیافتنی است. اینجاست که بعضی از تحلیلگران بر این باورند که راهی به‌جز تعامل و پذیرش حقوق طرف مقابل و تساهل و تسامح در قبال طرف مقابل وجود ندارد.
سابقه تفکر سوسیالیستی و زندگی چریکی و پرورش مردان عدالت‌خواه در آمریکای لاتین و ستیز با دولت هایی که از پشتیبانی آمریکا برخوردارند، به چندین دهه می رسد. در این جدال توأم با کودتا و جنگ و خونریزی نه سوسیالیست ها توانستند عدالت را برقرار و فقرزدایی کنند و نه آمریکا توانست سیاست های خود را به‌طور مطلق اعمال کند. علی رغم شکست غرور آمریکا، فقرای آمریکای لاتین همچنان از گرسنگی رنج می برند. این جدال هیچ سرانجام خوشایندی جز پذیرش حق تعیین سرنوشت مردم آمریکای لاتین و استفاده از تکنولوژی برتر غرب برای پیشرفت صنایع کشورهای آمریکای لاتین ندارد.
سال هاست که فقهای چهارگانه اهل سنت در وحدتی نانوشته از یک طرف و علمای فقه جعفری از طرف دیگر به اثبات خود و نفی طرف مقابل می پردازند. البته قیاس این مثال با دو مورد قبلی قیاس مع الفارق است ولی واقعیت این است که باوجود دعوت به وحدت از طرف عقلای اهل سنت و شیعه، تندروهای این دو مذهب هر روز تندتر و عصبانی تر از قبل به تکفیر یکدیگر می پردازند. متعصبان این دو مذهب از این قاعده غافلند که هر کدام از این فقیهان بنای فکری خود را بر اصولی بنا نهاده‌اند که تغییر آن غیرممکن است. پس هیچ راهی جز تعامل و تسامح و تساهل وجود ندارد.طی دو دهه اخیر اعتراضات صنفی معلمان با همه فراز و نشیب ها خاموش نشده است. در بعضی از سال‌ها، دولت با به رسمیت شناختن این اعتراضات، زمینه را برای افزایش دستمزد فراهم کرده است. در مواقعی دیگر دولت ها به شدت و با کمک قوه قهریه با رهبران معترضان برخورد کرده است. اعتراضات صنفی اکنون همه گیر شده است و علاوه بر اعتراض نسبت به دستمزد وارد حوزه های دیگر نظیر شیوه های آموزشی، تالیف کتب، اخذ شهریه از دانش آموزان، گسترش مدارس خصوصی، طرح خرید خدمت، گسترش بی رویه شرکت های تهیه و توزیع کتب کمک آموزشی و مافیاهای اقتصادی و . . . شده است.‌دستگیری و تداوم اعتراضات بی آنکه نتیجه مطلوبی را به دنبال داشته باشد، نشان می دهد که یک بازی باخت- باخت بین حاکمیت و فرهنگیان در جریان است. نه دولت می تواند معلمان را خاموش و قانع کند و نه معلمان می توانند دولت را وادار به تامین خواسته های خود بکنند. نشستن پشت میز مذاکره و تعیین برنامه زمانی برای اصلاح آموزش و پرورش یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. نه دولت می تواند نسبت به سرنوشت آینده آموزش و پرورش بی تفاوت باشد و نه فرهنگیان می توانند معذوریت دولت را نادیده بگیرند. ما هیچ راهی به‌جز تعامل نداریم به‌شرطی که هیچ‌کدام از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنیم.‌