روزنامه همدلی
1397/08/01
غزل خداحافظی یا غزل وصال
احسان اقبالسعید - فراز و فرودهای عالم سیاست در ایران گاه چنان سریع و عجیب است که ناظران و عموم مردم را هم به شگفتی وا میدارد. اخیرترین سریع عرش تا فرش را در مورد اسحاق جهانگیری میتوان مشاهده کرد. آقای جهانگیری در دولت دوم حسن روحانی از گزینه محتمل ریاست جمهوری در سال 1400 تا موضع ضعیف گوشه رینگ کنونی را تجربه میکند که اوج آن سخنانش در بیستودومین سالروز ملی صادرات بود. جهانگیری که با تصویر قبراق و مطالبهگرش در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری سال 96 فاصله بعیدی داشت، چنین گفت: آقای شریعتمداری از این موضع صحبت کرد که مدیران کشور ترسیدهاند. این در حالی است که من مکررا گفتهام در شرایط فعلی مدیران ریسکپذیر را میخواهیم. در واکنش به این صحبتهای من برخی میگویند چرا در این شرایط مدیران را برکنار نمیکنید؛ آنها فکر میکنند که در دستان من قلم و کاغذ است و راه که میروم میتوانم مدیر را برکنار کنم. این در حالی است که من تا الان اجازه برکناری منشیام را پیدا نکردم چه برسد به وکیل، وزیر و ....وزیر صنایع و معادن دولت اصلاحات که با حلقه کرمانیهای نزدیک به هاشمی فقید و کارگزاران هم ارتباطات وثیقی دارد و از تصمیمسازان این جریانات محسوب میشود، از معدود اصلاحطلبان و غیر اصولگرایانی بود که در طوفانهای مهیب سال 88 کمترین گردی به او ننشست و توانست در آن روزگار مهیب حیات سیاسی خود را تداوم و تضمین کند و به سرنوشت بسیاری همفکران و همکاران قدیم گرفتار نیاید. البته جهانگیری هرگز در زمره تئوریپردازان جریان اصلاحات، چون حجاریان و عبدی و همینطور چهرههایی چون رضا خاتمی یا محسن آرمین و نبوی نبود و بیشتر مدیری ارشد بدون جهتگیریهای تند سیاسی بود. اما طوفانهای سال 88 که بسیاری فعالان سیاسی اصلاحطلب را با خود برد، عملا مدیران تکنوکراتی چون جهانگیری را وارد عرصه جدیدی از عمر سیاسی – اجرایی خود کرد. پس از پیروزی ائتلاف روحانی و اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 جهانگیری به عنوان نماد این همکاری موفقیتآمیز پست معاونت اولی حسن روحانی را برعهده گرفت تا عملا هم نمادی از بازگشت اصلاحطلبان به مدیریت ارشد کشور باشد و هم سهمی درخور از کابینه روحانی باشد به پاس حمایت بیدریغ رئیس جهانگیری در دولت اصلاحات از نامزدی حسن روحانی باشد. چهار سال معاونت اولی جهانگیری در دولت اول روحانی چندان مناقشهبرانگیز نبود و ظاهرا اسحاق همان شیوه مدیریت بیحاشیه گذشته را ادامه میداد، اما از ابتدای سال96 و با شروع مبارزات انتخابات ریاست جمهوری زندگی سیاسی جهانگیری هم دگرگون شد. زمانی که روحانی و همراهانش دریافتند اسب رقیب برای تکدورهای کردن روحانی کاملا جزم است و با تهیه کامل هم به میدان آمدهاند؛ با یک احساس خطر جدی و در اتفاقی کمسابقه برای تاثیرگذاری و تقسیم وظایف در مناظرهها جهانگیری هم همراه روحانی در انتخابات ثبتنام کرد. در مناظرههای اول روحانی در مقابل قالیباف کم فروغ ظاهر شد و این عملا جهانگیری بود که از عهده پاسخگویی به قالیباف برآمد و حتی با او به بگومگو پرداخت و از موضع دفاع به حمله تغییر وضعیت داد. حضور پررنگ جهانگیری در مناظرهها عملا او را به عنوان گزینه مورد نظر جریان اصلاحات و اعتدال برای سال1400 مطرح کرد و این باور را به وجود آورد که همکاری اصلاحات-روحانی به شکل برعکس در پایان دوره حسن روحانی تکرار خواهد شد. جهانگیری در پایان انتخابات ریاست جمهوری اوج محبوبیت سیاسی خود را سپری میکرد. اما با شروع زمزمههای تشکیل کابینه و ترکیب آن در کوتاه زمانی سیاست ایرانی روی افول خود را به جهانگیری نشان داد، جایی که روحانی محور کابینه را به واعظی و حلقه اعتدال و توسعه واگذار کرد و نقش جهانگیری در چینش ترکیب کابینه کمرنگ شد و رفقای اصلاحطلب او هم عملا در حاشیه دولت جدید قرار گرفتند. روحانی عملا فهمیده بود بدون تعامل و جلب برخی نهادها، امکان تاثیرگذاریاش چه در قالب رئیس دولت و چه در دوران پس از پاستور مخدوش خواهد شد و از آنجا که مناسبات درون ساختار سیاسی را بهخوبی میشناخت، جهت اصلی کابینه را به سمت غیر اصلاحطلبانی هدایت کرد که طرف مقابل روی آنان حساسیت نداشته باشد و دیگر کمتر سراغ شعارهای اصلاحطلبانه دوران تبلیغات رفت. اما فرود جهانگیری همچنان ادامه داشت. دیگر آیا رویای ریاست جمهوری 1400که در بهار سال 96برای آقای جهانگیری جوانه زد، به زمستان نرسیده و در پاییز 97 به خزان پژمردگی رسیده است؟ باید دید آینده سیاسی آقای جهانگیری به کدام سو میرود؟ آیا به سبب نقش کمرنگ در دولت و فشار و انتقادات دوستان اصلاحطلبش برای بریدن از خوب و بد دولت روحانی به جهت حضور مستقل در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری فارغ از برعهده گرفتن کاستیهای دولت مستقر استعفا داده و از دولت خارج خواهد شد یا به سیاق گذشته مدیریت بیحاشیه و خنثی از نظر سیاسی را ادامه خواهد داد و عمر سیاسی را احتمالا با معاونت اولی رئیسجمهور و حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام به پایان خواهد برد؟ هر چه باشد ماندن به قیمت بیقدری و مجلس آرا شدن در فرهنگ سیاسی ایرانی به وفور مشاهده شده و میشود، اما آقای جهانگیری احتمالا نیک میداند که نمیتوان بر یک خوان نشست و در پایان ادعا کرد که گوشه سفره بوده و نه اختیاری داشته و نه نصیبی. احتمالا در کارنامه سیاسی او این یک نقطه مثبت نخواهد بود که تابلوی یک جریان سیاسی را با حضورش به دولت قلاب کند، اما کمترین اختیاری نداشته باشد و تنها به عنوان یک کارمند موظف کارت ورود و خروج به دولت را بزند و دیگر هیچ. اسحاق در زبان عبری به معنای خندان است و جالب این که اسحاق جهانگیری این روزها کمتر میخندد و یا خندههایش غم انگیز و حاوی و حاکی تلخند و تاسف است. عدم اختیاری که جناب جهانگیری از آن دم میزند یا از واگذار کردن بازی به دیگرانی در کابینه حکایت دارد یا با خروج ترامپ از برجام و شرایط حاد و پیچیده کشور نگاه آقای روحانی به سمت تصمیماتی نه مشابه حسن روحانی مناظرات انتخاباتی و حتی دولت اول خود او که شبیه به دوران مسئولیت ایشان در شورای عالی امنیت ملی کشانیده است. هر چه باشد اصلاحطلبان در نیک و بد دولت اعتدال شریکند و حتی اگر آقای جهانگیری این زمزمهها را آغاز کرده باشد تا از دولت خارج شود نمیتواند از این برگ برای حضور مستقل و منتقد در انتخابات بعدی برای خود و جریان متبوعش استفاده کند. به نظر میرسد ایشان اگر بخواهد در چهارچوب تشکیلات اصلاحطلبی در دولت بماند، گزینه ترمیم رابطه و تقسیم کار در دستور باشد و دیدارهایی هم برای دلجویی از ایشان توسط آقای روحانی صورت بگیرد. اما اگر جهانگیری به دنبال تصمیم شخصی و پرنسیپ سیاسی خود آن هم در زمانی که احتمالا تنها گزینه ریاست جمهوری میتواند ترقی یا تعالی برای او به حساب بیاید، اقدام به کنارهگیری یا ترک کابینه خواهد کرد. فعلا جهانگیری مطلع غزل فاصله را خوانده است و و باید دید این غزل خداحافظیست یا غزل وصال و ترمیم میان اسحاق و اعتدال.
سایر اخبار این روزنامه
رهبری معظم انقلاب در ابتدای جلسه درس خارج فقه : مسئولان جز در موارد نظامی و امنیتی هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند
پیمان نوروزی، عضو هیات مدیره انجمن ایمنی زیستی در گفتوگو با «همدلی»: تراریختگی برای عبور از خشکسالی
محمد آخوندی و عزتالله ضرغامی از «فراقانونیها» و دستاندازهایشان در راه دولت و پیشرفت کشور میگویند
گفتوگوی همدلی با مجری و گزارشگر صدا و سیما در نقد سرمایهسوزی رسانه ملی؛ از ستارهکُشی تا مجریان زد و بندی!
«همدلی» در گفتوگو با کارشناسان افزایش قتل های خانوادگی در کشور را بررسی کرد مرگ به دست خودیها
گویا این روزها خیلیها به تهران مهاجرت میکند جایی که احتمالا کار هست
با نقض قواعد در بودجه پیشنهادی در راه است ایتالیا و اولین تقابل بودجه در اتحادیه اروپا
ولیالله شجاعپوریان هزارمین شماره همدلی
غزل خداحافظی یا غزل وصال
رهبری معظم انقلاب در ابتدای جلسه درس خارج فقه : مسئولان جز در موارد نظامی و امنیتی هیچ رازی را از مردم پنهان نکنند